مهدی حجت قائممقام سابق سازمان میراثفرهنگی
اگر بخواهیم با دید دقیق و موشکافانه به بازسازی آثار تاریخی نگاهی داشته باشیم، باید بگوییم که تقریبا کار اصولی و دقیقی در این راستا انجام نگرفته است و در نتیجه آثار تاریخی ما بیش از پیش در معرض تخریب ناشی از بلایا و بحرانهای طبیعی قرار دارند. این درحالی است که مقاومسازی آثار تاریخی رشتهای کاملا تخصصی است و از اینرو نمیتوان آن را با مقاومسازی بناهایی چون بیمارستان، مدارس و... مقایسه کرد. ارزشهای تاریخی، فرهنگی و ریشهای موجود در این آثار، خود عاملی است تا پرداختن به مقاومسازی آنها دارای اهمیت بسیار زیادی باشد.
از اینرو اهالی این کار باید برای پیشبرد این امر، ترفندهای ویژهای را به کار بندند تا هم ماهیت اثر تاریخی دچار مشکل نشود و هم آنکه بتوان آن را در مواجهه با بحرانی چون زلزله ایمن کرد. نکته دیگری که در این راستا قابل ذکر این است که مقاومسازی آثار تاریخی با توجه به نوع سازه، ارزش و قدمت آن دارای اهمیت متفاوت است اما درنهایت در بکارگیری روشهای مقاومسازی باید دید کدام روش مرغوبیت و مطلوبیت کافی را برای آن سازه بههمراه دارند و به همین دلیل نمیتوان گفت روش سنتی بهتر است، یا روشهای مدرن. باید نوع سازه، قدمت و مصالح به کار برده شده در آن شناسایی و ایستایی سازه درک شود و پس از این موارد روش مقاومسازی را برای آن انتخاب کرد که متاسفانه نمیتوانیم بگوییم این اتفاق بهدرستی و صحت در کشور ما رخمیدهد. ما در شرایطی قرار داریم که محافظت از آثار تاریخی نیز بهدرستی انجام نمیشود و از اینرو بحث مقاومسازی تاحدی به حاشیه رفته است.
هرچند در گذشته ما شاهد مقاومسازیهای خوبی توسط ایتالیاییها در بنایی چون چهلستون یا گنبد مسجد سپهسالار بودهایم. موزه صنعتی، خانه ارباب جمشید در شمالشرقی تهران و موارد دیگری نیز وجود دارد که البته درخصوص نوع مقاومسازی و نحوه کار میتوان بررسیهایی را انجام داد و دید که آیا این مقاومسازیها بهدرستی و صحت بودهاند یا خیر؟ این هم تنها در صورتی است که سازمان میراثفرهنگی با جدیت وارد این عرصه شود، چراکه این وظیفه ذاتی این سازمان است و سازمانهایی چون مدیریت بحران وظیفه ذاتی دیگری دارند. آنها موظفند در هنگام بروز حادثه به فکر نیازهای ابتدایی مردم درگیر در حادثه باشند و در نتیجه نمیتوانند به حوزه ورود کنند. همچنین سازمان عمران و نوسازی نیز مسئولیت رسیدگی به بافتهای فرسوده را برعهده دارد و در نتیجه این سازمان میراثفرهنگی است که باید این مسئولیت را با قدرت بر دوش گیرد. شاید در این راستا اگر رابطه بین مهندسان سازه و مرمتگران احیا شود و آنها به درکی دقیق از کار خود دست یابند، بتوان به نتیجه مطلوب دست یافت، چراکه درحال حاضر این دو گروه به مفاهمه از عملکرد یکدیگر دست نیافتهاند. مهندسان سازه بعضا میخواهند از روشهای تکنولوژیک جدید استفاده کنند اما مرمتگران با آن مخالفند و در نتیجه با رفع فاصله میان این دو گروه، میتوان پیشرفتهای عمدهای را در راستای مقاومسازی بهینه آثار و بناهای تاریخی ایجاد کرد.