| غزال زاهد | | فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان|
اگر مادران میخواهند فرزندان سالمی به لحاظ روانشناختی تحویل جامعه دهند باید از ابتدای تولد تا 3 سالگی، 24 ساعته از فرزند خود مراقبت کنند و به او برسند.
پدیده دلبستگی در شیرخواران از 8 ماهگی شروع میشود و پایان این پدیده 3 سالگی است، در این دوران مراقبت از کودک باید همهجانبه باشد و مادر به لحاظ تماس چشمی، لمس، در دسترس بودن در تمام اوقات شبانهروز باید وجود داشته باشد. چنین کودکی پدیده دلبستگی را به خوبی طی میکند، اضطراب او کاهش مییابد و دچار اعتماد به نفس بالایی میشود.
اکنون در اروپا و آمریکا این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است و درصدد وضع قوانینی هستند تا بر اساس آن مادران تا 3 سالگی در خدمت تربیت فرزندان باشند.
چنانچه مادر در 8 ماهگی کنار فرزندش نباشد، کودک دچار اضطراب بیگانه و غریبگی میشود و بعد از 12 ماهگی اضطراب جدایی به کودک دست میدهد. چنانچه کودکی به لحاظ ژنتیکی نسبت به اضطراب آسیبپذیر باشد و پدیده دلبستگی نیز به طور مناسبی در او حل نشده باشد، در آینده به انواع اختلالات اضطرابی مبتلا میشود، عدم توانایی در تطابق با محیط همسالان پیامد این مشکل است و بر این اساس کودک در 4سالگی نمیتواند احساس آرامش و ایمنی در مهدکودک داشته باشد. مراجعه به روانپزشک کودک و نوجوان راهکار مواجهه با این کودکان است. والدین زمانی که احساس میکنند کودک نسبت به سن خود ناآرامتر و ناامنتر است باید برای ارزیابی کامل او را نزد روانپزشک کودک و نوجوان ببرند و ملاک برای مراجعه احساس نگرانی والدین است.
حالتهای اضطرابی بهطور طبیعی در کودک وجود دارد ولی با افزایش سن زمانی که انتظار داریم او از مادرش جدا شود، با دیگران ارتباط برقرار کند و خلق و طبع آرامتری داشته باشد ممکن است آرام نگیرد، قشقرق به راه اندازد، از پدر و مادر خود آویزان باشد و علایم اضطراب را نشان دهد. این کودکان نمیتوانند به تنهایی در اتاقی بخوابند یا در پارکها سراغ همسالان رفته و با آنها بازی کنند، البته ممکن است این رفتارها بر اثر مشکلات دیگری باشند، اما باید گفت اختلالات اضطرابی ناشی از پدیده دلبستگی شایع، ناتوانکننده و نگرانکننده است.