پنجمین نشست از سلسله نشستهای «گفتمان ضرب اصول» با موضوع نقد و بررسی جشنواره موسیقی فجر با حضور کیوان ساکت، هوشنگ کامکار، مانی جعفرزاده، رضا مهدوی و امیرعباس ستایشگر برگزار شد.
رضا مهدوی، منتقد موسیقی در بخشی از این جلسه گفت: امروز 30سال از برگزاری نخستين دوره جشنواره موسیقی گذشته و ما باید جنبههای مختلف آن را بررسی کنیم. جشنواره موسیقی فجر از سال 1364 برگزار شده که اتفاقا در این سالها بزرگان موسیقی کشور هم در آن حضور داشتهاند. سوالات زیادی درباره این دوره از جشنواره قابل طرح است؛ سوالهایی مانند اینکه آیا معاونت هنری چنین ریسکی را خواهد کرد و سال بعد نیز همه اختیارات را به یک نفر خواهد سپرد یا خیر؟ اما نکتهای که به جرأت میتوان گفت، این است که جشنواره موسیقی فجر برای هیچیک از مدیران پشت میزنشین نیست؛ بلکه به اهالی موسیقی متعلق است و همه خانوادههاي موسیقی حق دارند که در آن شرکت کنند.
او افزود: در ایام برگزاری این جشنواره و دوران پس از آن، در برخی محافل گفته شد که جشنواره موسیقی فجر درواقع یک میهمانی خانوادگی بزرگ است و طیف گستردهای از جوانان کشور که باید در جشنواره حضور پیدا میکردند، غایب بودند. از سوی دیگر، جامعه ما همچنان نقدپذیر نیست؛ ما حرف از اتاق شیشهای میزنیم و سر بزنگاه پاسخگو نیستیم.
امیرعباس ستایشگر، منتقد نیز با اشاره به انتخاب حسن ریاحی بهعنوان دبیر جشنواره موسیقی فجر گفت: در اختتامیه دوره سیام جشنواره، آقای ریاحی بهعنوان دبیر دوره بعد معرفی شد و این یک روال همیشگی بوده است؛ اما ششماه پس از این اتفاق، معاونت امور هنری وزارت ارشاد به ناگاه حکم آقای نوربخش را بهعنوان مدیر جشنواره زد. جشنوارهای که دبیر داشته، چطور برایش مدیر انتخاب میشود؟ ضمن اینکه در تمام ادوار گذشته جشنواره، مدیرکل دفتر موسیقی ریاست جشنواره را برعهده داشته است.
مانی جعفرزاده، منتقد نیز در این نشست گفت: نوع اندیشه محفلی و دورهمی اصولا به یک تفکر رایج در گفتمان هنری و سیاسی کشور تبدیل شده است. این اتفاق را میتوان بهوضوح در داوری جشنواره و نتایج آن دید. نخستين سوالی که در این زمینه مطرح میشود این است که اصولا داوری کردن در جشنوارههای معتبر بر چه مبنایی است؟ جشنوارهها معمولا در قسمت اجراها داوری میشوند و نه آلبومهای موسیقی که معمولا هم تعداد داوران فستیوالها فرد است و از عدد 9 هم تجاوز نمیکند؛ البته جایزه دادن به آلبومها در طول یکسال فینفسه اتفاق خوبی است؛ اما ما باید سازوکار داوری را ابتدا مشخص کنیم، اینکه آیا قصد داریم به سبک و سیاق داوران آثار را قضاوت کنیم یا میخواهیم به شکل آکادمیک و علمی آنها را بررسی کنیم؟
جعفرزاده با اشاره به بازه زمانی انتخابشده برای بررسی آثار گفت: آلبوم برگزیده این دوره در بازه زمانی دو سال گذشته منتشر شده بود و این سوالبرانگیز است؛ اما آقای نوربخش طی مصاحبهای در اینباره توضیح داد که اگر میخواستیم بازه زمانی یکساله را انتخاب کنیم، آثار برای داوری به حدنصاب نمیرسید. این استدلال برای شخص من قابل پذیرش نیست؛ چون میتوان آثار کمتری را بررسی کرد. اتفاقا در همه جشنوارهها سازوکار داوری بهگونهای تبیین میشود که آثار کمتری در مرحله نهایی پذیرفته شوند تا داوریها بهتر انجام شود.
ستایشگر نیز در این نشست گفت: اعلام شد که شجاعت حسینخان بهخاطر مشکلات مربوط به ویزا نمیتواند به ایران بیاید. وقتی ما حضور یک هنرمند بینالمللی را رسانهای میکنیم و از نام او به شکلهای مختلف برای تبلیغات جشنواره استفاده میکنیم، یعنی ویزای هنرمند آماده بوده، هتلش رزرو شده و تمام شرایط برای حضور او در کشور فراهم شده است.
درباره اجرای کاوه یغمایی نیز باید گفت که گروههای حاضر در جشنواره مدتها قبل از برگزاری این رویداد به حراست معاونت هنری ارجاع داده میشوند و شرایط حضور آنها در جشنواره بهطور کامل بررسی میشود. با این شرایط چطور 48 ساعت قبل از یک اجرا با لغو روبهرو میشویم؟!
ستایشگر تصریح کرد: چرا ما شفاف نیستیم؛ چرا اعلام نمیکنیم که سهراب پورناظری برای حضور در جشنواره چقدر گرفته است؟ من بهعنوان کسی که سه دوره مسئول بخش «نسلی دیگر» جشنواره موسیقی فجر بودهام، این را میگویم که دستمزد تمام افراد حاضر در این بخش طی این سه سال برابر با دستمزد آقای پورناظری در این دوره نیست! در مجموع 69 گروه در جشنواره اجرا داشتند، در این میان 18 گروه به خانه موسیقی وابسته بودند، 27 گروه در دورههای قبل اجرا کردند، 15 گروه در بخش بینالملل حضور داشتند و 9 گروه جدید هم امسال در جشنواره اجرا کردند. بر این اساس میتوان گفت که ما کار ویژهای انجام نداده و فقط جریانهایی مثل بخش رقابتی و نسلی دیگر را حذف کردهایم.