مهدی افروزمنش روزنامه نگار
براساس يك بررسي انجام شده تا پايان سال 2020 از ميان هر 10 شهر از بزرگترين شهرهاي جهان، هشتتاي آن در كشورهاي درحال توسعه يا كمتر توسعهيافته قرار خواهد داشت كه بروز بلايا در اين ابرشهرها میتواند موجب ايجاد خسارات و تلفات زيادي شود. در این بین قرار گرفتن ايران در زمره هفت كشور نخست آسيبپذير جهان و وجود 31 نوع بلا از 40 نوع بلاي طبيعي شناختهشده در جهان این موضوع برای ایران دوچندان اهمیت دارد.
مطابق گزارش جهاني حوادث، ايران بعد از 6 كشور درحال توسعه شامل مالاوي، آنتيگوا، بارابادو، كريباتي، كامبوج، گويان و جيبوتي بيشترين آمار كشته، زخمي و آسیبديده در حوادث را در سطح جهان داشته است. در طول یک دهه، 28/9درصد از كل جمعيت كشور بر اثر حوادث و بلاياي طبيعي آسيب ديدهاند. با بررسيهاي به عمل آمده از مجموع 40 حادثه طبيعي شناختهشده در جهان، امكان وقوع 31 حادثه در ايران وجود دارد. بهطور نمونه فقط در سال 1373 به ميزان 22بار سيل اتفاق افتاد و در 9 منطقه كشور موجب خسارات عديده شد. در سال 1370 تا 1380در ايران 1536 مورد زلزله شديد و خفيف اتفاق افتاده است و در همين مدت 896 مورد سيل و 712 مورد حوادث ديگر همچون آتشسوزي جنگلها تحتتاثير پديده گردباد، رانش زمين، طوفانهاي شديد، بالا آمدن سطح آب دريا و زير آب رفتن تاسيسات ساحلي و سرمازدگي و خشكسالي كمسابقه زراعي تا سال 1380 به وقوع پيوسته است. 80درصد تلفات زلزله در جهان مربوط به 6 كشور ازجمله ايران است. طي سهدهه اخير آسيا يكسوم بلاياي طبيعي جهان را داشته است و ايران بعد از چين، هند و بنگلادش داراي بيشترين خسارات ناشي از بلاياي طبيعي بوده است. در این میان باید به آمارهای دفتر عمران سازمان ملل نیز نگاهی داشت که بر اساس آنها، ایران از لحاظ برخورداری از کلانشهرها در بین 15 کشور بزرگ دنیا قرار دارد و پرواضح است که مدیریت حوادث طبیعی به دلایل بسیاری در کلانشهرها دشوارتر و سختتر است. در چنین شرایطی آنچه بیش از همیشه مهم میشود امر پیشگیری و همچنین تقویت نیروهای امدادی نظیر آتشنشانیها در سطح خرد و جمعیتهای هلالاحمر در سطح کلان است. درحالي كه تحقيقات نشان داده است چهار دلار سرمايهگذاري در بعد پيشگيري از بلايا معادل 27 دلار صرفهجویي در تحليل بلايا، اساس هزينهها است. این امر بدونشک میسر نخواهد شد مگر با درک ضرورت انجام برنامهريزي در سطوح مختلف، اما متاسفانه باید اذعان داشت که مدیریت کلان به ظاهر با چنین امری فاصلهای طولانی دارد، چرا که در شرایط آماری پیشگفته و درحالیکه خطرات گوناگون شهرهای مختلف کشور ازجمله پایتخت را بهشدت تهدید میکند، شاهد کاهش بودجه سازمانهای امدادی ازجمله هلالاحمر هستیم که هیچکس در اهمیت ذاتی آن شکی به خود راه نمیدهد. طبیعی است که با این کاهش بودجهها آنچه در وهله اول قربانی کاهش هزینهها خواهد شد، نه هزینههای جاری و عملیاتی بلکه هزینههای آموزش و برنامهریزی خواهد بود که این امر شاید در مقابل چشم نباشد، اما بدونشک هنگام بروز بحران احتمالی خود را در صحنه عملیات امدادی به وضوح نشان خواهد داد. باید توجه داشت که تزریق پول به سازمانهای امدادرسان نهتنها در ایران بلکه در تمام دنیا نه یک هزینه اضافی بلکه سرمایهگذاری آتیهمحور است.