فروغ فکری روزنامهنگار
شاید بهراحتی بتوان شغلشان را در زمره مشاغل سخت و زیانآور به حساب آورد. زمانیکه برای حفاظت از زیست حیوانی و گیاهی نه گرما میشناسند، نه سرما، نه روز و نهشب. دشمنان حیات آنها اما نه مواد شیمیایی، نه کارخانههای ذوب فلز و نه هوایآلوده است. بلکه سختی شغل آنان در جدال با شکارچیانی است که به جان زیستحیوانی و گیاهی چنگ میزنند و به این ترتیب نهتنها جان حیوانات، بلکه جان محیطبانان را نیز میستانند. محیطبانان اما حامیان طبیعتی هستند که هست و باید بماند و برای این مانایی نیز جانشان را میدهند و با این وجود اما شغلشان همچنان در زمره مشاغل سخت و زیانآور قرار ندارد. در این میان اما تعداد محیطبانان کشتهشده نهتنها در ایران، بلکه در سراسر جهان، به یکی از اصلیترین دغدغههای دوستداران محیطزیست و همچنین سازمان حفاظت از محیطزیست بدل شده است. این آمار در تمامی نقاط جهان نگرانیهای عمدهای را بهدنبال آورده و عاملی شده تا سازمانهای متولی برای افزایش تعداد و ایمنی کار محیطبانان چارهاندیشی کنند.
آسیای پرخطر
براساس آخرین آمار اعلامی اتحادیه بینالمللی محافظت از طبیعت (یوایسیان) که در مردادماه امسال و طی بیانیهای در مقر آن در گلاند سوییس و براساس آمار تاییدی از 35 کشور منتشر شده است، حدود 56 محیطبان (کارشناس محافظت و نظارت بر پارکهای ملی) در 12ماه اخیر جان خود را در چارچوب مسئولیتهای خود در سراسر جهان از دست دادهاند.
این سازمان برمبنای ارقامی که فدراسیون بینالمللی محیطبانان، منتشر کرده اعلام کرد که از این تعداد، 29تن به دست شکارچیان کشته شدهاند. این آمار درحالی است که در سال 2013 نیز حدود 102محیطبان جان خود را در چارچوب مسئولیتهای خود از دست دادهاند که در میان آنان 69 محیطبان به دست شکارچیان و شبهنظامیان مسلح جان خود را از دست دادهاند. اما این آمار زمانی بسیار نگرانکننده میشود که در آن حدود 60درصد از همه محیطبانان که هرسال کشته شدهاند، در آسیا و بهویژه در هند بودهاند. بر این اساس افزایش قابلتوجه تعداد کشتهشدگان محیطبانانی در سالهای اخیر در هند، تایلند، کنیا و جمهوریدموکراتیک کنگو، بهحدی بوده که با اعتراضات شدید مواجه شده است و البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این مناطق ازجمله مناطق اصلی زندگی فیلها، کرگدنها، چوبهای سانتال و دیگر منابع طبیعی پر ارزش بوده است. همچنین براساس آمار این اتحادیه، تنها در جمهوری دموکراتیک کنگو و در پارک ملی ویرونگا، حدود 140محیطبان در 15سال گذشته کشته شدهاند. این آمار دردناک و تکاندهنده درحالی توسط این اتحادیه ارایه شده است که بسیاری آن را آماری دقیق نمیدانند و بر این باورند که بسیاری از محیطبانان و سایر افراد در جدال با شکارچیان یا به دلایل دیگر کشته میشوند اما در آمارهای رسمی نامی از آنها نیامده است.
114 محیطبان کشتهشده
ایران نیز ازجمله مناطقی است که به دلایل وجود گونههای حیوانی خاص و رو به انقراض، همواره بهعنوان یکی از اصلیترین مقاصد شکارچیان موردنظر بوده است و تعداد بسیار بالایی از محیطبانان برای حراست از زیست گیاهی و جانوری جان خود را از دست دادهاند. این درحالی است که ایران همواره با کمبود محیطبان نیز مواجه بوده و براساس آخرین آمار اعلامی، حدود 3هزار محیطبان جور حفاظت از محیطزیست پهناور ایران را میکشند، درحالیکه طبق استاندارد جهانی باید از هر ۲هزار هکتار عرصه خشکی و هر یکهزار هکتار عرصه تالابی، یک محیطبان حفاظت کند که بر این اساس، برای گسترهای چون کشور ایران نیاز به ۱۱هزار محیطبان وجود دارد. اما براساس آمار اعلامی علیرضا خلیلی، مدیرکل دفتر حفاظت مناطق و امور شکار و صید سازمان حفاظت محیطزیست که درسال 89 ارایه داده است، تعداد محیطبانان کشته شده طی 30سال اخیر در کشور، 110 نفر بوده که این آمار براساس گزارش منابع آگاه در حالحاضر به 114 نفر افزایش یافته است. مرگومیر محیطبانان توسط شکارچیان غیرمجاز در کنار شرایط سخت و دشوار کاری، کمی حقوق و... از سویی و فقدان حمایتهای قانونی لازم، از سوی دیگر، ازجمله مواردی است که دغدغه اصلی بسیاری از محیطبانان را تشکیل میدهد. چراکه محيطبانان از يكسو سلاحی را به دست ميگيرند كه اجازه استفاده از آن را ندارند اما شبهاي تاريك جنگلها و پاركهاي ملي و شكارچيان مسلحي كه به طمع شكار آمدهاند، همه معادلات را به هم ميزند و بسیاری از آنها را وادار به استفاده از سلاح میکند که پس از آن نیز حمایتهای لازم برای رهایی از این مشکل برایشان وجود ندارد و مجبور خواهند بود که مدتهای مدیدی را در زندان بگذرانند یا به قصاص محکوم شوند. درنهایت اما باید وجود 114محیطبان کشته شده طی سالیان گذشته، بهعنوان زنگخطری برای سازمان حفاظت از محیطزیست باشد تا به این وسیله از حق و حقوق این افراد بیش از پیش حفاظت کند و جلوی مرگ بیشتر آنها با حمایتهای لازم قانونی گرفته شود.