شماره ۳۷۹ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۳ شهريور
صفحه را ببند
بحران آب و انرژی؛ دو اولویت مهم

|  مصطفی عابدی  |   روزنامه‌نگار|

تردیدی نیست که روند جاری در محیط‌زیست ایران در وضع مناسبی قرار ندارد. آلودگی هوا، نابودی جنگل‌ها، پیشروی بیابان‌ها، نابودی گونه‌های حیوانی و گیاهی، آلودگی دریا و آب و...  همه‌ اینها مصادیق این روند است که بخشی از آن ناشی از فشار روزافزون جامعه برای توسعه‌ صنعتی و افزایش تولید و مصرف و بخشی نیز محصول زیاده‌خواهی و عدم رعایت قوانین و مقررات و نیز فقدان نظارت‌های قانونی و نیز مصرف نادرست است.  مخالفت و اعتراض نسبت به این روند وظیفه‌ همه‌ ماست.  بسیج شدن مردم و نهادهای مدنی، که هدف آنها دفاع از محیط‌زیست است، کمک مؤثری به تغییر این وضع می‌کند. ولی این نکته را نباید فراموش کرد که میزان توجه ما به مشکلات باید متاثر از اولویت‌های جاری و متناسب با خطرات هر یک از این مشکلات برای جامعه ایران باشد. درحالی‌که به نظر می‌رسد چنین توازنی در حساسیت‌های ما وجود ندارد.  نمونه‌ روشن آن نیز آب و انرژی است. هرچند مردم اصفهان به خشک شدن زاینده‌رود معترض هستند و نیز خشک شدن دریاچه‌ ارومیه نیز مورد اعتراض مردم آذربایجان و سایر نقاط کشور قرار گرفته و یا اعتراضات دیگری که نسبت به این موضوع دیده می‌شود، گسترده است، ولی این اعتراضات را نمی‌توان مصداق حساسیت نسبت به مسأله‌ آب دانست.  زیرا این اتفاقات محصول نوعی از نحوه‌ مصرف و بهره‌برداری ما از آب است که طی دهه‌های گذشته ادامه داشته و منجر به این نتایج ناخوشایند شده است و متاسفانه هنوز هم این فرآیند ادامه دارد و اگر حساسیتی نسبت به مصرف و آینده‌ آب درمیان باشد باید معطوف به آن استفاده‌های نادرست از آب باشد.  درواقع باید آلودگی را از سرچشمه حل کرد.  درحالی‌که می‌بینیم در این موارد حساسیت‌ها زیاد نیست و هنوز هم که زنگ‌های خطر کم‌آبی زده شده و گوش‌های تیزبین‌ را به خود جلب کرده، باز هم فعالیت چشمگیری از سوی فعالان مدنی و رسانه‌ای برای مقابله با اقداماتی که خطر کم‌آبی را تشدید می‌کنند، دیده نمی‌شود. روغن پالم حساسیت ما را برمی‌انگیزد، درحالی‌که عوارض و تبعات آن در مقایسه با افق تیره‌ آب در کشور و شهرهای مهم و پایتخت بسیار کمتر است.  علت این تفاوت در چیست؟ به نظر می‌توان چند علت را در این مورد برشمرد:
1- اصلاح در سیاست‌های مصرف آب و انرژی، با منافع شخصی همه‌ آحاد جامعه در تضاد قرار می‌گیرد و همه‌ ما باید هزینه‌های آن را بپردازیم لذا فعالیت مدنی پیرامون آن شکل نمی‌گیرد.  هیچ‌کس اعتراضی نمی‌کند که چرا باید بنزین را ارزان‌تر از آب مصرف کنیم و طبعاً و در نتیجه‌ آن رفت و آمد خودروهایی با مصرف سوخت و آلوده‌کننده‌ را شاهد باشیم.  هیچ‌کس معترض نیست که چرا باید آب شرب درجه یک را برای کشیدن سیفون یا شستن ماشین استفاده کنیم، چون تغییر این روش به‌طور مستقیم با جیب تک‌تک ما در ارتباط است.  اتفاقاً بخش مهمی از فعالیت‌های مدنی در ارتباط با آب نیز کمابیش به دلیل همین منافع صورت می‌گیرد.  قبلاً که مردم خوزستان نسبت به چگونگی مصرف آب سرچشمه‌های کارون اعتراض داشتند، در اصفهان خبری از اعتراض نبود ولی حالا قضیه برعکس است.  درحالی‌که این تفاوت در اعتراضات نسبت به بخشی از مسائل زیست‌محیطی مثل اعتراض به شکار حیوانات و گونه‌های کمیاب و در معرض انقراض وجود ندارد.  معترضین فارغ از تعلقات مادی خود اعتراض و فعالیت می‌کنند.
2- مسائل مربوط به آب و انرژی به گونه‌ای است که در ابتدا به چشم نمی‌آید و کم‌کم حاد می‌شود. ولی نکته این جاست، وقتی که به مرحله‌ بحرانی خود رسید، دیگر کار چندانی نمی‌توان انجام داد.  بنابراین برجسته و ملموس نبودن این مشکل تا زمان رسیدن به نقطه بحرانی یکی دیگر از علل این کم‌توجهی است.
3- علت سوم، الگوبرداری از ارزش‌های اولویت‌های جوامع غربی است. در بیشتر جوامع اروپایی و غربی، مسأله آب به حادی آن در ایران و جوامع خشک نیست. ممکن است که در برخی از مناطق آنها کم‌آبی دیده شود ولی در کل کشورشان این موضوع نمود جدی ندارد.  نه اروپا و نه آمریکای شمالی از این نظر در وضع نامناسبی نیستند، ضمن آن‌که دولت‌های این کشورها نیز خودشان درباره‌ موضوع آب حساسیت ویژه‌ای دارند. اخیراً شنیده شده که اتحادیه‌ اروپا تصمیم گرفته که برای صادرات آن دسته از کالای کشاورزی که مصرف کمتری از آب را دارند، یارانه بدهد و در مقابل برای کالای کشاورزی که آب بیشتری مصرف می‌کنند برعکس آن را عمل کند. ولی مسأله‌ محیط‌زیست و دفاع از حیات‌وحش و یا دفاع از موضوعاتی که کل کره‌ زمین ازجمله غرب را با خطر مواجه می‌کند، مثل گاز فرئون(مورد استفاده در یخچال و فریزر) و خطرات آن برای لایه‌ اوزن یا نابودی جنگل‌ها و از این‌گونه امور برای آنان و نهادهای مدنی آنان اهمیت دارد.  دفاع از حقوق حیوانات مسأله‌ اصلی برای آنان است. اگرچه خودشان در مراحل صنعتی شدن توجهی به محیط‌زیست و حیوانات نداشتند، اما امروز برای ممنوع کردن قاچاق تجارت عاج بسیار فعال هستند.  اگر چه این کوشش‌ها خوب است ولی دلیلی ندارد که فعالان مدنی و رسانه‌های ایران پیرو اولویت‌های آنان باشند، بلکه تأکید بر اولویت‌های جامعه‌ ایران وظیفه‌ همه‌ ماست. بحران آب و انرژی در کنار محیط‌زیست و نیز سایر معضلات اجتماعی قرار دارند و حتی مهم‌تر از آنها هستند و به همین تناسب نیازمند توجه ما می‌باشند.

 


تعداد بازدید :  270