شماره ۸۰۰ | ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۲ اسفند
صفحه را ببند
پروژه‌ها باید پیوست مدیریت بحران داشته باشند

|  مهدی نجفی  |    | عضو هیات علمی موسسه آموزش عالی هلال ایران  |

بحران‌ها را به‌صورت کلی می‌توان به دو دسته بحران‌های طبیعی و غیرطبیعی یا انسان‌ساز تقسیم کرد. بحران‌های طبیعی که دارای تعریف مشخص‌اند. بحران‌های انسان‌ساز نیز شامل آن دست از بحران‌ها می‌شوند که با دخالت انسان در محیط‌زیست به وجود آمده است و به همین دلیل اینها تأثیر بسیاری در تخریب محیط‌زیست داشته‌اند و برای مثال در بحث دریاچه ارومیه باعث نشست دریاچه و خشک‌شدن چشمه‌های آب زیرزمینی شده‌است.
این درحالی است که انسان‌ها با ایجاد این موارد درصدد تخریب نبوده‌اند. برای مثال، پلی را روی دریاچه احداث کرده‌اند که مسیر نزدیک‌تر شود و حال آن‌که این پل خود عامل تخریب شده یا سد ساخته‌اند که کشاورزی رونق یابد و برعکس این سد عامل خشکی دریاچه شده‌است.
اما درنهایت درخصوص وضع فعلی دریاچه‌ارومیه باید گفت بارش‌های گسترده عاملی شده تا سطح آب دریاچه افزایش یابد و این را نباید ازجمله موارد گذر از بحران به حساب آورد چراکه این موارد مقطعی‌اند و اگر با برنامه‌ریزی و بدون دخالت عوامل طبیعی مثل باران بود، می‌شد روی آن حساب کرد. از سوی دیگر، هنوز و همچنان دخالت‌ها در محیط‌زیست وجود دارد و این امر تمام نشده، هرچند بگوییم که در سال‌های اخیر کمتر شده اما هنوز که هنوز است این امر ادامه دارد و حجم بارندگی هم آن حدی نیست که بگوییم از این بحران گذشته‌ایم.
اما اگر بخواهیم انواع بحران‌های انسان‌ساز را مورد بررسی قراردهیم، باید گفت به‌صورت کلی این بحران‌ها و مخاطرات نیز به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند.
دسته اول مخاطرات ارادی و دسته دیگر مخاطرات غیرارادی‌اند. آن‌جا که انسان کاری می‌کند اما نمی‌داند نتیجه‌اش می‌تواند چقدر بد باشد، می‌شود مخاطره غیرطبیعی، غیرارادی و اتفاقی مانند مخاطرات تروریستی که کاملا قصد آسیب دارند، ازجمله مخاطرات ارادی هستند. از سویی باید بدانیم که اکثر مخاطرات انسان‌ساز غیرارادی‌اند و قصد آسیب ندارند و برایشان اصل خدمت است اما مشکل آنجاست که تنها یک طرف سکه را دیده‌اند و به صورت غیرارادی آسیب وارد کرده‌اند. از آن جمله می‌توان به مخاطرات تکنولوژیک اشاره کرد. ساخت کارخانه‌هایی مثل کود شیمیایی که به صنعت کشاورزی کمک می‌کند و عامل اشتغالزایی است، می‌تواند در عین‌حال محیط زیست‌مان را نابود کند.
یا نیروگاه هسته‌ای قصد خدمت دارد اما همین نیروگاه می‌شود نیروگاه  فوکوشیما که در آن بیش از 16‌هزار نفر کشته می‌شوند و آن منطقه دیگر روی بهبودی به خود نمی‌بیند. هرچند هم که بگوییم عامل ابتدایی این اتفاق وقوع سونامی بوده اما درنهایت ساخت این تأسیسات در منطقه‌ای بدون تمرکز بر سایر عوامل و بدون استانداردهای لازم ایجاد مخاطره خودخواسته است.
از دسته همین موارد، ساخت سدهاست که نمونه آن را می‌توان در دریاچه ای مثل ارومیه مشاهده کرد. همین که آن سد عامل محدودیت ورود آب به دریاچه شده و سایر موارد خود نشانه‌های این مورد است. برای کنترل این موارد قبل از هرچیز باید برنامه‌ریزی‌های کافی صورت بگیرد.
از این‌رو باید تمامی پروژه‌های‌مان پیوست مدیریت بحران داشته‌باشند تا به این وضع دچار نشویم یا وقتی دچار شدیم بدانیم باید چه‌کار کنیم و در برنامه‌های آینده به آن توجه کنیم و پرسش‌های گوناگونی را مقابل خود قرار دهیم و بپرسیم که آیا دخالت ما در طبیعت می‌تواند مخاطرات ثانویه ایجاد کند؟ و تنها با پاسخ‌دادن به این پرسش است که می‌توان نتیجه مطلوب کسب‌کرد و دچار بحران‌های دامنه‌دار و طولانی‌مدتی چون بحران دریاچه ارومیه نشد.

 


تعداد بازدید :  321