فاطمه راکعی فعال سیاسی
توسعه به راهبردها و برنامههای مدون شدهای گفته میشود که دولتها برای رشد و پیشرفت در حوزههای مختلف به آن اکتفا میکنند و برای هر دولت مکمل و پیشبرنده برنامههای انجام شده از سوی دولتهای قبلی خواهد بود.
توسعه درحالحاضر یک نگاه جهانی به تمامی امور جوامع مختلف برای رسیدن به اهداف تعیینشده از سوی سیاستگذاران و برنامهریزانی دارد که تمامی جنبههای توسعه و پیشرفت جوامع را درنظر گرفته و برای آن برنامههای همهجانبه در نظر میگیرند. توسعه باید در همه زمینهها نگاه کلان به امور داشته باشد. بسیاری از برنامهریزان در امر توسعه، رشد و پیشرفت جوامع فعلی را بیشتر معطوف به بخشهای اقتصادی و سیاسی خلاصه میکنند، در صورتی که توسعه با فرهنگ شکل میگیرد. از نظر اهل فرهنگ و قلم، توسعه فرهنگی بسیار مهمتر از توسعه بخشهای دیگر است، زیرا توسعه فرهنگی زیربنای سایر بخشها است.
توسعه فرهنگی، زیرساخت و مادر حوزههای اجتماعی و انسانی را در جوامع شکل داده و میدهد. زیرا فرهنگ بسترساز همه توسعهها است. برای دستیابی راحتتر به توسعه بخشهای دیگر باید به مفهوم فرهنگ توجه ویژهای صورت پذیرد.
متاسفانه در کشورهای جهانسوم، آنطور که باید و شاید به توسعه فرهنگی توجه نشده و نمیشود. توسعهفرهنگی از دیرباز محور رشد و پیشرفت حوزههای دیگر بوده است و کشورهای غیر توسعهیافته از قدیم خود را با مسأله فرهنگ و مقولههای مرتبط با آن همسو نساختهاند.
بسیاری از تئوریسینهای جهانسوم به فرهنگ و توسعه آن نگاه کلان نداشته و به آن اهمیت چندانی نمیدهند و فکر میکنند برای توسعهفرهنگی همیشه وقت هست و به پررنگ ساختن توسعههای دیگر از قبیل اقتصاد و سیاست به صورت تکبعدی نگاه ویژهای معطوف دارند. اگر فرهنگ نباشد، در زمینههای دیگری که فکر میکنیم، قرار است به توسعه و پیشرفت دست یابیم، به بنبست تاریخی برخواهیم خورد و مسلما توسعهای حاصل نخواهد شد. درحالحاضر برنامههای توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور ما تحتالشعاع برنامههای سیاسی قرار گرفته است و فرهنگ جایگاه واقعی خود را ندارد. فرهنگ رعایت حقوقشهروندی که سرآغاز توسعه سیاسی است، تا چه اندازه در برنامههای توسعه کلان ما مدنظر قرار گرفته است؟ به یقین سیاستگذاریها و قانونهای فعلی نتوانسته است پاسخگوی خواستها و توسعه فرهنگی و اجتماعی ما طی دهههای اخیر باشد.
برنامههای تدوین شده به سمت توسعه همهجانبه میل ندارد و انگار افرادی که زمام امور را در دست میگیرند، به دنبال رسیدن به هدف نهایی نبوده و تنها به رفع مسئولیتهای محول شده از دوش خود طی مدت تعیینشده قانونی هستند.
توسعه زمانی میتواند به مرحله اجرا و عملیاتی نزدیک شود که تمامی قوا و نیروی اجرا و قانون همسو با هم در راه توسعه و پیشرفت کشور گامهای اساسی بردارند. در دهه گذشته ما به جای پیشرفت، بازگشت وحشتناکی به عقبماندگی در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی بهخصوص اجتماعی در شکل وسیع داشتهایم.
زمانی که فرهنگ سیاسی درست تعریف نمیشود، بسیاری از حقوق اجتماعی و اقتصادی مردم زیرپا گذاشته شده و دیگر درصدد تأمین حقوق شهروندی برنمیآیند. این امر را به عینه دیدیم و کشور به شرایط بسیار سخت بحران سیاسی و اقتصادی وارد شد و نهتنها توسعهای حاصل نشد، بلکه از بسیاری از برنامههای قبلی هم عقبتر رفتیم. این به دلیل کمبود معلومات، اعتقادات و بیتوجهی به راهبردهای کلانی است که در برنامههای توسعهای برای کشور تعریف شده است و آن باز به مشکل فرهنگی بازمیگردد.
درحالحاضر با تغییر دولتها، دولتهای جدید باید به هموار ساختن اشتباهات دولت قبل زمان و صرف هزینهای مضاعف به مرحله قبل از آن نزدیک شوند. اگر به دوره قبل از انقلاب نگاه کنیم، مسلما نباید، منتظر توسعه فرهنگی باشیم، زیرا این انقلاب، جنبش فرهنگی بود. ما در قبل از انقلاب در حوزه فرهنگی مشکل داشتیم، اما بعد از انقلاب که نهادها مستقر شدند، دیگر در این زمانه برنمیتابد، شاهد این همه کمبود توسعه، بهخصوص کمرنگ بودن توسعه فرهنگی باشیم. انقلاب صورت گرفت تا به آرمانهای فرهنگی خود دست یابیم. اما در این چند سال اخیر به دلیل اعمال سلیقههای سیاسی نابخردانه، فرهنگ و توسعه فرهنگی به شکل وسیعی به خطر افتاد.
دیگر سیستم طایفهمداری جوابگوی شرایط فعلی نیست و باید به جبران این همه خسارتهای وارد شده به اصلاح جدی در بخشهای مهم فرهنگی و اجتماعی در اسرع وقت پرداخته شود. فرهنگ اجتماعی در صورتی که توسعه یابد، سایر بخشها به تبع آن ساخته میشوند و حقوق اجتماعی و شهروندی مردم تأمین خواهد شد.
اکنون که در مرحله گذار از دوران پر اشتباه گذشته هستیم باید با احترام به نهادهای مردمی و پایبندی به قانون درصدد تحقق حقوق اجتماعی و فرهنگی مردم باشیم. باید فارغ از هر نوع نگاه جناحی، فرقهای و... مشی برابری و یکسانبودن حقوقاجتماعی همه افراد را در جامعه بسط دهیم و این تنها با توسعه فرهنگی امکانپذیر است.
وظیفه صداوسیما این است که با ساخت و پشتیبانی از برنامههای فرهنگی در راه توسعه کشور سهم واقعی خودرا بپردازد در صورتی که تاکنون به این وظیفه بهدرستی عمل نکرده است. همچنین جامعه نخبگان و رسانهها باید برای تحقق این مهم با زیر پوشش قراردادن برنامههای توسعه به بازبینی مجدد آنها در کنار دولت کمک شایانتوجهی داشته باشند تا مسیر به اشتباه رفته سالهای اخیر در امر توسعه به جایگاه واقعی خود بازگردد.