کامبیز درمبخش کارتونیست
یکی از مشکلات بزرگ جامعه ما مسائل فرهنگی است که البته با اقتصاد پیوند خورده است. اگر وضع اقتصاد مردم خوب نباشد خیلی کمتر طرف فرهنگ و هنر میروند. کسی که گرسنه است یا اجارهخانه میخواهد بدهد، نمیتواند برای خریدن کتابی هزینه کند که بیش از قبل گران شده است. ناشر هم که برای کاغذ و چاپ و رنگ پول کمتری دارد که خرج کند و این باعث میشود تولید فرهنگی هم از نظر کیفیت و هم کمیت پایین بیاید. اینها مشکلاتی است که ناشر، هنرمند یا نویسنده با آنها برمیخورند و فعالیتشان را مختل میکند. اما بخشی از مشکلات فرهنگی هم به مردم جامعه برمیگردد. دیگر همه میدانیم که در ایران سطح کتابخوانی و مطالعه خیلی پایین است و مردم ما هنوز به کتابخواندن، فیلمدیدن یا تماشای آثار هنری عادت نکردهاند. عده کمی هستند که مصرف فرهنگی را در برنامه روزمرهشان قرار میدهند. حتی برخی از کسانی که اهل فرهنگ و کتابخواندن هستند که میزانشان بین جمعیت 70 میلیونی ما شاید به 2میلیون برسد، کسانی هستند که میروند رستوران و پیتزایی به قیمت 30هزارتومان میخورند ولی زمانی که میخواهند کتاب بخرند، زورشان میآید پول بدهند. فرهنگسازی برای کتابخوانی و بالا بردن سطح فکر مردم، وظیفه دولت است که باید کمک و مردم را تشویق کند که تولیدات فرهنگی را وارد سبد خریدشان کنند. مسائل فرهنگی احتیاج به تبلیغات دارند که متاسفانه در این زمینه کاری انجام نمیشود و اگر هم بشود بسیار اندک و ناچیز است. مسأله دیگر که مربوط به فرهنگ میشود، سانسور است. اگر خوب دقت کنیم، بحث سانسور بیهوده است چراکه وقتی کتاب 1000 عدد تیراژ دارد و جمعیت ما 75میلیون نفر است، این کتاب از قبل سانسور شده است. یعنی بقیه مردم آن را نمیبینند. با این وجود این مانع مسیر فعالیتهای فرهنگی را زمانبر میکند. این مسائل را نمیشود در چند روز حل کرد بلکه باید مردم را با فرهنگ آشتی بدهیم و بگوییم کتاب بخوانند. از طرفی مردم ما هم آنقدر دچار مسائل پیچیده و مشکلات اجتماعی و روزمره هستند که وقتی برای فکر کردن به این مسائل برایشان باقی نمیماند. یک آدم خسته را مجسم کنید که با تمام مشکلات میخواهد برود کتاب بخواند یا فیلم ببیند، تئاتر ببیند و از یک نمایشگاه دیدن کند. از طرف دیگر خیلی از پولهایی که در مملکت خرج میشود، میتواند در امر فرهنگ سرمایهگذاری شود. ببینید در فوتبال چقدر خرج میکنند؟ حتی برای تیمی که میرود در مسابقات خارج از کشور سوم یا چهارم میشود، همه مینویسند و میگویند و برای استقبالشان به فرودگاه میروند. اما یک شخصیت ادبی و هنری که موفقیتی به دست میآورد، چند نفر به استقبال او میروند؟ اینها مسائلی است که باعث میشود معضلی به نام فرهنگ به وجود بیاید. غیر از دولت که میتواند در این بخش هزینه کند، بخش خصوصی هم میتواند این کار را روی فرهنگ سرمایهگذاری کند. الان در کشور همسایه ما، ترکیه خیلی از میلیاردرها مقداری از سرمایهشان را در تولیدات فرهنگی سرمایهگذاری میکنند ولی اینجا همه به دنبال چیزهایی هستند که مردم بخرند و بپوشند. یک سرمایهدار میتواند با سرمایهگذاری روی فرهنگ و هنر هم برای خودش وجهه و آبرو بخرد و هم به مردم تشنه هنر و ادبیات چیزهایی بدهد که ندارند.