| علی محمدی | نویسنده |
دلیل ماندگاری هر ملت و حکومتی توجه به فرهنگ و عوامل زیرساختی مرتبط با آن است. فرهنگ شالودهای از ارزشها و باورهایی است که ارتباطات اجتماعی و فرهنگی ملتها را شکل میدهد. تاریخ و تمدن ملتها متاثر از نگاه فرهنگی آنها در طول ادوار مختلف است؛ چرا که با اعتقادات و ارزشهای ملی آنها گره خورده و هویت ملتها را برای دیگران مشخص میکند.
میتوان قدمت و تداوم تاریخی ملتها را از روی فرهنگ آنها تخمین زد. تمدن چندهزار ساله ایرانی که تا به اینجا رسیده، حتما پشتوانه قوی و ماندگار فرهنگی و ملی داشته است. آیا این باور که ایرانیها را با فرهنگ ملی و تنوع اقوامی در سراسر دنیا میشناسند، میتوان کتمان کرد؟ برخی از تفکرات درصدد فراموش ساختن این تمدن چندین هزارساله در میان نسل جدید هستند؛ چرا که خود را در مقابل این فرهنگ و تمدن بسیار کوچک میانگارند.
فرهنگ و تمدن ایرانی که متاثر از آیینها و باورهای مردمان این سرزمین است را نمیتوان ظرف چندسال و حتی چند قرن به دیار فراموشی سپرد و آن را با فرهنگ و تمدنی که سنخیتی با فرهنگ ملی ایرانی ندارد، همتراز ساخت. اکنون جوانان این سرزمین به دنبال هویتهای گمشده خود هستند و میخواهند با تاریخ، فرهنگ ملی و تاریخی خود قرابت تنگاتنگی برقرار کنند.
در بسیاری از موارد شاهد برپایی سمینارها، محافل عمومی و خصوصی، بررسی تاریخ و تمدن کهن ایرانی از سوی نسل جوان هستیم. آنها با به چالش کشاندن اندیشههای نسلهای مختلف میخواهند تفکرات سنتی و ناهمگون با فرهنگ ایرانی را به یک هماوردی ایدئولوژیک در بخش فرهنگ و تاریخ ملی فرا خوانند. بسیاری از این گردهماییها اما از سوی مسئولان حمایت نمیشود.
متاسفانه مسئولان فرهنگی به دلیل عدم نگاه کلان به اندیشههای نسل جوان و به دلیل مشغلههای فراوان ارتباطی با حوزه فرهنگی ندارند و بیشتر به دنبال تثبیت موقعیت سیاسی خود هستند تا آنکه شرایط فرهنگی را به موقعیت مناسب نزدیک سازند. متاسفانه به خواستههای نسل جوان که میخواهند به هویت ملی خود دست یابند بهایی از سوی مسئولان فرهنگی
داده نمیشود.
سرمایه ملی و فرهنگی کشور در وضعیت خوبی قرار ندارد؛ تنها به ظواهر فرهنگی توجه میشود. اما بسیاری از جوانان روشنفکر حاضر هستند با صرف هزینه معنوی و حتی جانی با تشکیل نهادهای مردمی برای به اثبات رساندن تاریخ و فرهنگ ملی خود تلاش کنند. آنها معتقدند برای شناسایی هویت ملی در یک رویارویی نابرابر با اندیشههای مخالف در ستیز هستند و اکنون باید در شرایط نابرابر با سیاستهای غلط اتخاذ شده در طول سالها قدرت ملی را به کرسی بنشانند. در بسیاری از موارد حتی مسئولان ذیربط نهتنها به خواستههای جوانان فعال توجه نکرده، بلکه روز به روز به شکاف خود با جوانان به دلیل سوء تدبیرها میافزایند. مسئولان ما بهخصوص در بخش فرهنگی و اجتماعی همواره فرهنگ ملی را محجور گذاشتهاند. بخش فرهنگی ما نقصهای استراتژیک بسیاری دارد، علاوهبر کمبود امکانات فرهنگی که سالهاست این مردم از آن در رنج هستند، بخش فرهنگی نقش مهمی در برنامهریزیهای کلان کشور نداشته و بیشتر نگاه حاشیهای و فستیوالی به آن شده است. نگاه کلان مدیریت فرهنگی همسو با رشد و تعالی فرهنگی و ملی ما رقم نخورده است. در شرایط کنونی راهکار فراموشی از سوی برخی مسئولان پیشه شده است. این خواب تاریخی به مهجور ماندن فرهنگ ملی و ایرانی ما منتهی شده است. زمان آن رسیده تا برنامههای راهبردی برای برونرفت از شرایط فعلی تنها به شعارهای سالانه بدل نشود و با همت واقعی مسئولان و ایجاد زمینه مشارکت مردم وضع نامطلوب فرهنگی تغییر کند.