اینروزها خیلی از دخترها ترجیح میدهند که حق طلاق و تحصیل و حضانت بچه را بگیرند و در عوض مهریه نداشتهباشند. شما فکر میکنید نداشتن مهریه تا چه اندازه کار درستی است؟
من بهشخصه یکی از کسانی هستم که موافق این کارم. مهریه درواقع همیشه یک اهرم فشار برای زنانی بوده که درخواست طلاق داشتند اما همسرانشان رضایت به این کار نمیدادند. همانطور که میدانید در کشور ما حقطلاق و دیگر حقوق برای مردهاست و اگر زنی درخواست طلاق بدهد، باید برخی موارد مثل اعتیاد همسر یا ندادن نفقه را ثابت کند تا دادگاه اجازه طلاق را صادر کند. از طرف دیگر، ثابتکردن این موارد بسیار سخت است چون راههای زیادی وجود دارد که میتوان اعتیاد را کتمان یا وانمود کرد که نفقهندادن یک خیال باطل است. به همین دلیل کار برای زن سخت میشود و ممکن است به راحتی نتواند طلاق بگیرد. مهریه در این مواقع میتواند تا حدودی راهگشا باشد، البته نه همیشه. مهریههای سنگین هم معمولا کاری از پیش نمیبرد چراکه راههای دیگری هم وجود دارد که مرد میتواند از دادن مهریه سر باز کند. به همین دلیل من معتقدم، اصولا مهریه کارکرد چندانی در جامعه ما ندارد و چه بهتر که زن و مرد به حقوق تساوی دست پیدا کنند و مهریه بهعنوان یک نماد باقیبماند.
اما خیلی از مردها مخالف این موضوع هستند و ترجیح میدهند مهریه سنگین بپردازند اما حقطلاق را به زن ندهند.
دلیل این اتفاق عدمآگاهی است. دادن حقطلاق به زن به این معنا نیست که این حق از مرد سلب میشود بلکه به این معناست که در حقوق مختلف مثل تحصیل و داشتن شغل و حضانت بچه و طلاق به یک وضع تساوی میرسند. در مقابل آن مهریهسنگین هیچوقت کاری از پیش نبرده است جز اینکه مردهای زیادی را به زندان انداخته و دعواها را شدت بخشیده. شما حتی یک نمونه هم نمیتوانید پیدا کنید که مهریه سنگین، خوشبختی فراهم کردهباشد. در سالهای گذشته، مهریههای عجیب و بالا فقط بنیان خانواده را برهم زده است و در هر حالتی به جز ضرر هیچچیزی برای زوجین ندارد.
بهنظر شما مهریه بالا به هیچوجه نمیتواند پشتوانهای برای زنان باشد؟
برای پاسخدادن به این سوال باید اول بدانیم که منظورمان از پشتوانه چهچیزی است؟ اگر منظور این باشد که مهریه بالا، مردی را از طلاقدادن منصرف میکند که به هیچوجه چنین نیست. مرد اگر تمایلی به زندگی نداشته باشد، به هر راهی متوسل میشود که همسرش را طلاق بدهد. اگر 5سکه مهریه باشد که مهریه را میپردازد و اگر 1500 سکه مهریه باشد، باز با روشهای مختلف میتواند زندگی را ایجاد کند که زن راضی به طلاق شود. آنطرف قضیه هم صادق است. زنی که زندگی برایش جهنم شده، حاضر است هزار سکهاش را ببخشد و طلاق بگیرد و پای این زندگی نماند. در صورتی که برای گرفتن مهر هم پا فشاری کند، قانون تنها به او اجازه میدهد که 110سکه دریافت کند. اصلا بهنظر شما زندگی که بر مبنای ترس از مهریه، ادامه پیدا کرده، میتواند خوشایند زوج باشد. در نتیجه اصولا مهریهها پشتوانههای خوبی نیستند و حتی در این مورد هم نمیتوان به آن اکتفا کرد.
برای بعد از جدایی هم مهریه بالا نمیتواند یک پشتوانهمالی باشد؟ بههرحال خیلی از زنان بعد از جدایی نهدرآمد ثابتی دارند و نهسرپناهی برای زندگی. مهریه در این مواقع شاید بتواند کمکی به آنها کند.
این موضوع شاید کمی جای تأمل داشته باشد اما فکر میکنم در قرن بیستویکم، نگاه اینچنینی به مقوله مهریه کار درستی نیست. در دنیایی که سرعت تکنولوژی و پیشرفت شتاب گرفته و زنها در خیلی از زمینهها از مردها پیشی گرفتهاند، چرا باید چنین نگاهی داشته باشیم و مهریه را یک پشتوانه مالی برای زن پس از طلاق بدانیم. زنی که امروز کار میکند، تحصیلات بالا داشته و در اجتماع حضور دارد، نیازی به مهریه ندارد و میتواند از پس اداره زندگیاش بربیاید. البته ما تعداد زیادی از زنان را داریم که برای زندگی وابسته به همسر یا پدر و برادر هستند اما فکر میکنم جامعه باید به وضعیتی دست پیدا کند که زنان کشورمان توانمند شوند. آنقدر که بتوانند از پس زندگی خود برآیند و این فکر که مهریه میتواند حربهای برای تأمین نیازهای مالی باشد، ازبین برود.
این حرفی که شما میزنید یک تصویر ایدهآل از جامعه و زن به ما میدهد. اما برای واقعیشدن این تصویر راه درازی در پیش است. در وضع کنونی چه باید کرد که مشکلات پیرامون مهریه حل شود؟
من موکلان زیادی داشتم که مهریههای سنگین، فقط کار را برایشان سختتر کرده و روند جدایی را به تعویق انداخته است. این یک واقعیت است که یک زندگی در آستانه جدایی را مهریه یا هیچچیز دیگری نمیتواند سروسامان بخشید. خیلیخوب بود اگر زن و مرد قبل از ازدواج به این باور میرسیدند که زندگی مشترک یکجور معامله است که همهچیز به تساوی باید در آن رعایت شود. درواقع هیچکدام بر دیگری رجحان ندارد و مهریه و حقطلاق و خیلی از مسائل نباید درجهت آزار رساندن و اهرم فشار استفاده شود. همهچیز باید بین زن و مرد مساوی باشد تا بتوان یک زندگی را با آرامش ادامه داد وگرنه وقتی آرامش بههم میخورد، دیگر مهریه و حقطلاق و نفقه هیچکاری از پیش نمیتواند ببرد.
نظرتان درباره مهریههای عجیب و غریبی که مد شده، چیست؟
مهریههای عجیب و غریب هیچ وجاهت قانونی ندارند. اصلا یکی از شروط مهریه، عینیتداشتن است؛ درصورتیکه خیلی از مهریهها عینیت ندارند. سفر به دور دنیا یک مهریه عجیب است، از طرف دیگر بعضیها کلیه آقای داماد را مهر قرار میدهند یا صد کیلو بال مگس. هیچ دفتر ازدواجی نباید این مهریهها را ثبت کند اما متاسفانه این کار صورت میگیرد و خیلی هم همهگیر شده است. باور کنید خیلی از کسانی که این چیزها را مهریه قرار میدهند، نتوانستند زندگی مشترک طولانی داشته باشند و خیلی زود جدا شدهاند.