| زهرا نجفي | روزنامه نگار |
زمان زیادی از ورود فیلمهای چند قسمتی به سینمای ایران میگذرد که در بعضی از مواقع موفقیتآمیز هم بوده است، هرچند که تاکنون تجربههایی همچون «اخراجیها»، «کلاه قرمزی»، «شهرموشها» که درحال حاضر قسمت دوم آن به کارگردانی مرضیه برومند روی پرده است و
«آتش بس» که قسمت دوم آن قرار است آخر این هفته به روی پرده برود، نشان دادهاند که فیلمسازان ما بیشتر فیلمهایی در ژانر کمدی یا در گروه کودک را دارای پتانسیل و ظرفیت برای ساخت قسمتهای بعدی یک فیلم میدانند. با این حال همین روند کمرنگ و کوچک هم میتواند جالب و تاثیرگذار باشد و به رونق اقتصادی سینما کمک کند. آرش خوشخو، منتقد سینما درباره این موضوع هم معتقد است: «فيلمهای زیادی در تاريخ سينماي ما هستند كه ميشود قسمت دومش را بسازند. مثلا ابراهيم حاتميكيا سالهاست كه دغدغه ساختن قسمت دوم فيلم «آژانس شيشهاي» را دارد و اگر اين كار را انجام بدهد اتفاق جالبي است يا آقاي كمال تبريزي ميدانم كه براي پروژه «مارمولك2» فكرها و ايدههايي دارد. در مجموع فكر ميكنم ساخت قسمت دوم فيلمها پتانسيل نهفته سينماي ماست كه ميتواند در اين روزهايي كه ما مشكل فروش داريم، كمك حال ما و سينمایمان باشد.» به همين دليل در گفتوگو با منيژه حكمت ، محمد صادق آذين و بهمن گودرزي در اين گزارش به بررسي فيلمهاي دنبالهدار در سينماي ايران پرداختيم.
سه گام تا موفقيت
اولين تجربه فيلمهاي چند قسمتي در سينماي بعد از انقلاب را میتوانیم به فريدون جيراني براي ساخت مجموعه ستارهها نسبت دهیم. جيراني از سال83 تا اوايل سال84 فيلمبرداري مجموعه «ستاره ميشود»، «ستاره است» و «ستاره بود» را به پایان رساند، اما در اكران عمومي ابتدا قسمت دوم در سال85 و قسمت اول با یکسال تأخیر در سال87 اكران شد. قرار بود قسمت سوم اين مجموعه در طرح ويژه اكران از افطار تا سحر سال88 به نمايش دربيايد كه به علت فروش بهتر فيلمهاي درحال اكران همان سال، این نمایش باز به تعويق افتاد. متاسفانه دو قسمت اول اين مجموعه در گیشه موفق نبودند و اولین تجربه فیلمهای
چند قسمتی سینمای ایران با نوعی شکست تجاری همراه بود. دومين تجربه فيلمهاي چند قسمتي به فيلم «كلاهقرمزي و سروناز» كه با فاصله هشتسال از اكران قسمت اول«كلاهقرمزي و پسر خاله» به كارگرداني ايرج طهماسب ساخته و اكران شد، مربوط میشود. «كلاهقرمزي و سروناز» پرفروشترين فيلم سال 81 شد و اين اولين موفقيت در اين راه تازه بود. در نهايت قسمت دوم فيلم «اخراجيها» به كارگرداني مسعود دهنمكي كه توانست باز هم موفقيت فروش قسمت اول را تكرار كند و پرفروشترين فيلم سال 88 شود، بهعنوان موفقترین سهگانه تاریخ سینمای ایران به ثبت رسید.
نیمهکارههای دنبالهدار
ساخت فيلمهاي دنبالهدار در سينماي جهان معمولا با برنامهريزيهاي از قبل تعيين شده صورت ميگيرد و از همان قسمت اول سازندگان و مخاطبان فيلم ميدانند كه بايد منتظر ساخت قسمتهاي بعدي فيلم باشند. اما در سينماي ايران به علت قابل پيشبيني نبودن خيلي از مسائل ساخت و اكران فيلمها، فيلمسازان زماني به فكر ساخت قسمت دوم ميافتند كه قسمت اول بتواند فروش قابلتوجهي به دست بياورد. به طوري كه مسعود دهنمكي بعد از فروش هر قسمت از فيلم اخراجيها به فكر ساخت قسمت بعدي افتاد. «ملک سلیمان» اولین فیلم ایرانی بود که از همان روز اول سازندگانش وعده سهگانه بودن آن را دادند، قرار بود این فیلم بخشهای مهم از زندگی حضرت سلیمان را به تصویر بکشد و بودجه کلانی هم برای ساخت آن در نظر گرفته شد. قسمت اول این مجموعه فیلم در سال87 توانست پرفروشترین فیلم همان سال بشود، اما این موفقیت و وعدههای قبلی سازندگان فیلم تاكنون منجر به ساخت قسمتهای بعدی نشده است. هر چند محمدصادق آذين، تهيهكننده «ملكسليمان2» درباره ساخت اين فيلم توضیح داد: «فعلا درحال تحقيق و نگارش فيلمنامه هستيم. اين نوع كارهاي مذهبي چون نياز به مطالعه و بررسي اسناد تاريخي و مذهبي دارند به زمان بيشتري براي نگارش هم احتياج دارند.» در کنار این فیلم، «سنپطرزبورگ» و «شیش و بش» هم که از همان آغاز به اسم ادامهدار بودن ساخته شدند به این سرنوشت دچار شدند. بهمن گودرزی درباره ساخته نشدن «شیش وبش2» گفت: «در آن مقطعی که میخواستم آن فیلم را کار کنم، بازیگران فیلم سر سریال دیگری رفتند که خیلی بیشباهت به فیلم شیش وبش نبود. به همین دلیل به این نتیجه رسیدم قسمت دیگری برای آن فیلم نسازم، چون دیگر جذابیتی نداشت.» بهروز افخمی، کارگردان «سنپطرزبورگ» هم معتقد است قسمت دوم این فیلم حتما ساخته میشود اما به علت درگیر بودن پیمان و مهراب قاسمخانی، نویسندگان فیلم در پروژههای دیگر این کار به تعویق افتاده است. «توفيق اجباري» هم دومين فيلم پرفروش سال86 بود كه بارها خبر ساخته شدن قسمت دوم آن توسط پيمان عباسي، نويسنده اين فيلم مطرح شد. يك بار قرار بود زندگي مهناز افشار بهعنوان يك ستاره زن جلوي دوربين برود و بار ديگر قرار بود «توفيق اجباري2» باز هم درباره زندگي محمدرضا گلزار باشد، درنهايت هيچ كدام از اين فيلمها ساخته نشد. فیلم «محمد(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی که این روزها مراحل فنی را پشت سر میگذارد، دیگر پروژه چند قسمتی است که بزرگترین فیلم تاریخ سینمای ایران محسوب ميشود. این پروژه که امید ميرود به اکران جهانی هم برسد قرار است در سه قسمت، سه مقطع از زندگی حضرت محمد(ص) را به تصویر بکشد. اکران این فیلم میتواند راه ساخت فیلمهای
چند قسمتی را در ایران محکمتر کند.
چرا فیلمهای چند قسمتی در سینمای ایران کم ساخته میشوند؟
در سینمای ایران بعد از انقلاب تاکنون تنها دو فیلم «اخراجیها» و «کلاهقرمزی» توانستند در ساخت قسمتهای بعدی موفق باشند، البته فروش قسمت دوم «شهرموشها» نشان میدهد شاید بهزودی بتوانیم آن را بهعنوان سومین فیلم چند قسمتی موفق سینمای ایران ثبت کنیم. با این حال فیلمسازان ما کمتر به سراغ ساخت فیلمهای دنبالهدار میروند. منیژه حکمت، تهیهکننده«شهر موشها2»درباره این موضوع توضیح داد: «مشكل سرمايهگذاري است، در اين سالها دولت در تمام بخشها دخالتكرده و بخش خصوصي امكاناتي نداشته است. به نظرم برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد باید هوشمندی، همدلی و نگرانی نسبت به شرايط اجتماعي وجود داشته باشد كه فیلمساز بخواهد چنين كاري انجام دهد. درحال حاضر من و آقای سرتیپی که این کار را کردیم، و 7میلیارد تومان هزینه کردهایم، چه کسی نگران ما بوده؟ حال ما را پرسیده یا از ما مراقبت کرده؟» بهمن گودرزی، کارگردان«شیش وبش» علت دیگری برای کمتر سوق پیدا کردن فیلمسازان ما در این زمینه مطرح میکند، او بیان داشت: « علاوه بر اینکه پتانسیل مالی نیست، قراردادها در اینجا مدون نیستند و قانونی دراینباره وجود ندارد، در صورتی که در سينمايهاليوود شما با بازيگري كه در قسمت اول بازي ميكند قرارداد ميبنديد كه در قسمتهاي بعدي هم بايد حضور داشته باشد. اين اتفاق در سینمای ما در صورتي ميافتد كه بعد از ساخت قسمت اول، باز همه با هم خوب باشند و بودجهاي باشد.» این کارگردان همچنین معتقد است قصههای ما جذابیت لازم برای ادامه دادن را ندارند و برای همان 90 دقیقه اول قابل استفاده هستند. مشخص نبودن وضع اکران فیلمها و نبود ساختار مشخص و برنامهریزی برای قسمتهای بعدی هم از دیگر مشکلاتی است که در این زمینه وجود دارد، حتي فيلمي مانند «ملك سليمان» كه از اول بر مبناي سه قسمتي بودن ساخته ميشود، هم بعد از پنجسال هنوز قسمت دوم آن ساخته نشده است. آذين، تهيهكننده قسمت دوم اين فيلم درباره اين كه چرا در ايران سازماندهي مشخصي وجود ندارد، توضيح داد: «چون فيلمهاي فاخری که به اين شكل ساخته ميشوند، برگشت سرمايه ندارند هيچ كسي نميتواند تضمين كند كه قسمت بعدي فيلم ساخته ميشود.» او در پاسخ به اين سوال كه چرا از اول برنامهريزي دقيقتري براي ساخت مجموعه «سليمان» نشده گفت: « شايد ارگان فارابي كه قسمت اول اين فيلم را ساخت، ميخواستند كه برنامهاي بريزند اما بودجهشان كم شده و نتوانستند این کار را انجام بدهند. در سينماي آمريكا بخش خصوصي به كمك فيلمساز ميآيد چون در آنجا به فيلم و فیلمسازی به چشم صنعت جهاني نگاه ميكنند و آنها فكر جهاني دارند، براي همين در فيلمهايشان سرمايهگذاري لازم را انجام ميدهند چون ميدانند بازگشت سرمايه دارند. تهيهكننده خارجي ديگر منتظر كمك گرفتن از دولت نيست. اما در سينماي ايران چون بازگشت سرمايه وجود ندارد، هيچكس ريسك نميكند تا پنج يا شش ميليارد در فيلمي سرمايهگذاري كند، حتي اگر همه بگويند بهترين فيلم است و پرفروش خواهد بود.»
توجه به پتانسیلهای دیگر فیلمهای دنبالهدار
یکی از علتهایی که فیلمهای چندگانه سینماهای جهانی در قسمتهای بعدی هم با فروش خوبی همراه ميشوند، این است که در فاصله ساخت دو قسمت از فیلم پروژههایی مثل ساخت بازی رایانه همان فیلم، ساخت عروسکهای شخصیتهای اصلی فیلم، لوازم تحریر و چند فعالیت تبلیغاتی دیگر به کمک فیلم میآیند و نمیگذارند طرفداران فیلم از تب و تاب دیدن قسمت بعدی خارج بشوند. به این شکل حتی قسمتهای بعدی فیلم با استقبال بیشتری روبهرو میشوند. البته فیلم «شهر موشها 2» تنها فیلمی است که در سینمای ایران به این موضوع توجه کرده و درحال حاضر عروسکها و بازی رایانهای این فیلم موجود است.
از فیلمهای دنبالهدار سوءاستفاده نکنیم
آرش خوشخو، منتقد سینما درباره سوءاستفاده نکردن فیلمسازان از مقوله فیلمهای چند قسمتی اعلام کرد:«سوژه فیلمهای دنبالهدار، هم به لحاظ اقتصاد سينما، هم به لحاظ خود كار سينما بسيار جالب و موفق است فقط به شرط اين كه كارگردانهاي ما به لحاظ حرفهاي از شهرت و محبوبيت مخلوق و محصول هنری شان سوءاستفاده نكنند. متاسفانه بايد اشاره كنم كه در قسمت سوم فیلم كلاه قرمزي كه اکران شد، با اين كه هم جناب طهماسب، هم جناب جبلي هنرمندان خیلی نجيب و خوبي هستند و آقاي مدرسي تهيهكننده كار هم فرد بسيار خوشنامي هست، بسيار از شور و اشتياق مردم سوءاستفاده شده بود و فيلم به يك معركه تبليغاتي شركت گاز، بانك كشاورزي و چند مورد تبلیغاتی دیگر تبدیل شده بود. درواقع این مصداق بارز كمفروشي بود، اگر ما در سينما تعزيرات داشتيم حتما بايد با اين فيلم برخورد ميشد.» درحال حاضر تهمینه میلانی اعلام کرده که میخواهد «آتش بس» را تا پنج قسمت ادامه دهد و منیژه حکمت درباره ساخت «شهرموشها 3» به صراحت صحبت کرده، باید منتظر باشیم تا ببینیم فیلمهای دنبالهدار چه سرنوشتی در سینمای ایران پیدا میکنند.