موضوع از آنجایی آغاز شد که مسعود شجاعی، فوتبالیست دوستدار کودکان و حامی جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان بدون خبر قبلی از پروژه آموزشی- حمایتی کودکان کار واقع در یکی از جنوبیترین نقاط تهران دیدار کرد. شکوه ی این کودکان از این بابت بود که موفق به دیدار با او نشدند و گله از این داشتند که اگر مطلع میشدند، کار خود را تعطیل کرده و با این دوست عزیزشان، مانند دفعات قبل دیدار میکردند. ناگفته نماند که توضیحات و عذرخواهی مسئولین داخلی جمعیت از ناراحتی و شکایتشان نکاست و بهامید دیدار آتی موضوع را تمام شده دانستند.
شرح واقعه این چنین است که مسعود؛ مانند سفرهای قبلیاش به ایران برای تجدید دیدار با بچهها و گذران ساعاتی با آنان به پروژه مراجعه کرد. او طبق روال گذشته با لباس ورزشی در میان کودکان حضور یافت و ساعاتی را به بازی فوتبال، بگو و بخند و گفت و شنود درباره خاطرات و آرزوهای بچهها گذراند. یکی از فعالیتهای جالب این دیدار امضا برای آنان روی هرچیزی که دوست داشتند بود. حتی بر روی کف دستان آنان.
این فوتبالیست دوست داشتنی در تمام ساعات حضورش حتی دقایقی را برای با کودکان کار بودن از دست نداد. او مثل همیشه با روحیهای باز و راحت به تمامی خواستههای کودکان پاسخ دوستانه میداد و حتی در مواجهه با بالا رفتن بچهها از سر و کولش با لبخند و خوشرویی برخورد میکرد. ضمن تشکر و قدردانی از مسعود شجاعی عزیز و خواهر گرامی او که در این دیدار همراه وی بود، آرزوی سلامتی و پیروزی برای این ورزشکار انساندوست و یاور کودکان کار داریم.
پ. ن: لازم به ذکر است که خود مسعود از خبری کردن و استفاده تبلیغاتی از این دست کارها و فعالیتها را مجاز و شایسته نمیدانست و تنها با اطلاعرسانی در این حد و از این طریق، موافقت نموده است.