1- «بعضیها میگویند افراد سیاسی میتوانند به ورزش پول بیاورند درحالیکه باید بدانیم این پول را از بیتالمال میآورند.» آنچه وزیر ورزش و جوانان به آن اشاره میکند از آن منظر که بدون اشاره به مصادیق با «بعضی»ها شروع میشود، با افراد سیاسی و پول ادامه پیدا میکند و با بیتالمال تمام میشود و شمایل یک گزاره خبری نیمهتمام را به خود میگیرد. سالهاست با پتک سیاست بر سندان همه چیز کوبیده میشود. بعضیها، همیشه، بار انتخاب مردم را بر دوش خواهند کشید؛ مثل صلیب. تنها، رنگبندی داس و چکش یا بیرق سرمایهداری است که عوض میشود مدام؛ در قابی نورانی که زمانی خصوصیسازی را در بوق و کرنا میکند و زمانی حاکمیت دولت را. پیتزای «قورمهسبزی» از رپرهای فارسی وام گرفته میشود تا سرمایه بتواند چرخ ورزش را بچرخاند. هزینهای که باید صرف ارایه خدمات عمومی به شهروندان شود در جیب ورزش میرود تا درنهایت زنی در مترو خودکشی کند. آنچه گودرزی میگوید به حقیقت نزدیک است اما آنجا که به حضور چهرههای نظامی در ورزش اشارهای نمیکند چهره گزارهاش تا حدودی مکدر میشود. گودرزی میگوید که وزارتخانه تحت امرش به دنبال تصویب قانونی تحت عنوان نظام ورزش است که از حریم مدیریت این حوزه صیانت کرده و اجازه ورود سیاسیون را به ورزش ندهد. او از حضور بنگاههای صنعتی در ورزش نیز ناخرسند است. ارزیابی او بر مدار منطق سازماندهی میشود؛ امری که روز به روز او را به سایه استیضاح مجلس نزدیک و نزدیکتر میکند. جایی که دوپینگ لاریجانی هم دیگر اثر ندارد.
2- سالها دنبال قیم بودیم و منتظر که دیگران از قسمتهای مختلف بیایند و مشکلات ما را حل کنند. این بار گودرزی در جلسه شورای مرکزی اتحادیه فوتبال خواستار مشارکت اهالی فوتبال و رسانهها در مبارزه با آنچه ادامه روند افسارگسیخته مشکلات و پیرایههای فوتبال عنوانبندی میکند شده است. فرهنگ معین، قیم را به معنای آنکه عهدهدار سرپرستی کودکی یتیم است، تعریف میکند. رویکرد کابینه روحانی در مواجهه با انبوه مشکلات در بخشی از کلام وزیر ورزش قابل ردیابی است: «حذف نگاه قیممابانه.» همهچیز تکهتکه و ازهمگسیخته است. در این سو وزیر ورزش همزمان با برخی از خبرگزاریهای نزدیک به دولت به برخی از سیاستهای فدراسیون فوتبال کارت قرمز نشان میدهد. در طرف مقابل کفاشیان بهطور ضمنی دلیل عدم تمدید قرارداد با مربی پرتغالی را ساختمان وزارت ورزش عنوان میکند درحالیکه خود در یکسال گذشته از تنظیم متن یک قرارداد مورد اطمینان جامعه در این خصوص ناتوان نشان داده است. رضایت افکار عمومی از عملکرد کیروش و قرارداد ترکمانچای و دیگر چیزها را به دست باد بسپارید. تاریخ یتیمخانههای دنیا را همراه با الیور توئیست مرور کنید و لبخند بزنید. همه چیز تکهتکه و ازهمگسیخته است. مثل بحران آب؛ حافظه تاریخی ما آلزایمر نگرفته؛ به گِل نشسته!