گروه حوادث| کارگر رویهکوبی به خاطر طلب میلیونیاش صاحبکارش را به آتش کشید.
اول خرداد سال 1393 وقتی یک آتشسوزی هولناک به کلانتری کهریزک اعلام شد تیمی از ماموران به شهرک گلریز – میدان جهاد رفتند. بررسیها نشان میداد که مردی 32ساله دچار سوختگی شدید شده. این مرد به بیمارستان منتقل شد. علی 32ساله در داخل بیمارستان به مأموران اعلام کرد که توسط کارگر افاغنه کارگاه رویهکوبیاش به نام «علیشاه» دچار سوختگی شدید ناشی از آتشسوزی شده است.
با وجود انجام اقدامات درمانی و به علت شدت سوختگی قسمتهای مختلف بدن، پس از گذشت یک هفته از وقوع حادثه حریق عمدی، مصدوم حادثه در بیمارستان جان باخت؛ پرونده مقدماتی با موضوع «قتلعمد» تشکیل و به دستور رئیس شعبه 101 دادگاه آفتاب، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در نخستین گام کارآگاهان به تحقیق از دیگر کارگران کارگاه رویهکوبی مبل پرداختند و اطلاع پیدا کردند که قاتل و مقتول با یکدیگر اختلاف شدید مالی داشتند و همین موضوع تا شب حادثه ادامه داشت. کارگران کارگاه رویهکوبی در اظهارات خود عنوان کردند که در ساعت 24:00 شب حادثه داخل کارگاه متعلق به مقتول درحال استراحت بودند که ناگهان صدای فریاد درخواست کمک شنیدند. همچنین علی را که با لباسهای آتش گرفته دیدند، اقدام به خاموش کردن حریق کردند و علیشاه هم در همان زمان از محل جنایت متواری شد. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که علیشاه به صورت غیرمجاز و غیرقانونی دوسال است که نزد مقتول بهعنوان کارگر مشغول به کار بوده است. کارآگاهان اداره دهم با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه علیشاه شده و اطلاع پیدا کردند که وی پس از ارتکاب جنایت به شهرستان کرج - منطقه اشتهارد رفته و آنجا تحت عنوان کارگر ساختمانی و نگهبان، در یک مجتمع تجاری درحال ساخت مشغول به کار شده؛ علیشاه در دام ماموران گرفتار شد. متهم در بازجوییها به آتش زدن مقتول با طرح و نقشه قبلی اعتراف کرد. او به کارآگاهان گفت: «چند سالی بود که بهعنوان کارگر رویهکوب نزد علی مشغول به کار شده بودم؛ با مقتول توافق کرده بودیم تا به صورت کنتراتی کار کنم. او هم پس از پایان هر کار، دستمزد مرا بدهد اما او هر بار و به بهانههای مختلف از دادن دستمزد خودداری میکرد تا اینکه میزان مبلغ طلب من از او به چند میلیون تومان رسید اما او کماکان به بهانههای مختلف پولم را پرداخت نمیکرد.»
متهم در ادامه به کارآگاهان گفت: «چند روز قبل از شب حادثه از باک بنزین موتورسیکلت متعلق به مقتول، مقداری بنزین تهیه و ظرف حاوی بنزین را در گوشهای از کارگاه پنهان کردم تا اینکه در ساعت 23:00 شب حادثه با علی تماس گرفته و پولم را طلب کردم. اینبار در پشت تلفن با یکدیگر درگیر شدیم. حدودا یک ساعت پس از آن مقتول به درِ کارگاه مراجعه کرد و من هم پیش از ورود وی، با برداشتن ظرف بنزین از کارگاه خارج شدم؛ در یک لحظه متوجه شدم که علی چاقویی به همراه دارد که بلافاصله بنزین را روی او پاشیده و درحالیکه تمامی لباسهای مقتول آغشته به بنزین شده بود، با روشن کردن فندک او را آتش زدم و از محل متواری شدم.»