| حسن انوشه | استاد ادبیات |
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمنست شکایت کجا بریم
سعدی در ادبیات تعلیمی چیره دست است. سعدی علیه الرحمه در واقع در بازنمایی رفتارهای ضد اخلاقی، رفتار بسیار اخلاقی از خود نشان میدهد و از موضوعاتی حرف می زند که در متن جامعه وجود دارد در این میان او خودش اولین نفری است که به اخلاق پایبند است.
اخلاقی که سعدی درباره آن حرف می زند، کاملا طبیعی است. به آدم میگوید در جامعه این سری اخلاقها مذموم است و باید آن را رعایت کنی. اخلاقش، اخلاقی نیست که در آن باید از جامعه کنار بکشد، از موضوعات پس بکشد و گوشهگیری اختیار کند؛ او انسان را وارد جامعه میکند و به نظر من زیباترین پیامهای سعدی در همین نوع بیان شکل میگیرد، او انسان را موجودی بسیار طبیعی میبیند و همانطور که هست؛ او را چیزی فوقالعاده و جدا نمیداند و حتی انسان را فراتر از انسان هم نمیبیند.
سعدی در بسیاری موارد شماتت میکند و این زبان را برای همه افراد جامعه حتی اهالی قدرت نیز به کار میبرد. نمونهای زیبا در این باره قابل اشاره است. در همین بیت که مد نظر قرار گرفته است او دوستانی را که در قامت دشمن نمایان شده اند شماتت میکند و آنها را به باد انتقاد می گیرد. در واقع رابطه اجتماعی، از بین رفتن اعتماد جامعه و افراد به یکدیگر را مد نظر قرار میدهد و از جامعه ای که در آن نمی توان به دوست اعتماد کرد، انتقاد می کند. لحن سعدی در این ابیات بسیار شماتت کننده وتند و تیز است. او در بازنمایی اخلاق اجتماعی و نقد از آنچه مذموم می داند، حتی اصحاب قدرت را هم نقد می کند در جایی دیگر در یک حکایت آورده است:
درويشي مستجاب الدعوه در بغداد پديد آمد. حجّاج يوسف را خبر كردند. بخواندش و گفت: دعاي خيري بر من بكن! گفت: خدايا! جانش بستان! گفت: از بهر خداي اين چه دعاست؟ گفت: اين دعاي خير است تو را و جمله مسلمانان را.
اي زبر دست زير دست آزار
گرم تا كي بماند اين بازار؟
به چـه كار آيدت جهانداري؟
مردنت به كه مردم آزادي
در این نمونه در مقابل صاحب قدرت دیگر شماتت نمیکند، در قالب دعا، نفرین میکند و از این نفرین بالاتر نیست. یا این نمونه دیگر که: یکی از ملوک بیانصاف پارسایی را پرسید: از عبادتها کدام فاضلتر است؟ گفت:تو را خواب نیم روز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری؛
ظالمی را خفته دیدم نیم روز
گفتم این فتنه است خوابش برده
وآنکه خوابش بهتر از بیداری است
آن چنان بد زندگانی مرده به
اینها دیگر شماتت نیست، پرخاش است و اعتراض. ولی همه این پرخاشها یا اعتراضها و عصیانها، پرخاشی آموزنده است.