شماره ۳۷۲ | ۱۳۹۳ شنبه ۱۵ شهريور
صفحه را ببند
عوامل پسرفت در محیط‌زیست

بابک توتونچی  فعال محیط‌زیست مدیر بنیاد حرمت‌حیات

محیط‌زیست و مشکلاتی که درحال‌حاضر گریبان آن را گرفته، بسیار گسترده و عمیق است اما در گام نخست ما باید عوامل پسرفت را با دقت مورد بررسی قرار دهیم، چراکه محیط‌زیست و طبیعت به صورت استاندارد به دست ما رسیده و این ماییم که نتوانسته‌ایم از آن به درستی استفاده کنیم و از این‌رو موجبات پسرفتش را فراهم کرده‌ایم.
حال چنانچه بخواهیم مواردی را که مانع پیشرفت فعالیت در حوزه محیط‌زیست شده است و از سویی سد راهی بر سر عملکرد فعالان آن نیز بوده را برشماریم، باید به سه مورد اشاره كنيم. مورد نخست مقوله فرهنگی است. متاسفانه مردم به‌عنوان کسانیکه بیشترین بهره را از محیط‌زیست می‌برند، اعتنایی به وضع زیست و طبیعت خود ندارند و مردم ما، از زمانیکه از خواب بیدار می‌شوند تا پایان شب، آلوده‌کننده‌ترین نوع زندگی را به نسبت مردم بسیاری از کشورهای دیگر دارند. برای مثال هرکدام از آنها از ماشین شخصی و به صورت تک سرنشین استفاده می‌کنند یا از محصولات صنعتی و ظروف یک‌بار مصرف و بسته‌بندی کارخانه‌ای استفاده می‌کنند که این محصولات ازجمله اصلی‌ترین عوامل تخریب محیط‌زیست به حساب می‌آیند و اما همچنان فرهنگ عدم استفاده از آنها نهادینه نشده است. این امر درحالی است که در فرهنگ ما نگهداری از محیط‌زیست امری اصیل و ریشه‌دار بوده اما متاسفانه به همان اندازه که ما از فرهنگ اصیلمان دور شده‌ایم، طبیعت و محیط‌زیست را نیز بیشتر به سمت نابودی کشانده‌ایم.
مورد دوم که دارای اهمیت شایانی است، عدم توجه مسئولان داخلی و بین‌المللی به مباحث مربوط به محیط‌زیست است. این امر در کشور ما و به‌خصوص در هشت‌سال گذشته چنان شدت یافت که به یقین می‌توان گفت که با حدود 60‌درصد افت در استانداردهای محیط‌زیست مواجه شدیم. افت استانداردهای محیط‌زیســت نه‌تنها ضررهای جبران ناپذیری را به کشور وارد ساخت، بلکه درحال حاضر ما باید بسیاری از راه‌های از پیش رفته را دوباره برویم و این درحالی است که دولت برای پیشرفت در این زمینه نه‌تنها گام موثری برنداشت، بلکه عامل پسرفت نیز بود و این پسرفت به طرق گوناگون و با دلایل مختلف رخ داد. از سوی دیگر، با وجود داشتن بیش از 100 شبکه تلویزیونی و رادیویی، هیچ تبلیغ درستی برای حفاظت از محیط‌زیست صورت نمی‌گیرد و ما حتی یک شبکه مستقل محیط‌زیستی نیز نداریم و برنامه‌سازان این حوزه نیز همواره با کمبود بودجه برای تولید برنامه مواجه هستند.
اما مشکل سوم، مشکلی است که مانند مشکل قبلی، نه‌تنها در ایران، بلکه در سایر کشورهای جهان نیز وجود دارد و آن هم وجود 3 وزارتخانه نیرو، نفت و صنعت و معدن است که این 3 وزارتخانه بیشترین سهم را در تولید آلاینده‌های محیط‌زیستی و آلودگی هوا، آب و خاک برعهده دارند.
صحبت از تعطیلی یا عدم فعالیت آنها نیست، بلکه سخن از مدیریت درست، فرهنگ‌سازی و صرف مقداری از درآمدهای این وزارتخانه‌ها به حفاظت از محیط‌زیست است که متاسفانه در کشور ما آن‌طور که باید و شاید به آن پرداخته نمی‌شود. اما باید این نکته را مورد توجه قرار داد که زمانی که سخن از فرهنگ‌سازی به میان می‌آید؛ این امر باید از کودکی و سنین پایین به کودکانمان آموزش داده شود و ما در این زمینه خوشبختانه درحال‌حاضر 30مدرسه محیط‌زیست نیز در کشور داریم که این مدارس در دولت جدید بسیار مورد توجه قرار گرفته‌اند، اما باید دید که آیا این مدارس کار خود را به درستی انجام می‌دهند؟ آیا معلمانی که در این مدارس کار می‌کنند از انگیزه کافی برای چنین کاری برخوردارند؟ از این‌رو باید تمامی این موارد را به دقت مورد بررسی قرار داد. از سوی دیگر نه‌تنها کشور ما، که کل کره زمین با مشکلات عدیده محیط زیستی مواجه است.
یــکی از اصلی‌ترین این مشکلات گسترش دامپروری‌های صنعتی است، این نوع از دامپروری براساس گزارش سازمان ملل که تحت عنوان «سایه بلند احشام» و در ‌سال 2006 ارایه شد، عامل تولید 80‌درصد از گاز متان در سراسر کره زمین هستند که البته مزارع برنج نیز ازجمله دیگر تولیدکنندگان اصلی گاز متان به شمار می‌روند که این موارد تخریبی به آب‌های سراسر کره زمین نیز تسری یافته است و ما درحال‌حاضر با آب‌های آلوده در سراسر جهان مواجه هستیم. اما درنهایت باید گفت آنچه محیط‌زیست ما را به نابودی کشانده و طبیعت ما را به ورطه خرابی رسانده است، در تفکر و تغذیه ما است و نه در چیز دیگر.
چنانچه ما نگاه و تفکرمان و همچنین تغذیه خود را درست کنیم، می‌توانیم محیط‌زیست سالمی داشته باشیم. از این‌رو ما 2طرح تحت‌عنوان «بشقاب سبز» و «بشقاب سلامت دولت و ملت» را به سازمان محیط‌زیست ارایه داده‌ایم که با عملیاتی شدن این دو طرح می‌توانیم محیط‌زیست و تغذیه سالمی داشته باشیم. بشقاب‌سبز، طرحی است که در آن دوشنبه‌ها و چهارشنبه‌ها همه مردم به جای استفاده از پروتیین حیوانی، از پروتیین گیاهی استفاده کنند و بشقاب سلامت نیز طرحی است که در آن از برنج قهوه‌ای و نان سبوس‌دار به جای برنج سفید و آرد سفید استفاده شود.
با اجرایی‌شدن این دو طرح در کشور می‌توان تا حدود 55‌درصد در مصرف آب کشاورزی صرفه‌جویی کرد و به این ترتیب نه‌تنها از بحران بي‌آبی نجات می‌یابیم، بلکه تغذیه و محیط سالمی نیز خواهیم داشت. تمامی این موارد درنهایت اما با تغییر در تفکر و با کمک و خواست مردم و البته دولت ممکن خواهد بود و در غیر این صورت نمی‌توان کاری از پیش برد.

دیدگاه‌های دیگران

ن
ناشناس |
مخالف 0 - 0 موافق
بسیار عالی

تعداد بازدید :  340