مهراب شریفیسده مدرس موسسه آموزش عالی هلال ایران
در طی بیست سال گذشته حوادث و سوانح بسیاری در کشورمان بهوقوع پیوسته که مروری اجمالی بر آنها و نظرکردن بر درسآموختههای آنها میتواند برای ما راهگشا باشد. پس از هر حادثهای درسآموختهها و تجاربی که از آن برمیگیریم مهمترین دستاورد ما خواهد بود، این دستاورد به ما کاستیها و ضعفهایمان را گوشزد کرده و ما را در طراحی برنامههای آینده راهنما خواهد بود، البته از این حقیقت آشکار نمیتوان گذشت که ما همواره این سالهای را بهبود و تکامل را پیموده و عملکرد خود را ارتقا بخشیدهایم، ولی برخی از کاستیها همچنان باقی است. زلزله فاجعهبار بم با حجم سنگینی از آسیبهای انسانی و خساراتی که رقم زد همچنان سهمناکترین سانحه کشورمان در بیستسال اخیر است که طی این سالها تنها با زلزله رودبار و منجیل برابری میکند. مرگ قریب به 30هزار نفر و مجروح و مصدوم شدن 15هزار نفر داغ این رخداد غمبار را بر دل مردم ما گذاشته است.
برای تحلیل این سانحه و مروری بر آموزههای آن، میتوان به چرخه چهار گانه مدیریت بحران نظر کرد و از این منظر مراحل گوناگون مدیریت حوادث و سوانح را مرور کرده و در هر بخش قوتها و ضعفها را عیان ساخت، ولی تنگی مجال چنین فرصتی را فراهم نساخته و تنها میتوان به بخشی از آن پرداخت. از این روی در این مجال کوتاه به ارزیابی و تحلیل بخش پاسخگویی خواهیم پرداخت و آموزههای آن را مرور خواهیم کرد. پاسخگویی به زبان ساده مجموعهای از کنشها و واکنشهایی است که در مواجهه با حادثه سازمانهای مسئول براساس وظایف و ماموریتها از خود بروز میدهند.
پاسخگویی دارای سه رکن اساسی است:
*مدیریت و فرماندهی
*عملیات
*لجستیک (آماد و پشتیبانی)
کارکرد مشخص مدیریت و فرماندهی در حوادث میتواند ایجاد هماهنگی، هدایت، کنترل و طراحی و برنامهریزی باشد. امروزه سامانههای گوناگونی برای انجام این وظایف در سطوح میدان و فرامیدانی بکار گرفته میشوند تا با غلبه بر ناهماهنگیها و پریشانیها نیروهای صف و ستاد را هدایت و هماهنگ سازند. با همه تلاشهایی که صورت پذیرفته ضعف در فرماندهی و هدایت نیروها و فقدان ساختارها و سامانههای ضروری برای هماهنگی و بکارگیری منظم نیروهای دخیل در عملیات همچنان وجود دارد. مشکلی که در بم نیز همه را آزرده ساخت. سازمان مدیریت بحران کشور همچنان از طراحی برنامه ملی پاسخگویی در چارچوب برنامه جامع مدیریت بحران کشور غافل است، و بالطبع در سطوح فروتر نیز از داشتن برنامههای عملیاتی محرومیم.
مطالعاتی که پس از زلزله بم به انجام رسید، اغلب بر ضعف هماهنگی و فقدان ساختارها و سامانههای لازم برای مدیریت و فرماندهی انگشت گذاردند.
دومین رکن در پاسخگویی عملیات است، عملیات در حوادث دو بخش اصلی دارد، عملیات جستوجو و نجات با هدف نجات جان افراد مجروح، مصدوم و گرفتار در موقعیتهای خاص. در زلزله بم و زلزلههای این سالها فوریترین نیاز انجام عملیات جستوجو و نجات در آوار (جستوجو و نجات شهری) بوده است، برابر استانداردهای بینالمللی عملیات جستوجو و نجات در آوار را تیمهای جستوجو و نجات شهری به انجام میرسانند، این تیمها در سه رده سبک، میانی و سنگین سازماندهی و تجهیز میشوند، با وجود قرار داشتن بیش از 100 شهر بزرگ کشورمان روی کمربند زلزله و ضرورت شکل دهی این تیمها، ما همچنان از دراختیار داشتن این تیمها محرومیم و جستوجو و نجات در آوار همچنان با روشهای سنتی به انجام میرسد.
همچنین در سازماندهی و تجهیز مردم و نیروهای مردمی در قالب تیمهای جستوجو و نجات سبک برای انجام عملیات جستوجو و نجات سطحی و با بهرهگیری از ابزار ساده، کاستیها همچنان پابرجاست.
در بخش نجات همچنین میتوان به عملیات درمان اضطراری مصدومان و مجروحان پرداخت، با آنکه عملیات درمانی و ارایه خدمات فوریتی درمانی و انتقال مصدومان به بیمارستانهای مرجع از ویژگیهای قابلقبول عملیات نجات در زلزله بم است ولی در این بخش نیز آموختههای ما بسیار است، ضرورت بهرهگیری از درمانگاهها و واحدهای درمانی سبک و با قابلیت جابهجایی سریع، آموزش نیروهای درمانی برای وضعیتهای اضطراری، طراحیهای لازم برای اعزام واحدهای درمانی فوریتی به منطقه، آمادهکردن بیمارستانهای مرجع برای پذیرش مصدومان حوادث و سوانح و... در این بخش دستاوردهای علمی و عملی ما قابلتوجه است ولی همچنان نیازمند طرحها و برنامههای عملیاتی و دستیابی به هماهنگی و بهرهگیری از همه ظرفیتهای سازمانها و دستگاههای مسئول هستیم.
در بخش امداد از زمان زلزله بم تاکنون روند رشد و بهبود مناسبتری طی شده است و اکنون وضع بهمراتب بهتری داریم ولی در این بخش نیز راه بلندی پیشروی داریم، بهبود روشهای شناسایی و ثبتنام آسیبدیدگان و آوارگان، بهبود و روزآمد روشهای توزیع اقلام امدادی، سازماندهی تیمهای تخصصی مدیریت اردوگاه (کمپ)، توجه جدی و ویژه به موضوع مهم و کلیدی حمامها و توالتهای صحرایی در اردوگاهها، توجه همهجانبه به ابعاد گوناگون سلامت در اردوگاهها.
رکن سوم پاسخگویی، لجستیک است، عملیات لجستیک امدادی بشردوستانه، همواره با چالشهای بسیاری روبهروست، شکست بسیاری از عملیاتها ریشه در نارسایی در عملیات لجستیک دارد. برخورداری از یک سامانه لجستیک برای انجام عملیات لجستیک هماهنگ و منظم یک ضرورت است. در این بخش نیز ابزارها و تجهیزات مناسبی فراهم آمده است ولی در هماهنگی برای بهرهجستن از ظرفیتهای همه دستگاهها در عملیات و پشتیبانی از آن همچنان چالشهای جدی وجود دارد.