سوشیانس شجاعیفرد طنزنویس
[email protected]
بحران آب با رسیدن به آخرین روزهای تابستان، ابعاد تازهای بافته است. چیه آقای ویراستار؟ ستون خودم است، دلم میخواهد به جای یافتن، ابعاد تازهای ببافد؟! شما اگر راست میگویی کمی در مصرف آب صرفهجویی کن. بنده فکر کردم که برای بحران مصرف آب، میتوان از راهحلهای مشابه صنعت برق استفاده کنیم. همانطور که از لامپهای کممصرف استفاده کردیم، الان هم میشود از چیزهای کممصرف استفاده کرد. مثلا دوش کممصرف که کلا 4 تا سوراخ بیشتر ندارد و آب کمی از آن میآید! همینطور لباسهای کمکثیفشو که نیاز کمتری به شستوشو دارند و از تکنولوژی نانو (همان تکنولوژیای که این روزها در اجناس تمام دستفروشهای مترو به کار رفته!) بهرهمند است، میتوانند به کاهش مصرف آب کمک کنند. در این زمینه زنان کممصرف هم میتوانند کمکحال باشند و در هنگام شستن میوه و درست کردن خوراک آب کمتری مصرف کنند! همچنین درختان کممصرفی که آب کمتری مصرف میکنند، باید به جای چنارهای تهران کاشته شوند. بهطورکلی بعد از مدتی کشور از فرط کممصرفی، شبیه صحراهای عربستان و زندگی ما از هر لحاظ شبیه بادیهنشینان آن ولایت خواهد شد!
گویا وزیر ورزش به اردوی تیمملی کشتی رفته و وقتی با اعتراض کشتیگیران مبنی بر پرداخت نشدن طلبهایشان مواجه شده، به تندی گفته است که لازم نیست شماها وظایفم را به من یادآوری کنید! البته ما از جناب ایشان تشکر میکنیم که یاد و خاطره دولت پاسخنگو را برایمان زنده نگه میدارند، ولی من اگر جای کشتیگیران بودم همانجا از فن و هنرم استفاده میکردم! آقای روابط عمومی وزارت ورزش! منظورم سالتو بارانداز نیست! برندار شکایت بنویس! من طنزنویسم! منظورم این بود که یک جوک میگفتم دور هم میخندیدیم!
وزیر ارشاد: نظارت باید در جریان ساخت فیلمهای سینمایی اتفاق بیفتد. به اتفاقی که هماکنون به دستم رسید توجه فرمایید!
روز – داخلی
... کات آقا، کات.
کارگردان: کی کات داد؟
ناظر کیفی: من! آقا شما توی فیلمنامه گفتید مرد از آشپزخانه میآید بیرون درحالیکه روزنامه دستش است. الان اینجا این خانم توی آشپزخانه است، روسری هم که نداره، یعنی چی آخه؟ بعد مجوز هم میخواید؟
کارگردان: این خانم نیست! بازیگر مردمونه! صد دفعه هم بهش گفتم زیر ابرو برندار! سیاوش؟ برو زیر دست گریمور یکم قیافهتو مردونه کن! کارمون رو خوابوندند!
پوتین در دیدار با مقامات اتحادیه اروپا گفت: اگر بخواهم دوهفتهای اوکراین را میگیرم. مسئولان اتحادیه اروپا هم گفتند به قول دوستان ایرانیمون، اگر یک قیچی و یک ال ان بی دیگه هم بذاری میتونی کل اروپا رو هم بگیری!
مسئول جدید سیاست خارجی اروپا، اولین موضعش را گرفت که بنا به دلایل اخلاقی ما کاری به موضع ایشان و هیچکس دیگری نداریم! موضع هر شخصی به خودش و خانوادهاش ربط دارد!
بنده امروز همینجوری و بدون قصد و غرضی میخواهم یک اصطلاح به شما یاد بدهم! کبوتر دو بامه! کبوتر دو بامه اصطلاحا به کسی میگویند که گاهی اینوری است گاهی آنوری! گاهی روی بام اصلاحطلبان مینشیند، گاهی روی بام اصولگرایان! طوری که موقع انتخابات، خود جناحها هم میمانند که اینها الان کدام طرفی هستند! حتی مسئولان رد صلاحیت هم مردد هستند که بالاخره اینها واجبالرد هستند یا باید در انتخابات باشند! این را همینطوری گفتم، هیچ ربطی به انتخابات شورای شهر تهران نداشت!
روزنامه شهروند دیروز تیتر زده بود: هجوم میکروبها به سواحل شمالی! راستش تا جایی که یادم میآید هر تابستان و هر بهار و همهوقت و همهجا قرار است طرحهای سالمسازی سواحل اجرا شود! گویا فقط نیروی انتظامی است که طرح سالمسازی را انجام میدهد! جایتان خالی امسال رفته بودم شمال، باورتان نمیشود! روی دریا پارچه انداخته بودند! ما داخل محوطه پوششدار شنا میکردیم! چون آدمهای غیرعادیای هستیم که بدون لباس میخواستیم شنا کنیم! اما در عوض آنطرفتر در منطقه شنا ممنوع، ملت با لباس و کت و شلوار داخل آب بودند! قضیه هم کاملا عادی بود! به قول عزیزی، همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید! واقعا من نمیدانم طنزنویسها چه کار سختی میکنند؟! هرکسی بنشیند مشاهداتش از اتفاقات روزمره را بنویسد، خودش میشود طنز! الکی قیافه میآیند که مثلا دارند طنز مینویسند!