شهروند| شاهرخ بیانی وقتی در مصاحبههای پرتعداد در دفاع از امیر قلعهنوعی علیه دستاندرکاران مستند «من ناصر حجازی هستم» صحبت میکرد، تصور اینکه این ماجرا به ضررش تمام شود را هم نداشت. یک اظهارنظر ازسوی امیر رفیعی، کارگردان مستند مذکور مبنی بر اینکه «اگر میخواهید بدانید شاهرخ بیانی کیست، از شاهین بپرسید» کافی بود تا خانواده بیانی علیه برادر کوچکتر شوند. شاهین بیانی اینطور سکوت خود درباره برادرش را شکست: «آقای شاهرخخان! همین حالا که این حرفها را بر زبان میآورم، پیش مادرمان هستم. در شهر ساری. تو اصلا میدانستی مادرمان در ساری زندگی میکند؟ ماجرای خانهمان در سیدخندان را یادت است؟ همان خانهای که به خاطر همسر چهارمت حیلهگری کردی و با کلک و به بهانه وکالت محضری مادرم را به دفترخانه بردی و سند را به نام خودت زدی! اصلا میدانی مادرمان چند سال است در ساری و نزد خواهرمان زندگی میکند؟» کاپیتان سابق استقلال در ادامه حرفهای عجیبتری نیز بر زبان آورد: «امیر قلعهنوعی دوست و همبازی سابق من است و برایش احترام زیادی قایل هستم. هیچوقت نگفتم اما الان میگویم که اگر استقلال سال گذشته نتیجه نگرفت، به خاطر آهی بود که مادر من برای شاهرخ کشید.» بعد از این صحبتها پروانه قدیری، مادر برادران بیانی هم لب به سخن گشود و ضمن تأیید حرفهای پسرش شاهین دست به دامان قلعهنوعی شد: «مطمئن هستم امیر قلعهنوعی که او را مثل پسرم میدانم از این مسأله خبر ندارد. قلعهنوعی را مردی خانوادهدوست و اهل احترام به پدر و مادر میدانم. خداوند مادرش را بیامرزد. از او میخواهم که مرا مانند مادر خودش بداند و کاری کند تا شاهرخ خانه پدریاش را بار دیگر به من برگرداند. امیرجان! این حرف دل یک مادر زجر کشیده است.» او صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: «اگر میگویم خانه پدری به نام من شود به خاطر احتیاج نیست. شکرخدا نیازی به این مسائل ندارم. نمیخواهم در حق بقیه بچههایم اجحاف صورت گیرد. پدر این بچهها دستش از این دنیا کوتاه است، میخواهم جایی که دفن شده، آرام بخوابد و روحش نگران نباشد. خواهر شاهرخ در خانه کوچک زندگی میکند و شرایط زندگیاش مطلوب نیست. 3سال است که به خانه دخترم آمدهام و او از من نگهداری میکند. قلعهنوعی یکی از بهترین و مردمدارترین فوتبالیستهای همدوره شاهینم است و مطمئن هستم دراینباره ساکت نمینشیند.» دراینباره وقتی با شاهرخ بیانی که این روزها در ترکیه زندگی میکند، تماس گرفتیم از این حرفها ابراز تعجب کرد و ترجیح داد صحبتی بر زبان نیاورد.