بلومبرگ گزارشی درباره دیدار خبرنگارانش از خزانه موزه هنرهای معاصر با عنوان «ایران یکی از بزرگترین مجموعههای هنر مدرن جهان را پنهان کرده» منتشر کرد. به گزارش ایسنا، پیتر والدمن و گلنار متولی دو خبرنگار این نشریه نیویورکی هستند که به قول خودشان راهی تهران شدند تا آثار مخفی اندی وارهول را ببینند. این دو نفر، گزارش مفصلی را از حضور در گنجینه پنهان موزه هنرهای معاصر منتشر کردند و در آن از بیان هیچ اظهارنظر تند و خلاف واقعی درباره تاریخ انقلاب، سران و مسئولان ایرانی فروگذار نکردند. از متن گزارش بهنظر میرسد نویسندگان آن از در اختیار بودن شماری از آثار هنرمندان شهیر و گرانقیمت غربی در ایران حسابی عصبانی شدهاند. بخشهای جالبی از این گزارش را بخوانید:
در یک روز خشک اواخر ماه اکتبر، موزه مثل جزیره آرامی میماند در پایینشهر تهران، کلانشهری با 16 میلیون نفر جمعیت که در ترافیک و دود و ساختوسازهای فراوان درحال خفه شدن است. گالریها به شهر ارواح میمانند. بهجز پنج-شش دانشجوی عکاسی که برای دیدن «نقاشی دیواری روی زمینه قرمز هندی» شاهکار سال 1950 «جکسون پولاک» بلیت ورودی 5 / 1 دلاری پرداخت کردهاند، کسی اینجا نیست. این تابلوی 9 در 8 فوتی که رگههای سفید، خاکستری و سیاه دارد، یکی از بزرگترین نقاشیهای پولاک در سبک «ریزش رنگ» است که از دید خیلیها بهترین کار اوست. حراجی «کریستی» این اثر را 5 سال پیش 250 میلیون دلار ارزشگذاری کرد. پایینتر، دانشجوها به 2 نقاشی بزرگ از «مارک روتکو» میرسند که هریک 100 تا 200میلیون دلار قیمت دارند. استاد آنها توجهشان را به نقل قولی از این نقاش جلب میکند: «نقاشی درباره یک تجربه نیست، بلکه خود تجربه است.»
درون ساختمان مدرن موزه هنرهای معاصر تهران، مسیری مارپیچ پایینتر از سطح خیابان، مثل نسخه زیرزمینی موزه «گوگنهایم» نیویورک رو به پایین میرود. مجموعهای از گالریها از آن نشات میگیرند و رازهای شگفتآوری از یکی از زیباترین و فراموششدهترین مجموعههای هنری قرن بیستم جهان را نمایان میکنند. نمایش پاییز امسال شامل نقاشیهای اکسپرسیونیستی از «کاندینسکی»، «مادرول»، «پولاک»، «روتکو» و «استلا» بود که البته این فقط بخش کوچکی از موجودی خزانه موزه است. مجسمههایی از «ارنست»، «جیاکومتی»، «ماگریت» و «مور» در باغ این موزه بهطور دایم نمایش داده میشوند.
اگر از سراشیبی موزه پایین بروید و از طناب مخملی عبور کنید، پس از جاروبرقی صنعتی به سمت راست بپیچید، 2 در را در مقابلتان مشاهده خواهید کرد. در فلزی زنگ دارد و بر زنگ آن نوشته شده «خدمات نمایشگاه». این در به گنجینه باز میشود. بر در سمت چپ نوشته شده «عکاسی» و به اتاق تاریکی باز میشود که دیوارهای سیمانی و مبل قدیمیاش احساس دفاتر سرایداری در آپارتمانهای نیویورک را زنده میکند. ... پشت میزی در گوشه سالن زیر یک پنجره بلند نشسته است. او دو هفته پیش از بازگشایی موزه، کار در اینجا را شروع کرده، اول بهعنوان راننده و بعد تا سالها پس از آن بهعنوان نگهبان خزانه.
مجموعه بزرگی از هنر سپس از جنگ جهانی دوم در خزانه این موزه پس از عبور از مجرای تهویه هوا به چشم میخورد؛ حدود یک جین از کارهای «جسپر جونز» و «رابرت راشنبرگ» و حداقل
15 اثر از «وارهول». در میان آنها پرترههایی است که وارهول از «میک جگر» و «مریلین مونرو» کشیده و 10 تابلو که از چهره «مائو» خلق کرده است. ارزشمندترین آنها تابلوی آکرلیکی است که در سال 1963 کشیده شده و «خودکشی» یا «مرد بنفش درحال پریدن» نام دارد و سقوط مردی از ساختمان را نشان میدهد. یکی دیگر از کارهای «مرگ و فاجعه» مجموعه معروف وارهول سال 2013 به قیمت 105میلیون دلار به فروش رفت. موزه هنرهای معاصر پیشنهادهای بسیاری برای فروش نقاشیهایش دارد. یکی از جدیدترین آنها از بنیاد «موناکو» بود که میخواست نقاشی سهلته «بیکن» را به قیمت 103میلیون یورو بخرد. سرپرست موزه اما میگوید: «ما هیچکدام را نمیفروشیم، حتی آنها که قابل نمایش نیستند. اگر اینها را بفروشیم، بهجایشان چه بخریم که همینقدر ارزش داشته باشند؟» او امیدوار است که درآمد حاصل از نمایش آثار در خارج از کشور این بودجه را فراهم کند که موزه بتواند پس از ۴۰ سال یک اثر خریداری کند؛ همچنین نورپردازی و کفپوشها تعویض شود تا گنجینه برای محافظت از سیل ضدآب شود.