مجید سلیمیبروجنی فعال صنعتی
آمار علم جمعآوری، بررسی، تحلیل و انتشار دادهها است. بهطور خلاصه میتوان گفت «آمارهای رسمی اطلاعات عددی است که توسط دستگاههای اجرایی به منظور استفاده در امور مدیریتی، سیاستگذاری، برنامهریزی، پژوهشی و اطلاعرسانی در مورد وضعیت عمومی کشور تولید و منتشر میشود». طی هشت سال دولتهای نهم و دهم شاهد استفاده ابزاری از آمار که از مصادیق ارایه نادرست آمار است، بودیم، به گونهای که به طرز فزایندهای شاهد بیاعتمادی مردم نسبت به آمارهای اعلامی دولت بودیم. در طول چند سال گذشته شاهد بودیم که هر بار با ارایه آمارهایی نظیر نرخ تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و... موجی از بیاعتمادی و دلخوری مردم به راه میافتاد. باید بپذیریم که ارایه آمار درست، ارایه درست آمار را نیز میطلبد. انبوه اطلاعات منتشره نیاز به تخصص کافی برای استفاده و بکارگیری آمارها دارد. چند روز پیش شاهد بودیم که مرکز آمار ایران به یکباره اعلام کرد که رشد اقتصادی کشور در نیمه نخست امسال یک درصد بوده است. این رشد یک درصدی درحالی از سوی مرکز آمار اعلام شد که شواهد موجود در بازارهای کشور و رکود موجود، پذیرش این رقم را برای کارشناسان کمی دشوار میکند. بسیاری از کارشناسان بر این عقیدهاند که نرخ رشد اقتصادی در 6 ماهه نخست 94 حداکثر صفر درصد بوده است. در اقتصاد ایران رشد اقتصادی را که از اصلیترین آمارهای رسمی هر اقتصادی است، دو نهاد مرکز آمار ایران و بانک مرکزی محاسبه میکنند، البته یکپارچه نبودن نظام آماری مشکلی نوپا و نوظهور نیست. متأسفانه این امر تنها مختص به نرخ رشد اقتصادی نیست، بلکه در مسأله نرخ تورم نیز با مسألهای مشابه روبهرو هستم. براساس ماده 54 قانون برنامه پنجم توسعه کشور مرکز آمار ایران تنها مرجع رسمی تهیه، اعلام و انتشار آمارهای رسمی است و در راستای تبعیت و پیروی از قانون بر مراجع، نهادها و سایر استفادهکنندگان از آمارهای رسمی لازم است تنها به استفاده از آمارهای رسمی تهیه شده توسط مرکز آمار ایران بپردازند. نکته مهم در تمام دنیا پایگاههای دادههای اطلاعات آماری است که باید هرچه زودتر این پایگاههای اطلاعات آماری را در کشورمان راهاندازی کنیم. اینکه هر دستگاهی به دلخواه خودش آماری تولید کند و بعد هم آن را در جامعه ارایه میکند یا اینکه هر فردی هنگام سخنرانی یکسری اعداد و ارقامی را اعلام میکند و در اثبات آنها هیچ مستنداتی وجود ندارد، اصلا درست نیست و ما باید این رویکرد را از جامعه خودمان خارج کنیم. جامعه ما باید عادت کند زمانی که یک عددی گفته میشود از گوینده مستندات آن را بخواهد. اگر بانک مرکزی نمیتواند مستندات خود را شرح دهد، میتوانیم سند همان اطلاعات را از مرکز آمار پیگیری کنیم. اصلا قابل درک نیست که افراد با چنین استدلالی این آمارها را مطرح کنند و در ذهن خود بگویند من پنج سوال از مردم کردم و از این سوالات اندک خودم متوجه شدم که مردم فلان کالا را میخواهند یا نمیخواهند، حساسیت آمارها به قدری زیاد است که هم کارشناسان مرکز آمار و هم مسئولان این سازمان خودشان میدانند که به هیچوجه نباید رویکردشان سیاسی شود و عملکردشان باید مستقل از افکار سیاسی در کشور باشد. به هر حال باید این استدلال را به هر شکلی حفظ کنند تا اعتماد مردم به آنها سلب نشود. طی روزهای گذشته، کارشناسان و منتقدان آمار به تفاوت نرخهای رشد و تورم از سوی مرکز آمار و بانک مرکزی اشارههایی داشتهاند. ظاهرا روش کار این دو نهاد با یکدیگر متفاوت است. حجم نمونهها و گستره پوششی طرح اجرایی مرکز آمار ایران بسیار بالاتر از این گستره برای بانک مرکزی است که طبیعتا این اختلافها منجر به بروز اختلافاتی در نرخ شاخصهای مورد محاسبه میشود. در مورد نرخ رشد اقتصادی نیز به چنین شکل. لذا وجود اختلافهایی بین نرخهای دو سازمان چندان بیربط نیست. کارشناسان اقتصادی انتظار دارند که مرکز آمار روشهای محاسبه نرخ رشد و جزییات آن را اعلام کرده تا سیاستگذاران و تحلیلگران اقتصادی بتوانند با اعتماد کامل وضعیت اقتصاد کشور را بررسی و تحلیل کنند.