| سراج محمدی |
یکی از مواردی که با توجه به آن میتوان عملکرد روابطعمومیها را سنجید، مقایسه اخبار تولیدی آنها با اخباری است که درخصوص سازمان متبوعشان در رسانهها منتشر میشود.
زمانی که اخبار زیادی از یک سازمان در رسانهها منتشر و به صورت روزانه به آنها پرداخته میشود، به معنای آن است که ما سازمانی خبرساز داریم و این اخبار باید به طریقی به گوش مخاطبان برسد. راههای نشر خبر نیز بسیار گوناگون
است و امروزه نیز با توجه به سرعت انتشار اخبار، کسانی در عرصه خبر موفقترند که بتوانند زودتر از رقیبان به اخبار دست یابند و اولین کسانی باشند که خبر را منتشر میکنند.
با انتشار لحظهای اخبار و مطالب دیگر نمیتوان منتظر ماند و باید سرعت عمل را سرلوحه کار خود قرار داد. بانک مرکزی نهاد سیاستگذار پولی است که در طول یکسال اخیر برنامههای زیادی را در حوزه سیاست پولی و ارزی پیگیری میکند. همچنین حفظ ارزش پول ملی که یکی از اصلیترین وظایف این بانک است در سالهای اخیر با چالشهای بسیاری مواجه شده است و این مسائل، بانک مرکزی را در سرخط خبرهای اقتصادی قرار داده است.
به گونهای که بهطور میانگین میتوان روزانه 20 خبر مختلف از این بانک را در رسانهها مشاهده کرد. این آمار را اگر بخواهیم به صورت ماهانه با میانگین 24 روز در ماه در نظر بگیریم بالغ بر 480 خبر خواهد شد. مقایسه تعداد این اخبار با اخبار تولیدی روابطعمومی این بانک نسبتی غیرقابل باور را نشان میدهد.
متاسفانه اخبار تولیدی روابط عمومی در ماه به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد.
در مقابل نبود خبر تولیدی، هجمه سنگینی از طرف رسانهها
بر سازمان وجود دارد و انفعال روابطعمومی را نشان میدهد.
منابع اخبار معمولا رئیسکل بانک، اعضای هیأت عامل، مدیران کل و مدیران بانک هستند.
شیوه ارایه اخبار نیز بسته به موضوع خبر متفاوت است. کنفرانس خبری شیوه معمولی است که روابطعمومی بانک مرکزی پیش گرفته است. برخی مواقع نیز اخبار از طریق سایت این بانک به اطلاع عموم میرسد.
اخبار منتشره در سایت، آدابی دارد و پس از طی مسیر طولانی برای اطلاعرسانی آماده میشود. خبرها پس از تهیه، به شخص یا اداره منبع خبر ارسال میشود و اصلاحات احتمالی روی آن انجام میشود.
سپس به اداره روابطعمومی برمیگردد و اصلاحات انجام میشود و دوباره به آن اداره یا شخص ارجاع میشود و تا زمان تأیید نهایی، خبر درحال گردش بین ادارات بانک است. سرانجام پس از تأیید آن از طریق سایت بانک منتشر
میشود و این زمانی است که
افکار عمومی با برداشتهای مختلف از موضوع به سمت دیگری هدایت شده و ابهامات، جایگزین اطلاعات واقعی شده است.
این درحالی است که سازماندهی خاصی در این خصوص وجود ندارد و بسته به نیاز ادارات، مدیران و اعضای هیأت عامل و درخواست آنها، اطلاعرسانی انجام میشود.
نبود برنامهریزی مناسب در حوزه اطلاعرسانی و کندی در روند انتشار اخبار باعث شده تا روابطعمومی ناظری باشد بر عملکرد رسانههای دیگر و منفعلانه، اخبار مبهم و ناقص
آنها را دریافت کند و ارسالکننده جوابیههایی باشد که موعد آنها گذشته است.
ادامه این روند منجر به عدم ارایه صحیح و به موقع اطلاعات و ابهامات بیشتر برای مخاطبان خواهد بود و نهتنها سازمان بانک مرکزی بلکه مخاطبان این سازمان که قشر وسیعی از مردم کشور هستند را متضرر خواهد کرد.