| سیده نرگس روحانی* |
ذخیرهگاه زیست کره، یعنی چه؟ ما انسانها با آلودگیهایی که با دست خود ایجاد کردیم حیات کره زمین را آنقدر به خطر انداختیم تا برای رهایی از آن خطرها کنفرانسهای متعددی تشکیل شد و نقاطی که از نظر ارزش اکولوژیکی یعنی پوشش گیاهی و تعدد و تنوع جانوران بسیار حساس بود ذخیرهگاه نامگذاری شد، که ارزش اقتصادی آن فراتر از ارزشهای پولی و مادی است و اینها شدند «ذخیرهگاه زیستکره»
پارک ملی یعنی چه؟ زیستگاهی که از نظر حفاظتی در بالاترین مرتبه است و در آن ارزش بالای اکولوژیکی اعم از گیاه، جانور و اکوسیستم را شامل میشود و نوک سوزنی حق تخطی از جانب کسی در آن جایز نیست و انجام شکارو حق برداشت معادن و ایجاد جاده و ایجاد سد و... در آن کنلمیکن است.
با این مقدمه میخواهم بگویم 000/90 هکتار مساحت جایی بهنام ذخیرهگاه زیستکره که سالهاست جاده 4 بانده در آن کشیدهاند و اطرافش تا ارتقاع 2 متر را بلوک سیمانی هم گذاشتهاند و روزانه شاهد له شدن بسیاری از گونههای جانوری در زیر خودروهای سنگین و نیمهسنگین با سرعت بالای 100 کیلومتر در این جاده بودهایم، اجازه برداشت شن و ماسه در وسط پارک دادهاند، انواع بندهای خاکی را با ترفند جلوگیری از سیل بدون هیچگونه ارزیابی و مشورت با حوزه محیطزیست در آن دارند اجرا میکنند، آیا میتوان لفظ پارک ملی را بر آن گذاشت ، آیا مگر نه اینکه حفاظت از چنین وسعتی نیاز به تعداد قابل توجه نیروی انسانی مجرب و عاشق با حقوق کافی و وسایل و تجهیزات مناسب برای حفاظت و امنیت و پیشگیری از هرگونه خطر و تهاجم دارد.
چرا باید بعد از این همهسال که لزوم حفظ محیطزیست براي همه مسئولان جدي تر شده از سختگیری و اجرای قاطع مجازات برای شکارچی هايي كه نه از روی نیاز بلکه از روی لذت، دست به شكار در محیطزیست میزند، هنوز شاهد صدور حکم قاطع قضايي برايشان نيستيم، آیا با دست خالی میتوان جلوی نابودکنندگانِ مسلح محیطزیست ایستاد؟ آیا تنها با شعار دادن میتوان سدی در مقابل متخلفان درست کرد؟ شاید توقع دارید که نفس محیطبان اندک گلستان، همچون طوفان، آتش را خاموش میکند، تا کی به سازمان محیطزیست بهصورت بخشی نگاه میشود؟ چرا برای خاموش کردن آتش به سرمایه مملکت- یعنی ذخیرهگاه زیستکره پارک ملی گلستان- بعد از آن همه نامهنگاری از روز سوم آنهم تنها یک هلیبرد روی منطقه انجام شد؟
چرا سوختن 800 هکتار از جنگل گلستان به نظر تکتک مسئولان دولت یک موضوع پیش پا افتاده جلوه داشت؟ مگر نه اینکه برای وجب به وجب خاک ایران خونهای پاک شهیدان بسیاری تقدیم شده تا این سرزمین برپا بماند و آباد باشد و خار چشم دشمنان باشد؟!
پارک ملی گلستان آنچنان ارزش اقتصادی اکولوژیکی بالایی دارد که بسیاری از کشورهای منطقه آسیایی که نه، حتی بسیاری از کشورهای اروپایی حسرت آن را میخورند. چرا از دید مسئولان دولت آنقدر حقیر است که آتشسوزی در آن 4 روز طول بکشد و 800 هکتار از وسعت آن بسوزد و تنها یک هلیبرد، آنهم از طرف هلالاحمر و تنها با 8 ساعت پرواز و 6000 لیتر آب جهت اطفای حریق انجام شود.
چرا از معاونان سازمان محیطزیست هیچکس در طول 4 روز در منطقه حضور فیزیکی نداشت تا حداقل مرهمی بر خستگی محیطبانان زحمتکش سوخته گلستان و خراسان شمالی باشد. تا کی محیطبان زحمتکش با حقوق ناچیز باید آن همه فشار کاری را تحمل کنند و نیاز معیشتی او مورد توجه مسئولان دولت قرار نگیرد. چرا این منطقه ارزشمند که تا بهحال در طول تابستان امسال هفت بار دچار آتشسوزی شده از نظر دولتمردان آنقدر حقیر باید بماند که از کمترین وسایل اطفای حریق محروم باشد و مسئولان از دادن هلیبرد بهدلیل نپرداختن هزینه آن توسط سازمان محیطزیست تعلل کنند. 800 هکتار مرتع و درخت در آتش در عرض 4 روز سوخت و زنده کردن آن 80سال طول میکشد که حتی به شکل روز اول هم نخواهد شد!
آیا تدبیراندیشان نمیتوانستند بهجای هزینه 120میلیاردتومانی «بند خاکی گلمندره» یک هلیبرد حاوی سبد آبپاش را جهت اطفای حریق برای نگهداری و حفاظت بیشتر چنین گوهری اختصاص دهند.
اگر لشگر 21 گلستان و کمکهای مردمی روستاهای کهندر، یامبلاغ، گلیداغ، یلچشمه، یارولونده لوقاندور و مردم فداکار محلی و نیروهای منابع طبیعی استان نبودند محیطبانان اندک گلستان و خراسان شمالی که تعدادی دچار سوختگی و شکستگی شده بودند توان خاموش کردن آتش در وسعت 800 هکتار جنگل با آن دیوارههای بلند را تنها با بیل و آفتابه داشتند!
مقامهای اجرایی کشور، تا دیرتر از این نشده که پرچم سیاه روی پارکهای ملی علم شود با تخصیص بودجه به سازمان حفاظت از محیطزیست حیاتی دوباره ببخشند که وجب به وجب مناطق محیطزیست ما خاک گهربار ایران محسوب میشود و با داشتن حیات جانوری و گیاهی و سفرههای آب زیرزمینی بسیار از ارزش اقتصادی اکولوژیکی بالایی برخوردار است .
*کارشناس ارشد مدیریت محیطزیست