یگانه خدامی | پایتخت، کلانشهر، تجمع امکانات، ساختوساز بیرویه و... همه این کلمات کنار هم قرار گرفتند و دست به دست هم دادند تا تهران پرجمعیت شود؛ پرجمعیتترین شهر کشور. شهری که با وجود پایتخت بودن با مشکلات بیشماری دست به گریبان است و جمعیتی که گفته میشود تا آخر سال ۹۰ به حدود ۸میلیون نفر رسیده بود، به این مشکلات بیش از پیش دامن میزند و گره کور ترافیک، آلودگی هوا، کمبود امکانات حملونقل عمومی، سرانه فضای سبز و... را کورتر میکند. شاید افق همین مشکلات بود که باعث شد جمعیت تهران درسال ۱۴۰۴، برای ۱۰میلیون نفر پیشبینی شده و توجهها به کنترل جمعیت تهران معطوف شود.
فروش تراکم و افزایش جمعیت
براساس آمار سازمان ثبت احوال، جمعیت استان تهران تا پایان شهریور ۹۰ حدود ۱۲میلیون و ۲۲۳هزار و ۵۹۸ نفر بوده که از این تعداد حدود ۸میلیون و ۵۰۰هزار نفر تنها در شهر تهران زندگی میکنند. اما آمارهای غیررسمی از حضور ۱۲ تا ۱۳میلیون نفر در تهران خبر میدهند که هر روز صبح از شهرهای اطراف تهران راهی پایتخت میشوند، برای کار و تحصیل و شب باز میگردند.
شبکه معابر و وسایل حملونقل عمومی بیش از همه بار این جمعیت متغیر را به دوش میکشند و درنهایت آلودگی هوایی که ایجاد شده به گلو و ریه مردم تهران وارد میشود. به همین دلیل و با بررسی شرایط و مشکلات تهران، مقرر شد سقف جمعیتپذیری شهر تهران در مرز ۱۰میلیون و ۵۰۰هزار نفر باقی بماند تا جمعیت تهران درسال ۱۴۰۴ از همان سقفی که در طرح جامع آمده تجاوز نکند.
محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران میگوید: «به موجب طرح جامع که سال ۸۶ ابلاغ شده، سقف جمعیت ۱۰ و نیممیلیون نفر پیشبینی شده است. اما کمیته فنی دبیرخانه شورایعالی شهرسازی و معماری در جلساتی که با حضور ما تشکیل میشد، گزارشی از مغایرتهای طرح تفضیلی ملاک عمل با راهبرهای طرح جامع ارایه داد. گزارش مبنی بر این بود که اگر طرح تفضیلی اجرا شود، جمعیت از مرز پیشبینیشده رد شده و به حدود ۱۳میلیون نفر میرسد. این ۱۳میلیون نفر ناشی از جمعیت واحدهای مسکونی بوده و وقتی واحدهای مسکونی بارگذاری شوند، جمعیت تهران به این عدد خواهد رسید. با توافقی که بین شورای شهر، شهرداری تهران و شورایعالی شهرسازی انجام شد، تصمیم گرفتیم مکانیزمی اتخاذ کنیم که جمعیت تهران از طرح جامع فراتر نرود و بیشتر از ۱۰ و نیممیلیون نفر نشود.» بحث کمبود سرانههای استاندارد هفتگانه یعنی سرانههای مسکونی، آموزشی، تجارتی، فرهنگی- مذهبی، بهداشتی- درمانی و اداری، یکی از مهمترین مباحثی است که در کنار جمعیت مطرح میشود. سالاری با تأیید کمبود سرانههای استاندارد در تهران میگوید: «الان و در شرایط فعلی هم ما سرانههای لازم را نداریم. نگرانی دیگر ما این است که در این برنامهها جمعیت محدوده شهر تهران مدنظر قرار میگیرد در صورتی که ما باید جمعیت مجموعه تهران را مورد توجه قرار بدهیم. جمعیتی که از شهرهای اقماری تهران و ساختهشده در حریم پایتخت به شهر تهران میآیند. شاهد اتفاقات ناگواری درخصوص جمعیتپذیری هستیم و وقتی این جمعیت به شهر تهران میآید برای آنها و تأمین سرانههایشان هم باید پیشبینی کنیم. شبکه معابر و سیستم حملونقل عمومی ما باید پاسخگوی آنها هم باشد.»
هرسال ۷۰۰هزار نفر به تهران میآیند
به نظر میرسد شهر تهران و شهرسازی آن مطابق جمعیتی نیست که در شهر ساکن شدهاند و قرار است اضافه شوند. سوالی مطرح است مبنی بر اینکه آیا سیاستهای شهرسازی تهران متناسب با این جمعیت بوده است؟
سالاری در پاسخ به این سوال میگوید: «متاسفانه در فرآیند تدوین طرح تفضیلی، بررسیهای کارشناسی انجام نشده است و برخی مفاد آن طرح باعث شده جمعیت قابل توجهی به شهر اضافه شود. مثل ۱۴هزار هکتار بافت ناپایدار که در این طرح در نظر گرفته شده. شاهد بودیم که در یک خیابان ۴ یا ۵ بافت تعیین شده در صورتی که چرایی بافت بودن این بخشها مشخص نیست، اما مجوز صدور یک طبقه تشویقی برای آنها درنظر گرفته شده که ۴۰۰ تا ۵۰۰هزار نفر به جمعیت اضافه کرده است.»
او بر لزوم تغییر سیاستهای شهرسازی و صدور مجوز و فروش تراکم تأکید میکند و معتقد است که بستههای تشویقی در بافتهای فرسوده نباید به شکل صدور مجوز یک طبقه تشویقی باشد و میتوان تخفیف در عوارض را جایگزین آن کرد تا این تسهیلات مردم را به نوسازی بافت فرسوده تشویق کند.
حمل و نقل، عمران و محیطزیست ناتوان تهران
جمعیت تهران بیش از پیش به مشکلات آن افزوده است. احمد مسجدجامعی، رئیس شورای شهر تهران، دراینباره میگوید: «تعهدات جمعیتی یکی از مهمترین مشکلات تهران است که سبب شده مشکلات دیگر نیز از دل آن بیرون بیاید. در طرح جامع پیشبینی شده بود که تهران حدود ۸میلیون در خود جای دهد و این در شرایطی است که جمعیت تهران از رشد ۵ میلیونی برخوردار بوده و در چنین وضعیتی باید گفت تهران ۱۳میلیون نفر را در خود جای داده است. در چنین وضعیتی مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، آلودگیهای زیستمحیطی و نگاه کالایی به انسان، مسکن و زمین پیش میآید. امروز تهران تبدیل به شهری شده است که کسی حاضر به ترک آن نیست و حتی افرادی هم که ادعای انتقال پایتخت را دارند حاضر به ترک تهران نیستند پس باید در گام نخست تعهدات جمعیتی و نوع اسکان در تهران را مشخص کرد.»
ناتوانی شبکه معابر تهران و حملونقل عمومی، یکی از مشکلات افزایش جمعیت پایتخت بوده است. احمد دنیامالی رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران میگوید: «آنچه در واقعیت میبینیم این است که وضع حملونقل عمومی با آنچه باید باشد فاصله دارد. در دو بعد هم دچار مشکل هستیم. از طرفی با کارهای عقبمانده از قدیم روبهرو هستیم و با اینکه اقدامات قابل قبولی انجام شده اما همچنان مشکلاتی داریم و از سویی با انباشتگی مواجهیم. نرخ رشد جمعیت تهران الزاما تابع نرخ رشد جمعیت شهر تهران نیست. ما بحث مهاجرت را هم داریم و به واسطه وجود مراکز اقتصادی، فرهنگی، دانشگاهی و بهداشتی افراد زیادی از شهرهای دیگر به تهران میآیند و باید برای آنها نیز امکان تردد و وسایل آن را فراهم کنیم.»
البته به گفته احمد دنیامالی، توسعه حملونقل عمومی درحال حاضر به خوبی در تهران انجام میشود. در یک سالی که از آغاز برنامه ۵ساله دوم شهر تهران گذشته است، در توسعه مترو و اتوبوسرانی به شرایط ایدهآل نزدیکتر شدهایم. رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای چهارم میگوید: «باید ۱۳۰ کیلومتر خط مترو ساخته شود که با احتساب ۱۵۰ کیلومتر خط مترو که درحال حاضر در شهر تهران داریم، این خطوط به حدود ۳۰۰ کیلومتر میرسد که عدد خوبی است. شبکه اتوبوسرانی هم درحال توسعه است و کمک دولت در این زمینه هم بسیار تاثیرگذار میتواند باشد.»
آلودگی هوا هم یکی دیگر از مشکلاتی است که با افزایش جمعیت تهران روز به روز بیشتر شده و حالا حتی طبق آمار سالانه باعث مرگ سههزار نفر از شهروندان تهرانی میشود.
محمد حقانی رئیس کمیته محیطزیست شورای اسلامی شهر تهران با تأکید بر اینکه ظرفیت پایتخت چندسال پیش تکمیل شده و این کلانشهر بیش از این تحمل بارگذاریهای جدید را ندارد، میگوید: «منابع طبیعی تهران محدود است و دیگر ظرفیت این میزان ساختوساز و تمرکز جمعیت را ندارد. محدودیت منابع موجب شده تا امروز بسیاری از شهروندان تهرانی با مشکلاتی همچون ترافیک و آلودگی هوا دست و پنجه نرم کنند و پیروی از قانون بر مبنای استانداردهای موجود و مبتنی بر طرح جامع و طرح تفصیلی، میتواند بسیاری از مسائل و مشکلات فعلی شهر تهران را حلوفصل کند. تشدید ساختوساز درنهایت به افزایش جمعیت منجر شده و باعث محدودیت در خدماترسانی به شهروندان میشود.»
کاهش جمعیت با نگاهی همهجانبه
کنترل جمعیت تهران و کاهش آن مسالهای است که باید از نگاه جمعیتشناسان هم بررسی شود. کارشناسان شهری با وجود مشکلاتی که گریبان تهران را گرفته است، رأی به کاهش جمعیت شهر میدهند اما راضیه وطنپرست کارشناسی ارشد جمعیتشناسی معتقد است که اگر میخواهیم برنامه جمعیتی برای تهران تعریف کنیم، باید متناسب با مناطق مختلف تهران و متفاوت از هم باشد.
وطنپرست درباره رشد جمعیت تهران میگوید: «رشد جمعیت در تهران ۲/۱ تا ۴/۱ است که رشد بالایی محسوب نمیشود. بهخصوص با توجه به اینکه تهران جمعیت جوانی دارد و میتواند رشد جمعیت و فرزندآوری بیشتر داشته باشد اما تهران تراز مهاجرتی بالایی دارد و درواقع بزرگ ترین تراز مهاجرتی در کشور متعلق به تهران است. البته مهاجرت به خودی خود نامطلوب نیست و درواقع پتانسیل رشد محسوب میشود اما جریانهای مهاجرتی به تهران طبیعی نیست. جریان مهاجرتی وقتی مطلوب و طبیعی است که گردش نخبگان اتفاق بیفتد اما درحال حاضر معمولا مهاجرانی به تهران وارد میشوند که مهارتهای متوسطی دارند و چون در شهر مبدأ کاری پیدا نمیکنند به تهران مهاجرت میکنند. درواقع هم مشکلات تهران را چندبرابر میکنند و هم برای شهر مبدأ به دلیل کاهش نیروی کار، مشکل ایجاد میکنند.» این کارشناس جمعیتشناسی معتقد است که باید جریانهای مهاجرتی مدیریت شوند تا این مشکلات به حداقل برسند. او میگوید: «در ۴۰ تا ۵۰سال آینده توان اکولوژیکی تهران پاسخگوی این جمعیت نیست و قادر نخواهد بود این جمعیت را جذب کند به همین دلیل باید جریانهای مهاجرتی مدیریت شوند. باید نگاه عمیقتری درباره جمعیت تهران داشت چون مشکل جمعیت تهران مشکل تمام ایران است. اما باید در نظر داشت که داشتن یک سیاست واحد برای تهران کارساز نیست.