نواب شمس پور
مکه| فاجعه منا همچنان در صدر خبرهای جهان است. یک رخداد تلخ که هنوز سرنوشت دهها مفقودش مشخص نیست و خانوادههایی به عزای ازدسترفتگانشان نشستهاند. آنچه در ادامه میخوانید گزارشی است از آنچه در مکه رخ داد به قلم پژوهشگر مرکز پزشکی حج و زیارت، یکی از شاهدان عینی حادثه که روایت و تحلیل خود از این واقعه تلخ را نوشته است.
***
برنامهريزي عمليات حج به ويژه در بخش سلامت هميشه يكي از اصول اساسي و ارکان اصلي اجرايي حج سالم بوده و مشكلاتي مانند سن بالاي زائران، بيماريهايی مانند قلبي، تنفسي، مسائل بهداشتي و... هميشه دغدغه اصلي برنامهريزان حج بوده است. اما حج امسال از همان روزهاي آغازين قبل از شروع عمليات تمتع، ويژگيهاي خاص و متفاوت خود را نسبت به سالهاي گذشته نشان ميداد، مواردي چون:
1-تهديدات گروههاي تروريستي چون داعش نسبت به حمله به مكه
2-بمبگذاري در مساجد شيعيان در عربستان
3-بدگمانيهاي حجاج ايراني نسبت به دولت سعودي پس از اتفاقات ماجراي جده و تعطيلي عمره
4-آتشافروزي سعوديها در يمن
5-مواجه بودن با گرماي شديد هوا
6-شيوع بيماري ویروس كرونا در عربستان
وقوع حادثه سقوط جرثقيل به صحن مسجدالحرام و كشته شدن زائران نيز از اتفاقات ديگري بود كه در حج امسال، متفاوت بودنش را نسبت به سالهاي قبل نشان ميداد و فضاي امنيتي حاكم نيز از همان روزهاي اول خاطر حجاج بهويژه ايرانيان را آزرده مينمود: ضبط لپتاپها و تبلتهاي زائران در فرودگاه و تحويل ندادن آنها تا چند روز و رمزگشايي و گاها خراب نمودن آنها، كارشكني در برگزاري مراسم دعاي كميل كه با تدبير نماينده محترم وليفقيه و سرپرست حجاج ايراني و رئيس سازمان حج و زيارت انجام شد را نيز بايد به دغدغه مسئولان در حج اضافه کرد.
اما در كنار همه اين مسائل فاجعه منا نقطه عطفي بود كه خشم همه مسلمانان را نسبت به بيتدبيري دولت سعودي در مديريت حج به جوش آورد. در اين مقال سعي ميشود نگاهي به اين حادثه و ابعاد آن داشته باشیم:
مِنا (مِنی)، محلی است در یک فرسخی شهر مکه که بیشترین اعمال حج در آنجا انجام میشود. رمى جمرات در منا از مهمترين اركان اعمال ايام تشريق است که در سه روز متوالي در اين مكان انجام ميشود. از ديگر وظايف زائر در منا ذبح قربانى است كه توسط نائب و در قربانگاه انجام ميشود.
با طلوع سپيدهدم حجاج از مشعر وارد سرزمين منا ميشوند اما براساس فقه شيعي، زنان و سالمندان ميتوانند در مشعر وقوف نكنند و شبانه وارد منا شوند و همان شب نيز براي سنگ زدن به رمي جمرات بروند و اين از مهمترين دلايل تعداد كم زنان آسيبديده در بين مجروحان حادثه بود كه اگر زنان نيز حضور داشتند بار اين مصيبت براي هموطنان دوچندان ميشد. البته بانوان اهل سنت در بين مجروحان و آسيبديدگان اين فاجعه حضور داشتند.
بنا بر گفته اوحدي رئيس سازمان حج و زيارت در اولین روز از برگزاری مراسم رمی جمرات که زائران از تمام کشورها به سوی محل برگزاری مناسک میروند، در ساعت ۹ صبح اعلام شد که دو مسیر را بستهاند و زائران تنها از سه مسیر میتوانند به رمی جمرات بروند و همين موضوع ازدحام جمعيت را زيادتر ميكند، درحالي كه پيشبيني عبور
يكونيم میليون زائر باید انجام ميشد، درنهايت حجاج ايراني و آفريقايي نيز در يك مسير قرار ميگيرند. در روز عید قربان، تدابیر امنیتی در مسیرهای اصلی حجاج بهشدت افزایش یافت و تمام مسیرهای فرعی مسدود شدند. ضمن اینکه ردیف سربازان مسلح در دو طرف مسیرها مستقر شده و فضای تردد حجاج به شدت کاهش یافته و محدود شده بود. تدابیر امنیتی سعودیها باعث شد که ازدحام جمعیت در مسیر 204 به شدت افزایش یابد و از آنجایی که در چندصد متر مانده به پل بزرگراه فهد، سرعت حرکت حجاج کم میشود و راه در رو و مسیر دیگری در نزدیکی آن وجود ندارد، در همان ساعات نخستین صبح، انتهای خیابان 204 مملو از جمعیتی شد که لحظهبهلحظه به تعداد آنها افزوده میشد. از سوی دیگر، حجاجی که از خیابان 223 حرکت میکردند نیز به تقاطع 204 میرسیدند و سیل جمعیت در آن نقطه دو برابر میشد.
در این شرایط، نیروهای امنیتی که مسیرهای فرعی را بسته بودند، مسیر 215 را نیز که تنها راه در رو حجاج بود، مسدود کردند تا امنیت ساختمان امنیتی - نظامی انتهای خیابان تهدید نشود. ضمن اینکه مسیر 215 به خیابان سوقالعرب منتهی میشود که دو مقر امنیتی در آن قرار دارد و نیروهای امنیتی مایل نبودند جمعیت زیادی در آن خیابان حضور داشته باشد.
لحظاتی پس از این اقدام، جریان حرکت حجاج که به کندی صورت میگرفت، در نزدیکیهای پل فهد متوقف شد و این درحالی بود که موج حاجیان پشتسر همچنان روبه جلو حرکت میکرد و کسانی که گرفتار شده بودند، تحت فشار شدید قرار میگرفتند. علاوهبر این برابر گفتههای شاهدان عینی حادثه و کارشناسان امنیت شهری نیروهای امنیتی سعودی عامل اصلی فاجعه محسوب میشوند.
آنچه در بين آسيبديدگان رخ داد
بنا به گفته اغلب شاهدانی که در صحنه حضور داشتند، بعد از ورود به محدوده مركزی حادثه شرایطی بهوجود آمد که همه ایستادند، مسیر عبور قفل شد و در همین حالت باقی ماند. شدت ازدحام به گونهای شد که دیگر نه میشد یک قدم جلو رفت و نه یک قدم به عقب برگشت. وضع بسیار اسفناکی بهوجود آمد؛ گرماي شدید هوا و فشار جمعيت كه لحظهبهلحظه بيشتر ميشد، بر مشکلات میافزود. تشنگي طاقتفرسایی هم بر بیشتر افراد عارض شده بود. کمکم موجی از وحشت و حالت مرگ بین مردم ایجاد شد. برخی با نفسهای بریده فریاد میزدند و بهدنبال راه گریزی بودند. تشنگی کمکم حالت مرگ ایجاد کرد؛ به طوریکه خيليها ميگويند اشهدمان را خوانديم. همه در شرایط مشابه بودند و تقريبا کسی نبود که چنین احساسی نداشته باشد؛ عدهای بهخصوص آفریقاییهای تنومند تصمیم به نجات خود گرفتند و با هلدادن دیگران و به قصد هجومبردن به سمت چادرها و بالارفتن از آنها، استرس را در مردم بیشتر کردند. كاروانهاي اطراف نيز درهاي خود را بسته بودند. ضعف و بیحالی، سختی در تنفس به سبب فشار خردکننده بر قفسه سینه سبب شد در این بین عده زیادی زیر دست و پا افتاده و له شوند. عدهاي قصد برگشت داشتند. گروهي هم فقط قصد آمدن دارند و دست در دست هم گره کرده و قصد بازگشت نداشتند، عدهاي به در و ديوار پناه برده بودند و براي بالارفتن و رفتن روي خيمههاي منا تلاش میکردند. اما گرماي هوا و تعريق زياد توان جسمي بیشتر افراد را ربوده بود. برخي كاروانهاي مصري درها را باز و عدهاي نجات پيدا كردند. برخي هم توانستند از نردهها بالا بروند ولي خيليها زير دست و پا ماندند. چند نفر در حلقه اصلي به زمين ميخورند و بنا بر گفته شاهدان هر لحظه بر شعاع اين ريزشها افزوده ميشد. نجات یکديگر هم به علت تعريق زیاد و ليز خوردن دستها از هم امكانپذير نبود.
شاهدان عيني نيز از بيتحركي پليس ميگفتند و اينكه پليس عربستان تنها نظارهگر اين ماجرا بود و هيچ كمكي نميكرد. فضاي اطراف نيز كاملا امنيتي و مجاری مسدود بود و مسير شلوغ و مسدود امكان رسيدن آمبولانسها را نيز فرآهم نمیآورد. از ورود نيروهاي امدادي هم از اطراف به محل حادثه جلوگيري ميشد. معدود نيروهاي مردمي در صحنه آب و خوراك ميریختند و برخي جانی دوباره میگرفتند. بعد از مدتي ماشيني آبپاش آمد و آبپاشی را آغاز کرد و برخي وضعشان اندکی بهبود ميیابد. تخليه افراد به كندي صورت ميگيرد. امدادرساني نیز همچنین. نیروهای پلیس از افراد با سن کم و فاقد تجربه و پختگی لازمند و این بیکفایتی و بیتجرگی در نحوه برخورد با بحران خود را بهخوبی نشان میدهد. کمترین آمادگی و آموزش دیدگی در نیروهای عربستانی مشاهده نمیشود، بهطوریکه پس از آنکه با تاخیری چند ساعته در صحنه حاضر شدند، تنها به انتقال کشتهها پرداختند و نحوه جابهجایی کشتگان و آنانی که هنوز نیمه جانی در بدن داشتند بهگونهای بود که بسیاری از مجروحین در بین کشتهها زندهزنده مرگ دلخراش را تجربه میکردند. سخنان افرادی که عصر برای شناسایی جنازهها به مناطق مختلف رفتهاند از نفسهای واپسین مجروحان و استفراغ خون حکایت دارد. اتفاق تقریبا ساعت 8:45 صبح رخ داد ولی نیروهای امدادی و پلیس سعودی ساعت ۴ عصر نبض مردهها و مجروحان را میگرفتند.
بعدازظهر نیروهای با تجربه و مسنتر وارد صحنه شدند که البته کمی به جمع کردن صحنه کمک کرد. عملیات چنان به کندی صورت گرفت که سعودیها تا ساعت١٢ شب مشغول جمعآوری جنازهها بودند.
يكي از زائران ميگويد: هوا بسیار گرم بود و جمعیت به سمت فنسها میرفتند، التماس کردیم اما آنها باز نمیکردند؛ آرامآرام انرژیها تحلیل رفت و آن اتفاق اسفناک افتاد؛ من خودم 3 بار زمین افتادم که بار سوم بیهوش شدم و بعد از به هوش آمدن، خود را در یک چادر الجزایری دیدم.
وی میگوید: بعد از یک ساعت از حادثه، مردم فنسها را پارهکردند و برخی از فنسها و میلهها بالا رفتند؛ باورم نمیشود که موضوع غیرعمدی بوده و خطای انسانی باشد.
مشاهدات عینی نگارنده از صحنه حادثه
ساعت نزديك 12 ظهر با دوربين فيلمبرداري كه مخفي كرده بودم، همراه پرسنل امدادي وارد محل حادثه شدم. تصور اون همه پشتههایی که از پیکر كشتهها ایجاد شده بود، واقعا برايم غير قابل تصور بود. سريع به مرور اجساد پرداختم. برخي اجساد لاي نردهها گير کرده بودند. اجساد زيادي روي هم تلنبارشده بود. بارها در كتب مديريت بحران حوادث ناشي از تجمعات انبوه رو خوانده بودم اما تصور اينكه چطور آدمها در يك مكان تجمع كنند و چنين اتفاقي بيفتد تا اين حد برايم قابل تصور نبود. هنوز در وسط خيابان 204 جو امنيتي حاكم بود و عدهاي از کارگران شروع كرده بودند به جمعآوري اجساد. کمی فيلمبرداري كردم. كسي كاري نداشت. در همون موقع از داخل چادر دونفر آفريقايي اشاره كردن به من و با اشارات دست يك مجروح ايراني رو نشون دادن. به سمت مجروح رفتيم. دكتر طباطبايي مسئول سلامت كاروان مركز پزشکی حج و زیارت و معاون مركز پزشكي هم با من بود از اول شروع حادثه در صحنه بوده و كمكرساني ميكرد. با توجه به اينكه آقاي اينانلو مسئول روابط عمومي در منا بهسر ميبرد، من مكه بودم و شب قبل با كاروان وقوف اضطراري كه متشكل از بيماران بود، براي انجام مناسك راهي عرفات و مشعر شده بودیم و پس از آن هنگامي كه به بيمارستان مكه رسيديم نزديك ساعت 5 صبح بود. بنابراين در مكه بودم و بعد از رسيدن اولين گروه مجروحين به بيمارستان مكه راهي منا شدم. خوب به هر ترتيب شرايطي رو فراهم كرده و مجروح را كه نسبتا هم سنگين وزن بود و دچار شكستگي شده بود با برانكارد به سمت آمبولانسهاي ايراني كه در خيابان كناري براي انتقال مجروحين بود، برديم. جنازهها رو يكييكي از گوشه و كنار جمع ميكردن و رو برانكارد در خيابان بعد از وقوع محل حادثه ميگذاشتن. علامت كاروان گلستان نقش زمين بود. دوباره شروع كردم از اجساد ايراني عكس گرفتن و اسم يادداشت كردن. دكتر هم رفت كه چند نيروي كمكي براي يادداشت اسامي بياورد. كارت برخي افراد كنده شده بود ولي از چهرهها معلوم بود ايرانياند. با خود گفتم بههرحال توكل به خدا. فيلم و عكس گرفتن خيلي ميتونه كمك كنه به شناسايي. دل رو به دريا زدم و از برخي اجساد كه چهره ايراني داشتن عكس گرفتم. دوربين رو پنهان كردم و به سمت اجسادي آمدم كه رو برانكارد رديف كرده بودن يكييكي شروع كردم به يادداشت اسامي از روي كارتشون. نيروهاي كمكي هم اومدن. هنوز اين سمت خيابان امنيتيهاشون زياد نشده بود و بيشتر عمال مشغول جابهجا كردن جنازه بودن، آب زيادي هم به راه افتاده بود. بچهها شروع به نوشتن اسامي كردن. در اين هنگام يكي از بچههای گروه گفت اينا ايرانين و كارت ندارن ميتوني يه عكس ازش بگيري. هنوز دوربين رو بيرون نياورده بودم كه سيلي از مامورين به سمتم اومدن. دوربين رو گرفتن و چون هنوز منو درحال فيلمبرداري نديده بودن با خودم كاري نداشتن. هرچه بهشون اصرار كرديم كه اين دوربين براي شناسايي هويت اجساده، فايده نداشت و ميگفتن هويت بعدا. خلاصه اصرار بيش از حد فايده نداشت و به دوستان گفتم حداقل تا اينها به ما سرگرمند به نوشتن اسامي ادامه بدين. مرا از صحنه حادثه بيرون كردن. بيرون از صحنه كانتينرهاي بزرگي رو آورده بودن كه قفسهبندي داشت و اجساد رو ميذاشتن داخل آن و ميبردن. به ماموري كه دوربين رو ضبط كرده بود مراجعه كردم. اما اصرار فايدهاي نداشت. كمكم دیگر بچهها را نیز از صحنه حادثه داشتند اخراج ميكردند. كلا فضاي امنيتي بر جو امدادي غلبه کرده بود. اجازه ورود نميدادند. بعدازظهر معلوم شد يكي از امدادگران به نام آقاي ضرابي كه مشغول امدادرساني به افرادي كه بالاي يك چادر گرفتار شده بودند، بوده و بعد لپتاپ به همراه داشته ميگفت كه بعد از اينكه داشتيم چندنفر هندي و ايراني رو پايين ميآورديم آب كولر كه داغ بود رو صورتمون گرفت و بعد چشام جايي رو نميديد در همون لحظه تبلت هم زنگ زد تا اومدم جواب بدم دونفر مامور بازداشتم کردن به جرم فيلمبرداري. يك روز بازداشتش طول كشيد. خدارو شكر كردم بههرحال وقتي آقاي ضرابي كه عكسي هم در تبلتش نبود دو روز فقط به جرم داشتن تبلت تو بازداشت بود. با اون همه فيلم و عكس معلوم نبود سعوديها حالا حالاها ولمون ميكردند.
فاجعه منا نشانه چیست؟
1- آمار بالاي كشتهها در برابر مجروحان نشان از بيكفايتي مديريت بحران عربستان دارد.
2-هيچ پيشبيني لازمي براي مسير منا تا رمي جمرات نكردهاند، محلي كه يازده ماه از سال سكونتي در آن نيست و بهراحتي ميتوانند همه مسائل را پيشبيني کنند و كارهاي لازم را انجام دهند.
3-موضوع تجمعات انبوه برخی از اقدامات بایستی قبل از حضور جمعیت به انجام رسد، این اقدامات همچنین به طراحی مهندسی مکان تجمع انبوه و مسیری که جمعیت متحرک در آن روان میشود نیز مرتبط است، همچنین برآوردی از جمعیتی که مقرر است از مسیر مشخص شده در زمان خاص عبور کنند.
4-پیشبینی وقوع حوادث طبیعی از مواردی است که در مکان تجمع و مسیر روان شدن جمعیت باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین راههای ویژه و اضطرای برای ورود و خروج نیروهای امدادی بايد در نظر بگيرند، بارها به موسسات و دولت عربستان در اينخصوص تذكر داديم و بیمارستانهای مرجع که برای چنین ماموریتی آماده شوند.
5-بيمارستانهاي سعودي هنوز براي اين قبيل كارها آماده نيستند.
6-همچنین بايد مکانهایی که تیمهای موقت درمانی در آن استقرار یابند و افرادی که قدرت آرام کردن و کنترل جمعیت را داشته باشند در كليه مكانها استقرار مييافت. كجا اين كارها را انجام دادن؟
7- امروز با استفاده از حجم جمعیت، سرعت و ظرفیت گذرگاه میتوان به خوبی ورودیها و خروجیها را تنظیم کرد. بالگردها شون كه دایم درحال پرواز بود چه كرد؟ حتي سادهترين كارهاي امدادي رو هم انجام ندادن.
8-در اتاقهای کنترل با دروبینهای متعدد تصاویر لحظهای ميتوانند كامل كنترل كنند. در حادثه سقوط جرثقیل نیز گفتیم به هر علتی این اتفاق رخ داده باشد، خبط و خطای سعودیها آشکار است، اگر سقوط به علت خرابکاری باشد یک خطای امنیتی است و اگر به علت باد باشد یک خطای ایمنی.
9-ناتوانی در هدایت و کنترل جمعیت، برآورد غیرصحیح از حجم جمعیت، ناتوانی در کنترل ازدحام، ضعف و پارسایی در کنترل ترافیک، عدم توانایی در ارایه خدمات فوریتی پزشکی میدانی در زمان مناسب از مهمترين ضعفهاي صعوديها در مديريت اين حادثه بود.
10-همچنين امكان كمكرساني به ديگر كشورها را نيز ندادند. نیروهای نظامی و انتظامی تنها بهقدر کفایت و برای کنترل عبور و مرور، کنترل نظم و امنیت میدان است تا نیروهای امدادی بتوانند با سهولت بیشتری کارشان را به انجام رسانند، نه اینکه خود به مانعی برای عملیات امدادرسانی بدل شوند. سريع محيطهاي امدادرساني را ميبندند.
11-بهجاي استفاده از نیروی خوب آموزشدیده و مجرب حتي در پليس ترافيكشان از نوجوانان استفاده كرده بودند.