شماره ۳۶۶ | ۱۳۹۳ شنبه ۸ شهريور
صفحه را ببند
آگاهی؛ ستیز با بی‌تعادلی

لطف‌الله آجدانی مورخ و مدرس دانشگاه

زندگی بشری، به‌طور طبیعی سراسر پرسشگری است. سوالات زیادی در طول تاریخ زندگی بشر بر کره خاکی وجود داشته و هنوز هم سوالات بیشتری بدون پاسخ باقی مانده است اما گاهی سوالاتی پیش می‌آید که پاسخ به آن و حتی تفکر درباره آن، در نحوه نگرش فرد به محیط پیرامون و درنهایت بر نوع زیست او، تاثیرگذار است. سوالاتی که حتی در رویا هم شما را رها نمی‌کند و آرزوهایتان را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
در مجموع طرح سوالات و موضوعاتی از این نوع که گاهی در قالب «آگاهی» ظهور پیدا می‌کند؛ می‌تواند باعث تغییرات اساسی در زندگی بشر شود. اما آگاهی چیست؟ چه بحث‌هایی دارد و دنبال چه نوع نتیجه‌گیری‌ای است.
پرسش آغاز راه است و پیش می‌برد شما را تا عمق پدیده و بعد، تاثیرش را نشان می‌دهد، نقش می‌نمایاند «آگاهی» که چگونه زیست کنیم. به این‌جا که می‌رسیم، این سوال طرح می‌شود که تفاوت آگاهی راستین و کاذب و پیامدهای هر یک کدامند؟ این است که تصور می‌شود تمام شما، آرزوها و  رویاهایتان را فرا می‌گیرد، فکر به آگاهی.
آگاهی راستین محصول دانایی راستین و نشانه علم نقادانه و پرسشگر و جست‌وجوگر در وضع موجود و ناظر به درک وضع موعود است. به دیگر سخن، آگاهی راستین هم واقع‌گرا است و هم آرمان‌گرا. پیامد برخاسته از سرشت واقع‌گرایی و آرمان‌گرایی توأمان آگاهی راستین، تحول خواهی گاه انقلابی و گاه اصلاحی از مولفه‌های آگاهی راستین است.
از سوی دیگر آنانی که شکوفایی، حفظ و بسط منافع‌شان در حفظ وضع موجود و ثبات‌گرایی است، بی‌تردید از رویکرد آگاهی بخشی‌های تحول‌خواه ناشی از نقد وضع موجود و مطالبه‌گر، هراسان، از آن گریزان و با آن در ستیزند.
آگاهی راستین فرآیندی است روشنگرانه و بیدارگرایانه که در آن، انسان و جامعه انسانی مجال آن را می‌یابد تا از مبدأیی به نام مجهول به مقصدی به نام معلوم گام بردارد. گذار از مجهول به معلوم، بی‌تردید از گذرگاه نقد وضع موجود و تسلیم نشدن در برابر وضع موجود می‌گذرد. در همین گذرگاه و گذار است که میان منافع همگانی با منافع اقلیت صاحب منفعت در وضع موجود، تصادم و تضاد پدید می‌آید و لاجرم حافظان وضع موجود که آگاهی‌های رهایی بخش را مغایر منافع خود می‌یابند، بر آن می‌شوند تا واقعیت‌های وضع موجود را با بهره‌گیری از افکاری چون ایدئولوژی‌های حافظ منافع خود و نهادها و ابزارهای مقابله‌گر مرتبط با کانون‌های قدرت و حافظان وضع موجود، آن گونه که می‌خواهند بنمایانند و تصویرسازی کنند. در چنین شرایطی، تصویرسازی‌های کاذب و غیرواقعی در راستای منافع و مصالح حافظان وضع موجود با استفاده از سانسور و تحریف و جعل بخشی از واقعیت‌ها، به تولید آگاهی‌های کاذب منجر می‌شود.
دقت در تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و جهان، مشحون از تولید آگاهی‌های کاذب برخاسته از منافع شخصی و گروهی اقلیت تمامیت‌خواه است. آگاهی راستین به سبب سرشت جست‌و‌جوگر و پرسشگر آن، در بند دانش‌های تقلیدی و اوامر و نواهی تکلیفی نمی‌ماند و به‌طور دایمی در پی شناسایی بایدها و نبایدها براساس تعقل فردی و اجتماعی است. در فرآیند آگاهی راستین، برای انسان و جامعه انسانی بسیار اهمیت دارد که انسان و جامعه، هم پای مکلف و موظف بودن نسبت به حکومت، در برابر حکومت‌ها محق نیز باشد. درحالی‌که اقلیت تمامیت‌خواه و منافع شخصی و گروهی مغایر با منافع عمومی آنان، ترجیح می‌دهند تا عموم جامعه در سایه دانش‌های تقلیدی آمرانه، موجودی گوش به فرمان و معتقد به ادای تکلیف در برابر این دانش‌ها باشند. در چنین نگاهی، توازن و تعادل میان تکلیف و حق برهم می‌خورد. آگاهی‌های راستین با همین بی‌تعادلی در ستیز است و می‌کوشد تا انسان و جامعه انسانی را از طریق توجه به حقوق فردی و اجتماعی به تحقق و حفظ منافع همگانی و آگاهی‌های عمومی برانگیزاند.
از آن جایی که میان توسعه‌یافتگی و آگاهی‌های توسعه دهنده، پیوند مهم و معنی‌داری وجود دارد، نمی‌توان از توسعه جامعه‌ای سخن گفت که انسان در آن، جامعه توسعه یافته نباشد. نتیجه آگاهی‌های راستین، توسعه‌یافتگی انسان و لاجرم توسعه‌یافتگی جامعه، مرهون انسان‌های توسعه‌یافته است و دقیقا به سبب نقش توسعه بخش آگاهی‌های همگانی و خصلت‌ها و سرشت تحول خواهانه گاه انقلابی و گاه اصلاحی آگاهی‌های عمومی است که ایدئولوژی‌ها، نهادها و ابزارهای مقابله‌گر آگاهی‌های راستین، با قلب واقعیت‌ها و با استفاده از تولید آگاهی‌های کاذب می‌کوشند انسان و جامعه را از آگاهی‌های راستین دور نگاه دارند.
آگاهی راستین محصول یک فرآیند عقلانی است که در پیوند تنگاتنگی با شعور تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. شعوری که فرهنگ آفرین و نهاد ساز و البته گاه ساختارشکن است. مسئولیت تبیین آگاهی‌های راستین عمومی و همگانی با نخبگان فکری آزاداندیش و دارای احساس مسئولیت اجتماعی است. نخبگانی که منافع عمومی را بر منافع شخصی ترجیح می‌دهند. زیرا مروجان آگاهی‌های عمومی کسانی می‌توانند باشند که به‌رغم تحقق و حفظ منافع مشروع شخصی خود، قایل به تحقق و حفظ و بسط منافع عمومی و همگانی هستند.

 


تعداد بازدید :  331