شهروند| مامور شهرداري كه با مشت و لگد باعث مرگ كارگر بازيافت شده بود، صبح ديروز در دادگاه كيفري استان تهران به پرداخت ديه محكوم شد. اين حادثه در روز 16 مرداد سال 93 اتفاق افتاد. آن روز كارگر بازيافت به همراه پسرش با يك خودروي وانت در خيابان درحال گذر بود. پدر و پسر 13ساله از محل زندگیشان در پاسگاه نعمتآباد تهران به راه افتادند و ساعتی بعد وقتی به میدان 196 غربی در تهرانپارس رسیدند، حادثه تلخي براي آنها رخ داد. كارگر جوان قرباني واكنش عجيب اکیپ سدمعبر شهرداری منطقه 4 شد. ماجرا از اين قرار بود كه وقتي ماموران سد معبر، راننده وانت را ديدند به او تذكر دادند كه چرا در خيابان سد معبر كرده است. آنها اين كارگر 41ساله را از خودرویش بیرون کشیدند و با او درگير شدند. اين مرد جوان هم با ماموران سد معبر درگير شد و در نهايت در مقابل چشمان پسر نوجوانش زیر مشت و لگد يكي از آنها بيهوش شد. این پدر با ضربه سنگین یکی از مأموران سدمعبر روی زمین افتاد. دقايقي بعد تيمي از ماموران كلانتري و اورژانس راهي محل حادثه شدند و تجسسهاي خود را در اين رابطه آغاز كردند. ماموران کلانتری برای بررسی ماجرا وارد عمل شدند و بدن نیمه جان این مرد را به بیمارستان امام حسین انتقال دادند. ولي پس از انتقال به بيمارستان بود كه مشخص شد اين مرد به كما رفته است. كارگر بازيافت پس از گذشت 6 روز تسلیم مرگ شد. با جنایی شدن پرونده بازپرس کشیک دادسرای امور جنایی تهران به تیمی از پلیس ماموریت داد تا به بررسی این قتل بپردازند. تجسسهاي پليسي در نخستين مرحله از تحقيقات نشان داد که ماموران شهرداری با هجوم به مرد41ساله به نام علی چراغی وی را آنقدر کتک زدهاند که وی تشنج کرده و درنهایت جان خود را از دست داده است. شاهدان این ماجرا هم همگی از مقصر بودن ماموران سد معبر حرف زدند و ادعا کردند که راننده با مشت و لگد ماموران شهرداري جان باخته است.بنابراين با جمعآوری اسناد و مدارك موجود، كارگر شهرداري در اين حادثه مقصر شناخته شد و پروندهاش براي رسيدگي به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. صبح ديروز 4 مامور شهرداري در مقابل سه قاضي جنايي دادگاه كيفري ايستادند و از خود دفاع كردند. پسر قربانی به هيات قضايي گفت: پدرم خیاط بود و آن روز با هم برای کاری به شرق تهران رفتيم که مأموران شهرداری، خودروي پدرم را متوقف کردند و با عنوان اینکه وی با وانت دورهگردی میکند قصد توقیف خودرویش را داشتند. بعد از آن مأموران با ناسزاگویی پدرم را در مقابل چشمان من به باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که وی تشنج کرد و به کما فرو رفت.در ادامه یکی از شاهدان ماجرا كه از مغازهداران آن محل بود در جايگاه ايستادو ماجرای حادثه راشرح داد.سپس متهم در جايگاه ايستاد و به سه قاضي جنايي در مورد اتهامش گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. اما اين را قبول دارم كه با مقتول درگير شدم. باور كنيد قصد كشتن كسي را نداشتم. با هيچ وسيلهای هم به او ضربه نزدم. فقط میخواستم جلوي كارهاي او را بگيرم. الان هم به شدت پشيمانم و از خانواده اين مرد میخواهم مرا ببخشند. من اشتباه كردم كه با اين مرد درگير شدم و او را كتك زدم. نبايد اين كار را میكردم ولي عصباني شدم و در آن لحظه كنترل خودم را از دست داده بودم. حاضرم هركاري كنم تا خانواده مقتول مرا ببخشند. بعد از صحبتهاي اين مرد، سه مامور ديگر شهرداري كه در دعوا شركت داشتند به قضات دادگاه گفتند: «ما اصلا نديدیم كه چه اتفاقي افتاد. در يك لحظه متوجه شديم كه راننده وانت روي زمين افتاده است و اطرافيان گفتند كه با ضربه همكارمان مرده است. اين موضوع اصلا ربطي به ما ندارد.»پس از آن وكيل متهم، با
قرار گرفتن در جايگاه گفت: «موكل من اشتباه كرده و اشتباه خودش را قبول دارد. براي همين حاضريم با پرداخت 400 ميليون تومان رضايت آنها را جلب كنيم.»در اين لحظه قاضي از خانواده اولياي دم نظرشان را درباره پيشنهاد وكيل متهم خواست كه آنها گفتند به هيچ عنوان از قصاص نميگذرند و خواستار اعدام متهم هستند.در پايان اين جلسه نيز هيأت قضايي وارد شدند و پس از مشورت، به دليل اينكه ضربه مامور شهرداري نوعا كشنده نبوده است، اين قتل را شبه عمد تشخيص داده و مامور شهرداري را به پرداخت ديه و سه مامور ديگر را هم به اتهام شركت در نزاع دستهجمعي به 6 ماه زندان محكوم كردند.