شماره ۶۴۳ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱ شهريور
صفحه را ببند
در 18 ماه گذشته 3 شکایت از شهرداری تهران در دادسرای جنایی تهران مطرح شد
سرسره‌بازی مرگبار « امیرحسین» در بوستان «جهاد»

بهناز مقدسی|  هیجان و استرس برای سوار شدن به سرسره بوستان جهاد، مرگ دردناک پسربچه‌ای 9ساله را رقم زد. این حادثه درحالی رخ داده است که خانواده این پسرک با مراجعه به دادسرای جنایی تهران از شهرداری از شهرداری منطقه 17 به خاطر استاندارد نبودن وسایل بازی کودکان در بوستان شکایت کردند.قرار است مردم پس از ساعت‌های شلوغ پایتخت و از میان ترافیک و دود و دم خیابان‌ها و بزرگراه‌ها برای استراحت و تفریح به پارک‌ها و بوستان‌ها بروند، اما حوادث غیرمترقبه در این نقطه سبز امنیت جانی را از شهروندان سلب می‌کند. مرگ و صدمات جانی واقعیتی است که هر از گاهی از بازی شیرین کودکان در پارک بر جای می‌ماند.وضعیت استانداردسازی وسایل بازی پارک‌ها و شهربازی‌ها و نظارت عوامل شهرداری و پیمانکاران بر فضاهای سبز و عمومی تهران خلأیی است که در این پرونده‌ها باید به آن رسیدگی شود. با این حال این سومین پرونده در طول 18 ماه گذشته است که خانواده 3 پسربچه به دلیل از دست دادن فرزندشان در بوستان‌ها و زمین‌های بازی کودکان در منطقه بزرگراه نواب صفوی از شهرداری شکایت دارند. اولین حادثه 8 اردیبهشت‌ماه 93 در بوستان جلالی در حاشیه بزرگراه نواب رخ داده بود که در آن پسربچه‌ای 10ساله وقتی به دنبال توپش که در آب‌نمای پارک افتاده بود، رفت دچار حادثه برق‌گرفتگی شد و جان سپرد. دومین حادثه نیز 11 اردیبهشت‌ماه امسال در زمین فوتبالی واقع در خیابان مالک‌اشتر رخ داد که در آن سقوط تیرک دروازه غیراستاندارد روی پسری 12ساله که مشغول بازی کردن در زمین بود او را به کام مرگ فرو برد.
ماجرای مرگ پسربچه روی سرسره پارک
چند روز پیش بود که پدر و مادری جوان به همراه 2 پسر 11 و 9ساله‌شان از کرج به تهران آمدند و در خانه یکی از اقوام شان میهمان شدند. هنوز یک شب از اقامتشان در پایتخت نگذشته بود که دسته‌جمعی به پارک جهاد رفتند اما هرگز نمی‌دانستند سرنوشت تلخی در کمین‌شان باشد. عقربه‌های ساعت 11 شب را نشان می‌داد که «امیرحسین» و «محمد» وارد محوطه وسایل بازی کودکان شدند. صدای خنده و شادی‌شان در فضای پارک پیچیده بود که حادثه‌ای عجیب رقم خورد. 2 برادر با یکدیگر ازپله‌های سرسره مارپیچ و تونلی بالا رفته بودند. امیرحسین می‌ترسید، چشم‌هایش را بسته بود و در یک لحظه خودش را روی سرسره رها کرد. نفس‌هایش به شماره افتاد، فضای تاریک و مارپیچ تونل درچند ثانیه تمام شد، اما امیرحسین مرده به زمین رسید. هیچ‌کس آن اطراف نبود، هیچ پایگاه اورژانسی در پارک وجود نداشت تا در کمترین زمان دست به احیای کودک بزنند. پدر امیرحسین در انتظار اورژانس نماند، همان لحظه کودکش را بغل کرد و با تاکسی به بیمارستان فهمیده رساند. تلاش پزشکان اما بی‌نتیجه ماند و پسرک 9ساله به علت ایست قلبی به کام مرگ فرو رفت.
چه کسی مقصر مرگ پسرم است؟
بعد از مرگ پسرش هر شب به پارک جهاد رفت، سوار آن سرسره شوم شد و سعی کرد بفهمد در آن چند ثانیه که پسرش از دالان مارپیچ به زمین رسید چه احساسی داشته است. رحمان رفیعی پدر امیرحسین در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «پسرم سابقه بیماری نداشت. هیچ وقت نگفته بود قلبش درد می‌کند، آن شب اما ترسید، خیلی هم ترسید. داشتم نگاهش می‌کردم، استرس گرفته بود. دالان مارپیچ و تاریک سرسره وحشت به جانش انداخته بود، اما باورم نمی‌شود به همین سادگی او را از دست داده باشیم. پزشکان می‌گفتند علت مرگ امیرحسین، ایست قلبی بوده است اما هنوز نتیجه پزشکی قانونی در رابطه با علت اصلی مرگ او اعلام نشده، با این حال من از شهرداری بابت مرگ پسرم شکایت دارم. به نظر می‌رسد این وسیله بازی استاندارد نبوده، تصور می‌کنم این وسایل باید تابلوی شرایط سنی و هشدار برای استفاده‌کنندگان‌شان داشته باشند. شاید تاریک بودن تونل این سرسره‌ها در فضایی که پارک روشنایی کافی ندارد یکی از دلایل وحشت پسرم بوده است. بعد از این‌که او بیهوش از سرسره پایین آمد هیچ پایگاه اورژانس یا تکنسینی در این بوستان مستقر نبود تا به حال او رسیدگی کند، شاید اگر همان موقع دست به احیای او می‌زدند پسرم الان زنده بود.»
با شکایت این مرد جوان در شعبه پنجم دادسرای جنایی پایتخت به ریاست قاضی حسین‌پور، پرونده جهت رسیدگی به دادسرای ناحیه 7 ارجاع شد.
پایان زودهنگام کودکی
«امیرحسین» 9سالش بود. هنوز سنش خیلی کم بود برای ایست قلبی؛ برای مُردن. هنوز خیلی وقت داشت که کودکی‌اش را بازی کند در همه پارک‌ها و بوستان‌های شهر، اگر آن شب از دالان تاریک و مارپیچ سرسره پارک نمی‌ترسید، اگر استاندارد و امنیت در وسایل بازی پارک‌ها و دیگر معابر شهر رعایت می‌شد، امیر حسین‌ها و کودکانی که قربانی این حوادث مشابه شدند، هنوز فرصت کودکی داشتند؛ هنوز زنده بودند.


تعداد بازدید :  422