شماره ۶۴۳ | ۱۳۹۴ يکشنبه ۱ شهريور
صفحه را ببند
مساله عفت در جامعه و فرهنگ ایرانی

افشین طباطبایی پژوهشگر مسائل اجتماعی

هر کشوری اصول، ضوابط و هنجارهای خاص خود را دارد که نشأت گرفته از فرهنگ، مذهب و تاریخ مردمان آن سرزمین است. در اغلب جوامع، بسیاری از اصول و ضوابط حاکم در جوامع مختلف ماهیتی نزدیک به هم دارند، ولی برخی از اصول که گاهی در قوانین رسمی و جاری کشورها نیز ظهور می‌یابد خاص همان جامعه است. بیشتر قوانین نانوشته عرفی، شرعی و اخلاقی رابطه مستقیمی با فرهنگ، مذهب، سنت و در یک کلام باورهای مردمان دارد. از جمله موضوعاتی که حفظ آن یک هنجار و عدم‌پایبندی به آن نوعی ناهنجاری یا هنجارشکنی قلمداد می‌شود، مسأله حجاب بانوان است. حجاب نیز همچون برخی دیگر از فرآیندهای اجتماعی نظیر عزاداری‌های عاشورا، روزه‌داری در ماه مبارک رمضان و امثالهم پیش از آن‌که چهره‌ای حکومتی به خود بگیرد ریشه در باورها، فرهنگ، سنت و تاریخ ایران دارد.
برخی از باورهای سنتی در برخورد با جریانات پرشتاب دنیای امروز، به‌ویژه از طریق گسترش شبکه‌های اطلاعاتی و اجتماعی مجازی یا ماهواره، مورد هجوم و درنتیجه آسیب‌های شناختی و تخریبی قرار می‌گیرند که به نوبه‌ خود، شرایط رشد نوعی پارادوکس اعتقادی و فرهنگی را نزد نسل جوان فراهم کرده است. عدم وجود تعریفی مشخص و معین از حجاب در قانون اساسی خلأیی را ایجاد کرده که می‌تواند زمینه‌ساز بروز برخی ناهنجاری‌ها در این حوزه باشد. تعاریف نسبی که از حجاب در جامعه وجود دارد هم غالبا برخاسته از دیدگاه‌های متنوع علما و دست‌اندرکاران حاکم است.  موضوع مهم این است که با مسأله حجاب نمی‌توان همانند قوانین کیفری یا دیگر جرایم که تعریف مشخصی دارند، برخورد کرد چون پتانسیلی قانونی در این زمینه وجود ندارد و رویکرد قانون هم به موضوع حجاب شفاف نیست. تنوع سلایق در شکل‌گیری انواع و اقسام گونه‌های حجاب نقش بارزی دارند، جامعه‌ ایرانی در مقطع حساسی از تاریخ اجتماعی خود قرار دارد (در حال گذر بودن از سنت به مدرنیته) و اگر در مسیر این گذار اجتماعی نتوانیم با تعریف‌های صحیح و به روز شده، مسائل و هنجارهای فرهنگی (از جمله حجاب و...) و همچنین نیاز فضاهای خالی شده‌ای که از تضارب آرا به وجود می‌آیند را پرکنیم، قطعا بسیاری از باورهای سنتی جامعه دچار آسیب و تخریب می‌شوند. پتانسیل ذاتی فقه شیعه امکان پاسخ مناسب به بسیاری از کاستی‌های اجتماعی را دارد، بهترین کاری هم که می‌توان در کوتاه‌مدت و میان‌مدت انجام داد، فعالیت‌های فرهنگی در جهت تعمیق باورها و انگیزه‌های درونی افراد و تغییر نگاه آنان نسبت به حجاب به‌عنوان هنجاری اجتماعی است.
از منظر علم اخلاق، اگر هرکاری را انسان با خواست قلبی و میل درونی خود انجام دهد بالاترین نتیجه و دستاورد را خواهد داشت، ولی انجام امور با دستورالعمل، آیین‌نامه، تذکر، فشارهای خانواده و نهایتا ترس، نمی‌تواند ظرفیت‌های درونی فرد را در حمایت و پاسخ صحیح به آن خواسته جلب کند. نمی‌توان جلوی پیشروی آب را گرفت، فشار و جریان آب بعد از مدتی هر مانعی را دور می‌زند. شاید به‌طور مقطعی حرکت هایی در جهت تحکیم ضوابط حجاب صورت گیرد ولی به‌طور قطع نتیجه‌ای دایمی و پایدار نخواهد داشت.
تنها راه نجات و سوق دادن دختران به سمت پذیرش حجاب به‌عنوان یک هنجار اجتماعی، صرفا فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی در جهت بالابردن بینش و تفکر است، فشارهای سازمانی، خانوادگی، دستوری باتوجه‌به آنچه درگذشته شاهد بوده‌ایم، نتیجه‌بخش نخواهند بود.
فرهنگ عفاف و حجاب
عفاف و داشتن حجاب امری تربیتی است که پایه‌های آن در کانون خانواده گذاشته می‌شود. ساختار روابط والدین و تربیت خانوادگی در تثبیت فرهنگ عفاف و نهادینه کردن آن در اندیشه و روح افراد، نقشی اصلی و عمده را ایفا می‌کند. تبیین دایمی فلسفه‌ عفاف و حجاب در زندگی فردی و اجتماعی و گسترش آن در جامعه و بیان آثار و نتایج سوء عدم رعایت عفاف و به دنبال آن بی‌حجابی امری ضروری است.  شناخت جوانان از نقش عمیق عفاف و حجاب در ایجاد هویت فرهنگی و ملی مستقل برای کشور و ملت نه‌تنها امر مهمی است بلکه باتوجه‌به مقاصد دشمنان در ترویج فرهنگ برهنگی به‌عنوان یکی از روش‌های تهاجم فرهنگی همواره در صدر نگرانی‌های روشنفکران و دلسوزان نظام بوده است.
در ترویج عفاف و حجاب باید بر فعالیت‌های فرهنگی، آموزشی و تبلیغی تأکید شود. فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه و محیط باید به نحوی ساخته شود که افراد به صورتی طبیعی در آن فضا به رعایت عفاف و حجاب رغبت و بدان عادت کنند. به‌خصوص مسئولان و مدیران از اعمال و کارهایی که اسباب بدبینی به اسلام و نظام اسلامی شود، جدا پرهیز کنند. در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب نباید تنها زنان، مخاطب قرار گیرند و نقش و مسئولیت مردان فراموش شود. بلکه حفظ عفاف به هر دو جنس زن و مرد مربوط می‌شود. لازم است در معرفی الگوهای ارزشی در جامعه، در تبلیغات، در آثار ادبی و هنری‌شان و منزلت انسانی زنان و حجاب مورد عنایت و توجه قرار گیرد. تبلیغ عفاف و حجاب باید چنان باشد که خود موجب بدآموزی و اشاعه‌ فحشا نشود. بدین معنا که باید مقتضیات سنی، روحی و فرهنگی مخاطبان را مورد توجه قرار داد.
توصیه و پند نصیحت، بدون تعلیم و تربیت، پوشش دینی و حجاب را به دستوری خشک و تحمیلی مبدل می‌سازد، ولی نصیحت همراه با معرفت، پذیرش هر موضوعی را آسان می‌کند. معرفت و انگیزه درونی به حجاب، ضامن اجرا و دوام آن است. آنگاه که پوشش دینی در محیط‌های اجتماعی و پس از پایان تحصیلات، به شکل فرهنگ درآید، می‌تواند رسمیت علمی هم پیدا کند.
در تربیت انسان، استفاده از ابزار تشویق و تأیید و تحسین به‌عنوان اصلی محرک و سازنده همواره مورد تأکید دانشمندان بوده است، که می‌توان در ترویج فرهنگ حجاب نیز مورد بهره‌برداری قرار گیرد. احترام لازم و محسوس به بانوان با عفاف و حجاب در جامعه سبب ترویج فرهنگ حجاب خواهد شد. اگر عفاف بر روح کسی حاکم باشد، در رفتار و گفتار و نوع پوشش او تأثیر می‌گذارد که سود آن متوجه کل جامعه خواهد بود. البته ناگفته نماند تمام بهای آن را نباید زنان بپردازند بلکه مردان نیز باید از هر نوع رفتار تحریک‌آمیزی، خودداری کنند.
عفت و حجاب
دورانی که در آن زندگی می‌کنیم، «دوره‌ گذار از سنت به مدرنیته» نام‌گذاری شده است. در این دوره بسیاری از ارزش‌های ناب اخلاقی کمرنگ ‌شده و در آنها تحولی به‌وجود آمده است؛ پژوهشگران معتقدند، برای برخی افراد این ارزش‌ها کهنه بوده و با استانداردهای جامعه مدرن که بر محور انسان ‌محوری بنا شده ناسازگار است و همخوانی ندارد. هجوم گسترده رسانه‌های جمعی اعم از ماهواره، اینترنت و شبکه‌های‌اجتماعی موجب شده تا تهاجم فرهنگی مهندسی شده‌ وسیعی در جامعه‌ ما رخ دهد که زمینه بروز بسیاری از ناهنجاری‌ها را فراهم آورده و اجتماع را دچار چرخش هنجاری جدی و خطرناکی کرده است. به‌گونه‌ای‌ که اگر زمانی رعایت نمادهای مذهبی در جامعه رایج بوده، هم‌اکنون برخی به دلایل مختلفی رعایت نشانه‌های مذهبی را کنار نهاده‌اند. این دگرگونی هنجاری و حتی هنجار ستیزی در بین برخی بانوان آشکارا دیده می‌شود. ما پیوسته درباره حجاب، مطالب مختلفى شنیده‏ایم ولى مسأله اصلى و بنیادین، عفت است.
حجاب همان پوشش ویژه و «عفت» یک خصلت و بینش و منش است. درحقیقت، استعمال لفظ «عفاف» درمورد «حجاب و پوشش» از قبیل استعمال لفظ کل در بعضی از مصادیق آن است.
«به مومنان بگو چشم‌هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و عفاف خود را حفظ کنند این براى آنان پاکیزه‏تر است. خداوند از آنچه انجام مى‏دهید، آگاه است» (سوره نور، آیه۳۰).
غیرتمندی صحیح مردان تأثیر مهمی در بهبود عفاف جامعه دارد. محبت باعث غیرت می‌شود. غیرت از محبت نشأت گرفته است و این محبت اقتضا می‌کند که انسان در محیط‌هایی که محبت در آن‌جا وجود دارد، در کنار آن غیرت داشته باشد. از این‌رو باید دقت کنیم غیرتمندی ریشه دیگری نداشته باشد چون این احتمال هست که ریشه‌هایی از حسادت و لجبازی را در قالب غیرت عرضه کرد. بی‌شک تاثیرات چنین غیرت‌ورزی، مخرب است.
عفت، یک خصلت، بینش و منش است. حجاب پوشش بیرونى است، ولى عفت پوشش درونى است. حجاب مى‏تواند ریایى، تحمیلى، ظاهرى یا غیراختیارى باشد؛ ولى عفت، یک خصلت و ارزش اختیارى است. عفت نمودهاى گوناگونى دارد؛ از جمله:   عفت در نگاه، عفت در سخن، عفت در شهوت و... ممکن است کسى حجاب مناسب داشته باشد ولى عفت در نگاه، سخن گفتن یا امور جنسى نداشته باشد که این خود نمونه حجاب بدون عفت است، درنتیجه براى سالم‌سازى جامعه باید به دنبال عفت عمومى باشیم تا حجاب آگاهانه گسترش یابد.

دیدگاه‌های دیگران

ع
علی |
مخالف 0 - 0 موافق
مقاله جالبی است . از آنجائیکه بین حجاب و عفت باید فرق قائل شد !!!

تعداد بازدید :  494