| مصطفی عابدی |
به دلايل زيادي روابط ميان ايران و ونزوئلا در 15سال گذشته رو به گسترش بوده است. بنابراين در این مدت مردم ما نام اين كشور را زياد شنيدند. به احتمال فراوان نام هوگو چاوز و آمد و رفتهاي مکرر او به ايران را نيز همه به خاطر دارند. جالبتر از همه اينها به زيارت حرم رضوي رفتن وي بود و پس از زيارت هم میهمان افطار آستان امام هشتم(ع) محسوب شدند، در حالي كه طبق شناخت مرسوم از هوگو چاوز او جزو چپهاي آمريكاي لاتين محسوب ميشد كه چندان رابطهاي با دين ندارند، اگر ضد آن نباشند. پس از مرگ او نيز تسليت رئيس دولت پيشين يعني آقاي احمدينژاد به معاون وي از متنهاي ماندگار در تاريخ و سياست ايران خواهد بود و اتفاقاتي هم كه در مجلس ختم و تشييعجنازه وي در كاراكاس رخ داد و احمدينژاد در آن شركت كرد نيز براي مدتهاي مديدي نقل محافل بود. يك دليل اشتراك ايران و ونزوئلا، مواضع ضد آمريكايي او در كشورش بود ولي وجه اشتراك اصلي دو كشور در ساختار منابع مالي آنها بود. ونزوئلا با حدود 30میلیون نفر جمعیت روزانه حدود دو و نیممیلیون بشکه نفت صادر میکند و ايران نيز با حدود 75 ميلیون نفر جمعيت پیش از تحریم حدود همین مقدار و اندکی کمتر نفت صادر میکرد، بهطوری که در دوره احمدينژاد سالانه بهطور متوسط حدود 100 ميليارد دلار درآمد داشت؛ طبعا آنان هم همین قدر درآمدهای دلاری داشتهاند. تشابه دیگر دو کشور قیمت ارزان بنزین و انرژی است که حداقل در دولت قبلی ایران این وضع دیده میشد. هر دو ارزانترین قیمت بنزین را داشتند؛ لیتری حدود 10 سنت! ولي نقطه اشتراك ديگري هم ميان دو كشور تا دوسال پيش بود كه از هر مورد ديگري مهمتر است، هرچند متاثر از منابع نفتي آنها بود و اين نقطه اشتراك سياستهاي اقتصادي دو كشور در دوره هوگو چاوز و نیز جانشين او با سیاستهای اقتصادی دولت پيشين ايران بود. اين سياستهاي متکی به نفت آثار و عوارض مشابهي داشت. تورم بالا، بيكاري بالا، رشد كم، درآمدهاي نفتي زياد و در نهايت فقر و فساد از عوارض اين سياست است كه در ونزوئلا مشاهده ميكنيم. كشوري كه روزانه بیش از
دو ميليون بشكه نفت صادر ميكند و يكي از بزرگترين ذخاير نفتي جهان را دارد، ولی در زمينه تأمين نيازهاي اوليه مردمش دچار مشكل است. كافي است كه اين خبر را با هم مرور كنيم كه در روزهاي گذشته در روزنامه شهروند منتشر شده است.
«هجوم مردم به انبار سوپرمارکتی در شهر «سیوداد گوآیانا»، واقع در استان «بولیوار» در جنوب شرقی ونزوئلا یک کشته برجا گذاشت و در جریان این حادثه و غارت چندین مغازه دیگر دهها تن بازداشت شدند. مردم در جستوجوی اقلام موردنیاز و کالاهای اساسی نظیر شیر، برنج و آرد که این روزها در کشورشان نایاب است در روز جمعه وارد انبار سوپرمارکتی شدند، اقدامی که منجر به تعطیلی سایر مغازههای این منطقه شد. نیکولاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا در واکنش به این حادثه آن را اقدامی خشونتآمیز و عمدی خواند و ایالات متحده را به توطئهچینی در این خصوص متهم کرد. مادورو در اظهارات خود عنوان کرد که ژنرال «جان کلی»، فرمانده تفنگداران دریایی منطقه جنوب آمریکا در ماه فوریه از یک «انفجار اجتماعی» ماه جولای در ونزوئلا خبر داده بود. فرماندار استان بولیوار که یکی از اعضای حزب کمونیست حاکم بر ونزوئلا است نیز انگیزههای سیاسی را عامل حوادث روز جمعه و غارت فروشگاهها و انبار مواد غذایی در این منطقه عنوان کرده است. وی گفت: «گروهی از موتورسواران مسلح از راه رسیدند و گفتند که میخواهند مراکز خصوصی را غارت کنند». فرماندار بولیوار در ادامه گفت: «من مطمئنم که این یک اقدام خودجوش نبود و طرحی برنامهریزی شده با انگیزههای سیاسی است. رانگل در ادامه ادعای مخالفان دولت سوسیالیست ونزوئلا را که ناآرامیهای اخیر را در نتیجه کمبود گسترده کالاهای اساسی در این کشور نفتخیز میدانند، رد کرد. فرماندار بولیوار با اشاره به دستگیری دهها تن در ارتباط با غارت فروشگاهها افزود که هیچ عذر و دلیلی برای اقدامات اینچنینی وجود ندارد چرا که «هیچ کس در گرسنگی به سر نمیبرد». این درحالی است که دولت ونزوئلا اقدامات گوناگونی را برای رسیدگی به این وضع و مقابله با احتکار انجام داده است که از آنجمله میتوان به انگشتنگاری فروشندگانی که کالاهای یارانهای سوپرمارکتها را خریداری میکنند، اشاره کرد.»
واقعيت اين است كه ايران و ونزوئلا از يك نظر تفاوت مهمي داشتند كه موجب شد، راه ايران از دوسال پيش از ونزوئلا جدا شود. اين تفاوت در مردم و فعالان سياسي آن است كه در اولين فرصتي كه به دست آوردند اشتباه گذشته را جبران كردند و با انتخاب خود اجازه ندادند مسير بغایت نادرست گذشته ادامه پيدا كند و طي دوسال نهتنها ريل قطار اقتصاد و سياست را تغيير دادند، بلكه توانستند در سياست خارجي موفقيت مهمي را از طریق توافق وین به دست آورند.
صادقانه بايد گفت كه آمده بود بلايي ولي به خير گذشت. اگر روند گذشته و سياستهاي اقتصادي مذكور ادامه مييافت، ممكن بود شاهد تكرار اتفاقات ونزوئلا در كشور خودمان باشيم، همچنان كه فراموش نكنيم يك بار نيز درسال 1391 به نحو رقيقي اتفاق افتاد و در عرض چند ساعت مواد موجود در فروشگاههاي مواد غذايي مثل برنج، و روغن خريداري و خالي شد. وضعيت امروز ونزوئلا آيينهاي شفاف درخصوص كشورهايي است كه سياستهاي اقتصادي آنها عوامفريبانه و بيتوجه به توليد است و فقط هدف توزيعي درآمدهاي نفتي را دارد؛ هدفي كه با فساد گسترده همراه ميشود و بنیانهای اجتماعی را دچار تزلزل و بحران میکند.