وحید میرزایی طنزنویس
نمیدانم دقت کردهاید؟ چند سالی است رویدادها و حوادث چند سایز بزرگ شدهاند و با شیوه خاص مدیریت، از حالت اسمال و مدیوم به ایکس لارژ و 2 ایکس لارژ تغییر سایز دادهاند. بهعنوان مثال ملت پیش از این، نهایت شی نورانی که در آسمان میدیدند، فشفشه و ترقه در چهارشنبهسوری بود؛ اما الان شهابسنگ به چه عظمت رؤیت میکنند. یا قبلاً تخلفات مالی در حد یکی دومیلیارد اختلاس بود اما درحال حاضر مختلسان و متخلفان نازنین به کمتر از دکل و باند فرودگاه راضی نمیشوند! حوادث طبیعی هم یادگرفتهاند. در سالهای گذشته
آب گرفتگی معابر بود اما اخیراً سیل و طوفان بدون اطلاع کارشناسان خدوم سازمان هواشناسی، نصف تهران را فلج کرد. میمرد به سازمان هواشناسی اطلاع دهد که غافلگیر نشوند! اما با وجود افزایش حجم و سایز حوادث، حافظه تاریخی ما نشان میدهد رویدادهایی از این دست برای مردم اولش درد دارد و به مرور زمان جا باز میکند و دردش کم میشود.
رپرتاژ آگهی: آیا از کوچکی، باریکی و ریزی اتفاقات اطرافتان رنج میبرید؟ آیا مردم کشورتان از سایز وقایع مملکتتان راضی نیستند و به همین خاطر با هر بهانه کوچک مانند ریاضت اقتصادی بر اثر فشار اتحادیه اروپا، کاهش حق بیمه کارکنان مترو شهر پیونگ یانگ، افزایش سود بانکی در یونان، سونامی و طوفان در ایالت شیکاگو و... نسبت به دولت شما سرد شدهاند و بیخودی به خیابانها میریزند؟ نگران نباشید. ما حوادث شما را بزرگ و رخدادهایتان را حجیم میکنیم. سازمان مدیریت بحران با همکاری اورژانس و سازمان هواشناسی کشور.
عرض میکردم. مصداق بارز این نوع حوادث و عدم هماهنگی دستگاههای اجرایی، همین طوفان اخیر تهران و رؤیت شهاب سنگ در آسمان کشور بود! در اینجا به شبیهسازی یک حادثه در ستاد بحران میپردازیم:
ساعت 4 بعدازظهر
سازمان هواشناسی
اصغرزاده (کارشناس هواشناسی): سلام مردم. حالتون چطوره؟ سلام به اونایی که بچههاشون رو پیچوندند، الان دارند با همسرشون دوتایی میرن سفر.ای شیطونا. خیالتون راحت. هوا تا 72 ساعته آینده آفتابیه. اگه یه لکه ابر دیدید، من اسمم رو میذارم فاطما گل (خنده ملیح). برید به سلامت. اکبر جوجه تو راه یادتون نره.
ساعت 4:10 بعدازظهر
سازمان مدیریت بحران
یک شهروند: الو الو... صدا میرسه؟ آقا اینجا سیل و طوفان شده. لطفاً کمکمون کنید.
تلفن گویا: با سلام. شما با سازمان مدیریت بحران تماس گرفتهاید. برای تشکر از ریاست سازمان شماره 1، تشکر از معاونت سازمان عدد 2، برای تشکر از روابطعمومی سازمان عدد 3، برای دریافت آدرس جهت ارسال سبد گل عدد 4 و در صورت تمایل به تکذیب حوادث، عدد 5 را شمارهگیری فرمایید!
ساعت 7 بعدازظهر
سازمان مدیریت بحران
شهروندی که از تماس تلفنی به دلیل عدم پاسخگویی ناامید شده، شخصاً به دفتر معاونت سازمان مدیریت بحران میرود:
شهروند: آقا باد و طوفان و سیل خیلی شدیده. منم اگه شلوارم جنسش خوب نبود الان همه زندگیم رو باد برده بود.
معاون سازمان: باد؟ سیل؟ سیاهنمایی نکن آقا... تکذیب میکنم. من چیزی نمیبینم.
شهروند: خوب پردهت کشیدهست. پرده اتاق رو کنار بزن میبینی.
معاون سازمان: پرده من کشیده است؟ توهین به خادمان ملت؟ تکذیب میکنم.
در این لحظه سیل وارد اتاق معاون سازمان میشود:
شهروند: چی رو تکذیب میکنی؟؟ آب تا خرتناق اومده بالا. کمک... کمک....بُلُب...اِی... بلب... خادم....بلب...ملت... بلب... فیزیک...
معاون سازمان: بلب بلب... (ترجمه: خیلی بیتربیتی)
مسئول دفتر معاونت: بلب... یه شهاب سنگ... بلب... آسمان... بلب... سقوط... بلب... کرده.. .بلب...
معاون سازمان: بلب بلب... (ترجمه: البته تکذیب میکنم اما حرکت شهاب سنگ افقی بوده نه عمودی. فقط مماس شده و اصطلاحاً مالیده به
کره زمین و فرار کرده.)
شهروند: بلب... بلب...
در این لحظه شهروند عزیز فحش بدی بر زبان جاری کرد که ما از ترجمه آن معذوریم!