آرمین منتظری| برقراری صلح و امنیت در منطقه خاورمیانه بهعنوان یکی از دستاوردهای توافق هستهای، نتیجهگیری خوشبینانهای است. به نظر میرسد محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه نیز به این نکته واقف بوده و در یادداشت جدیدش که بهطور همزمان در 4روزنامه عربزبان الشروق مصر، السفیر لبنان، الرای کویت و الشرق قطر منتشر شد، تلاش کرده است شدت رقابتهای منطقهای را به دلیل توافق هستهای کنترل کند.
محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران در یادداشت خود نوشته است: «اولویت اول ایران از ابتدا داشتن روابطی خوب و مستحکم با همسايگانش بوده است و این موضوع بهویژه از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید ایران به صراحت اعلام و پیگیری شده است. سفر منطقهای من به3 کشور همسایه شامل کویت، قطر و عراق بلافاصله بعد از توافق تاریخی هستهای ایران و 5عضو دایمي شوراي امنيت و آلمان در وین، بر همین راهبرد و اهتمام در سیاست خارجی ایران تأکید دارد».
به نظر میرسد ظریف به خوبی دریافته است به همان اندازه که توافق هستهای میتواند در آینده منطقه و جایگاه ایران بسیار اثرگذار باشد، در عین حال میتواند موجب شکلگیری رقابتهای منطقهای و ائتلافات جدید میان برخی از کشورهای رقیب ایران شود. ایران نمیتواند این واقعیت را انکار کند که برخی از کشورهای منطقه، خصوصا برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس از شرایطی که ایران طی چند سال گذشته در آن قرار داشت، بسیار راضی بودند. اساسا در استراتژی این کشورها درخصوص منطقه، پایههای مقابله با گسترش حوزه نفوذ ایران، به وضوح دیده میشود. این نگاه حتی در استراتژی کشورهایی که با ایران روابط دوستانهای نیز دارند، دیده میشود.
به دیگر سخن، کشورهایی نظیر عربستانسعودی و ترکیه با نگاهی نگران به جایگاه آینده ایران در منطقه مینگرند. شاید این سوال ایجاد شود که چرا ترکیه باید نگران افزایش حوزه نفوذ ایران باشد؟ اما واقعیت این است که پیشبینی بسیاری از تحلیلگران درخصوص ترکیه درست از آب درآمد زمانی که میگفتند ترکیه و ایران در کوتاهمدت روابط دوستانه خود را حفظ خواهند کرد اما در درازمدت به رقیبانی سخت بدل خواهند شد.
درواقع از سالهای پیش کاملا مشهود بود که ایران و ترکیه در برهه زمانی خاصی درخصوص برخی از مسائل منطقهای براساس منافع ملی خود، دچار اختلافاتی خواهند شد که این اختلافات رقابتی سخت را میان دوکشور ایجاد میکند. اما به نظر میرسد درحال حاضر اولویت اصلی ایران ترمیم روابط خود با همسایگانش در حاشیه خلیجفارس است. از همین رو است که محمدجواد ظریف در یادداشت اخیر خود با استناد به توصیه اخلاقی معروفی که در اسلام مطرح شده، مینویسد: «در سنت دیرین منطقه ما و در دین حنیف اسلام همه ما (که همه ما را به هم پیوند میدهند)، توصیه حکیمانهای وجود دارد: الجار ثم الدار.
در جهان امروز ما این توصیه اخلاقی ژرفنگرانه که 14 قرن قبل به ما ابلاغ شد، یک ضرورت غیرقابل انکار است: رفاه و امنیت تنها در محیطی برخوردار از این دو نعمت بزرگ دست یافتنی است. استناد به عبارت «اول همسایه بعد خانه» نکته ظریفی در خود دارد. محمدجواد ظریف با اشاره به این توصیه اخلاقی پلی از اخلاق به سیاست پراگماتیک و واقعگرایانه زده است و خطاب به اعراب حاشیه خلیجفارس گفته است که اگر تنها به فکر حفظ امنیت و تأمین منافع خود باشید و برخی از ملاحظات امنیتی منطقه را بهعنوان یک کل در نظر نگیرید، دیر یا زود امنیت و منافع خود را نیز از دست خواهید داد. ظریف میخواهد بگوید که شرایط فعلی منطقه به گونهای نیست که برخی کشورهای منطقه به بهانه مقابله با افزایش قدرت و حوزه نفوذ ایران در منطقه در دوران پساتوافق، بدون توجه به ماهیت تهدیدهای منطقهای تنها به این فکر باشند که به هر وسیلهای با تمسک به هر استراتژی، تنها و تنها به دنبال محدود کردن ایران باشند. ظریف در جایجای یادداشت مهم خود تلاش میکند به کشورهای منطقه بگوید که ایران و اعراب حاشیه خلیجفارس در یک کشتی نشستهاند و سلب امنیت هر یک از سرنشینان کشتی به منزله به خطر افتادن دیگر سرنشینان و درنهایت به خطر افتادن سلامت کشتی است. ظریف مینویسد: «تجربه به ما ميگويد كه بيثباتي و ناآرامي مرزي نميشناسد. امروز امنيت هیچ کشوری در این دنیای جهانیشده نميتواند در محیطی ناآرام تضمین شود».
ظریف در بخش دیگری از یادداشت خود تلاش میکند از ماهیت توافق وین تهدیدزدایی کند. واقعیت این است که هرچقدر توافق هستهای برای ایران دستاورد محسوب شود و هر چقدر مقامات کشورمان این توافق را در راستای منافع و افزایش توان منطقهای کشور ببینند، نگاه اعراب حاشیه خلیجفارس اما کاملا متفاوت است. برخی کشورهای عربی منطقه خلیجفارس طی دوره 8 تا 10سال گذشته از وضعیتی که ایران در آن قرار گرفته بود بسیار خشنود بودند. فشار روزافزون غرب بر ایران، محدودیت ایران برای حضور در بازارهای جهانی، ایجاد رکود در اقتصاد ایران، کاهش شدید منابع ارزی و مالی ایران، مواردی بود که از دید برخی از کشورهای عربی منطقه، دست ایران را برای ایفای نقش فعال در منطقه خاورمیانه بسته بود. از همین رو است که آنها معتقدند که ایران پس از توافق هستهای به ناگاه از قدرت روزافزونی برخوردار خواهد شد و میتواند با استفاده از منابع مالی آزادشدهاش و همچنین با بهره بردن از مواهب گسترش روابط با غرب و همچنین با استفاده از برداشته شدن فضای امنیتی علیه خود، به کشوری در منطقه تبدیل شود که کسی یارای رویارویی در برابرش را ندارد.
از این جهت و با توجه به همین نگاه در سیاستگذاران عرب منطقه است که ظریف در یادداشت خود مینویسد: «توافق وین یک شروع ضروری برای منطقه بود و نهتنها به ضرر هیچ یک از همسایگان ما نیست، بلکه دستاوردی برای تمامی منطقه است، چرا که به یک تنش غیرضروری و 12ساله که بیش از همه منطقه ما را تهدید میکرد، خاتمه داد.»
ظریف پس از اطمینان دادن به اعراب منطقه درخصوص ایران پس از توافق هستهای، خواستار ریشهکنی عوامل بیاعتمادی و تنش در منطقه شده و مینویسد: «تأسيس يك مجمع گفتوگوی منطقهاي در منطقه ما و در مرحله بعدی بین کشورهای مسلمان خاورمیانه به منظور تسهيل تعاملات، نیازی اساسی است كه ميبايست از مدتها قبل به آن پرداخته میشد. این گفتوگوي منطقهاي باید براساس اهداف مشترك و برخي اصول عمومی پذيرفته شده بین کشورهای منطقه صورت گيرد كه مهمترين آنها عبارتند از احترام به حاكميت، تماميت ارضي و استقلال سياسي تمامي كشورها؛ مرزهاي غيرقابل نقض؛ عدم دخالت در امور داخلي ساير كشورها؛ حلوفصل مسالمتآميز اختلافات؛ ممنوعيت تهديد يا استفاده از زور و اشاعه صلح، ثبات، پيشرفت و سعادت در منطقه.» به طور کلی این یادداشت مهم ظریف را میتوان در کنار سفر اخیر او به سه کشور کویت، قطر و عراق قرار داد. به نظر میرسد وزارت امورخارجه سیاست ترمیم روابط با همسایگان حاشیه خلیجفارس را در اولویت خود قرار داده است و تلاش میکند تا بهنوعی شدت یافتن بیش از اندازه رقابتها در منطقه را که میتواند یکی از نتایج احتمالی توافق هستهای باشد، کنترل کند. ایران سعی میکند به همسایگانش یادآوری کند که همه کشورهای منطقه منافع مشترکی نیز دارند و ناامن کردن منطقه به بهانه تحت فشار قرار دادن یک کشور، به این منافع مشترک آسیب وارد میکند. ظریف مینویسد: «همه ما باید این واقعیت را بپذیریم که زمان بازیهای با حاصلجمع صفر تمام شده و ما همه با هم یا برنده و یا بازندهایم. امنیت پایدار از طریق ناامن كردن ديگران به دست نمیآيد. هيچ ملتي نميتواند به منافع خود دست يابد، بدون اينكه منافع ديگران را نيز در نظر گيرد. چه بخواهیم و چه نخواهیم این سرنوشت محتوم همه ماست.»