شماره ۶۲۲ | ۱۳۹۴ سه شنبه ۶ مرداد
صفحه را ببند
او صلح را در خانه همسايه جاري كرد

اميرحسين حسني‌نيا  آهنگساز و سرپرست گروه آقاي سماع

خیلی‌ها می‌گویند تازماني‌كه آثاري از كشورمان ايران در جهان عرضه نشود و افراد جوامع مختلف را تحت‌تاثير قرار ندهد نمي‌توانيم در زمينه معرفي فرهنگ ايراني كه مفهوم صلح را به خوبي درون خود جاي داده است، ادعايي داشته باشيم. برد تبليغاتي يك هنرمند از به نمايش درآوردن جديدترين سلاح‌هاي جنگي و قدرت‌نمايي در چنين زمينه‌هايي خيلي بيشتر است. چون قدرت فرهنگي يك جامعه قدرتي پايدار و ريشه‌اي است. حال آنكه توانايي در عرصه نظامي نوعي از قدرت است كه با آمدن وسيله‌اي جديد در اين حوزه، از دور خارج مي‌شود. «دِمُده» شدن ابزار كارزار يك مرتبه باعث افت قدرت يك كشور مي‌شود حال آنكه غناي فرهنگي يك كشور را نمي‌شود يك مرتبه فلج كرد. كشوري با تمدن چند‌هزار ساله كه با اتكا به همان تمدن درحال فعاليت است از اين منظر توانايي‌هاي غيرقابل انكاري دارد. وقتي هنرمندي از همين كشور در كشوري مثل فرانسه نمايشگاه نقاشي برگزار مي‌كند تاثير كارش بر نسل جوان فرانسه ماندگار است، چون اين كار در خاطر آن جوان مي‌ماند.ما بايد براي مطرح كردن موضع خود در مورد مقوله صلح به داشته‌هاي پيشینيانمان نگاهي دوباره بيفكنيم. به‌عنوان مثال بايد در مورد مولوی و صلحی که این مرد در جهان به وجود آورد صحبت کنیم. از نظر من اينگونه است كه مي‌توان به گسترش صلح در منطقه خاورمیانه کمک كرد. ما می‌توانیم با این سبک فعالیت‌ها مولانای جدیدی به دنیا ارایه دهیم. این اتفاق خیلی مهم است زیرا مولانایی که کشور ترکیه معرفی کرده اصلا با حقیقت این مرد سازگاری ندارد. ما می‌توانیم و باید مولانایی را معرفی کنیم که اصلا و ابدا در جوامع غربی و شرقی وجود ندارد. مرادم از وجود نداشتن حقيقتي است كه مولانا با خود و در دل انديشه خويش دارد اما تا به حال به آن پرداخته نشده است. آنقدری که ما از بودا می‌دانیم یک ژاپنی از مولانا نمی‌داند. ما حتی مولانا را به کشورهای همسایه هم معرفی نکرده‌ایم. در ترکیه هم تا سال‌ها نام بردن از مولانا ممنوع بود و بعد از آن به او پرداختند تا صنعت توریسم خود را گسترش دهند. چرا باید مولوی را در اروپا به نام رومی بشناسند؟ چرا نمی‌گویند بلخی؟! ما کار نکرده‌ایم و ترکیه هم کار غلطی انجام داده است. اشعاری از مولانا در غرب دست به دست می‌شود که کاملا دم‌دستی هستند. اشعار عمیق او که ممکن است روی انسان‌ها اثر بگذارد اصلا استفاده نمی‌شود. او مردی بود که خاورمیانه یعنی منطقه‌ای که همین امروز درگیر آتش جنگ است را سال‌ها در صلح و آرامش نگه داشت. مولانا همان فردی است که نه‌تنها آن منطقه را در صلح نگه داشت بلکه خانه همسایه‌اش را هم غرق در صلح کرد. او به همه یاد داد که حق ندارند در مورد کسی قضاوت کنند! او به انسان‌ها آموخت قضاوت کار خداوند است. آدمی با این درجه و درک متعالی می‌گوید: «با همه خلــق جهــان صلحم و اندر بر من / جور اغیــار و ســرِ مرحمت یــار یكــی است». مگر می‌شود چنین آدمی در صلح منطقه تأثیر نداشته باشد؟به نظر من هر هنرمندي مي‌تواند به‌عنوان سفير هنري ايران در يك كشور بيگانه حامل پيام‌دوستي و صلح و انسان‌دوستي باشد. درنتيجه تاثير يك هنرمند در تغيير تصورات يك جامعه درباره يك كشور از نظر من از تاثير يك سياستمدار بيشتر است. سياستمدار در قالب سياست‌هايي كه از قبل تعيين شده و بعد هم به او ديكته شده، به يك كشور سفر مي‌كند و حرف مي‌زند. هنرمند اما با يك پشتوانه غني فرهنگي به همان كشور سفر مي‌كند. اين پشتوانه فرهنگي چيزي است كه ارزش‌گذاري در مورد آن كار سنگيني خواهد بود.


تعداد بازدید :  275