امیر خامنه عکاس خبری
شنیدهاید میگویند هیچ چی و هیچکس در جای خودش نیست! یک نمونهاش همین عکاسی با موبایل! سوال اینجاست چرا باید هر چیزی را ثبت کنیم، آن هم وقتی که نعمت فراموشی از سوی خداوند به همه آدمیان ارزانی داشته شده است. با این توصیف، پس چرا نباید فراموش کنیم!؟ گذشته از اینکه هر روز به تبعیت از شرکتهای خودروساز داخلی که به صرف کوتاه و بلند شدن چند سانتیمتری آنتن یک اتومبیل، نام جدیدی بر آن میگذارند، موبایلیها هم برای حفظ بازار، دايما مشغول بازی با اعداد مگاپیکسلی خود هستند! شاید ترفند تبلیغاتی تنها نامی است که میشود روی این مسأله گذاشت، آن هم با هدف بالابردن فروش این گوشیها و خالی کردن جیب من و شما! اما مسأله به اینجا هم ختم نمیشود. در کنار همه دغلبازیها، به راه انداختن مسابقات موبایلی، از ساخت فیلم کوتاه گرفته تا مسابقات پرتاب موبایل و... از دیگر اقداماتی هستند که بِرندهای شناخته شده، برای رسیدن به سود بیشتر، به آنها متوسل میشوند. شاید به دام تبلیغات افتادن کار درستی نباشد. آن هم به این سادگی! و باز هم شاید باید قدری فکر کرد. به اینکه در پس این هیاهوها چه افکاری و به چه منظوری درحال رشد هستند! این افراد و این شرکتها برایمان خوابها دیدهاند. ممکن است بگویید این حرفها قدیمی شده و ما در قرن تکنولوژی زندگی میکنیم. اینکه ما در قرن تکنولوژی و در دل مدرنیته زندگی میکنیم به کنار؛ با ادای احترام به همه طرفداران این نظریه، اما:
1- حرف نوشتار فوق این نبود که از تکنولوژی استفاده نکنیم. بلکه شاید بهتر باشد از آنچه تکنولوژی مینامیماش درست و کامل استفاده کنیم. کامل؟! بله کامل. هیچ اشکالی ندارد اگر از عکاسی لذت میبریم از یک دوربین عکاسی که دقیقا برای همین کار ساخته شده استفاده کنیم. این دوربین، کاری که دوست داریم را برایمان بهتر و با کیفیت کاملتری انجام میدهد. به واقع از روز ازل! گوشی تلفنهمراه یا «موبایل» وسیلهای بوده مناسب نامش!
2- گذشته از فرهنگ غلط استفاده از موبایل که در هر کوی و برزن شاهدش هستيم، به نظر میرسد این وسیله هر روز سردی بیشتری را برای کانون سابقا گرم خانوادهها به ارمغان میآورد. پیشنهاد میشود فقط یک هفته گوشی اسمارت فون خود را کنار بگذارید و تنها یک گوشی موبایل بدون هر پسوند و پیشوندی، جایگزین آن کنید. خواهید دید چقدر وقت زیاد میآورید و چه دغدغههایی برای یک هفته از خاطرتان خواهد رفت.
3- شاید جالب باشد بدانید در کشورهایی که خود را مهد تکنولوژی میدانند، به اندازهای که ما درگیر هستیم از این وسایل استفاده نمیشود! مثلا در کشور ژاپن هنوز هم خیلی از خانوادهها از تلویزیون لامپی استفاده میکنند. یا در کشورهای غربی با وجود تولید هر روزه و سرسامآور انواع خودرو، مالکان ترجیح میدهند همچنان از خودروهای قدیمی خود استفاده کنند. دوستان هموطنی که به کشورهای اروپایی سفر کردهاند از رواج نرمافزار ویندوز 98خاطرات جالبی دارند. باورتان میشود بعضی از اروپاییها با وجود آنکه همچنان از ویندوز98 استفاده میکنند هنوز از دنیا عقب نیفتادهاند!؟ همه اینها درحالی است که ما ایرانیها همیشه سعی میکنیم از جدیدترین نسخهها و گاها از نسخههای حتی آزمایشی استفاده کنیم. اینها ابزارهایی هستند که ما توان استفاده از حتی 10درصد تواناییهایشان را هم نداریم.
حال که به اینجا رسیده بگذارید صاف و پوستکنده بگوییم. شاید بهتر باشد گاهی این وسیله سرطان war را خاموش کنیم. مثلا هنگامی که به مسافرت میرویم که از هیاهوی زندگی شهری دور باشیم. پس چرا همچنان اصرار داریم با استفاده از این جنگ سرطانی (موبایل) از تمام آن شلوغیها باخبر شویم!؟ مگر همین یکی دو دهه قبل که اصلا خبری از موبایل نبود زندگی نمیکردیم؟ آن روزها و آن سالها از غم فراق این وسیله سرطانی چه چیزهایی را از دست دادیم؟ احتمالا سردردها و استرسهایی که نیامدند و اضطرابهایی که دمار از روزگارمان در نیاوردند. راستی در روز چند بار صفحه خاکستری موبایل خود را چک میکنیم که مبادا تماسی یا پیامی را از دست داده باشیم؟ واقعا منتظر چه هستیم؟!