شهروند| سلامت جنسی چیست و چه کسانی را باید از نظر جنسی سالم به حساب آورد؟ این سوالی است که شاید هنوز در ایران افراد زیادی به دنبال پاسخ دادن به آن نباشند ولی کمکم جای خودش را در میان دغدغههای جامعهشناسان و کارشناسان امور سلامت باز میکند. برای همین هم انجمن جامعهشناسی ایران، نشستی را با عنوان «جامعه و سلامت جنسی» و با حضور «علی آذین»، متخصص پزشکی اجتماعی و فلوشیپ سلامت جنسی، عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی و رئیس کلینیک سلامت جنسی مرکز فوق تخصصی ابن سینا برگزار کرد تا او از عناصر سلامت جنسی و وضع آن در ایران بگوید.
آذین ابتدای سخنرانیاش گفت: «در گذشته سلامت جنسی تعریف مشخصی داشت: رفاه و آسایش فیزیکی، هیجانی، روانی و اجتماعی در امور مرتبط با جنسیت و نهتنها فقدان بیماری، اختلال عملکرد یا ناتوانی. اما بعد از اجلاس آلماتا تعریف سلامت جنسی تغییر کرد و دیگر نبودن بیماری، سلامت محسوب نمیشد. بعد از این اجلاس، تعریف جدیدی ساخته شد که براساس آن سلامت جنسی نیازمند برخورد مثبت و توام با احترام به جنسیت و روابط جنسی و در عین حال امکان برخورداری از تجارب خوب و به دور از اجباری، تبعیض و خشونت است.» این متخصص پزشکی اجتماعی ادامه داد: «سلامت جنسی مستلزم این است که حقوق افراد مورد احترام قرار گیرد. عناصر اصلی در تأمین سلامت جنسی عبارتند از داشتن درک درست از مسائل مربوط به جنسیت و رفتار جنسی و احترام قایل بودن برای حقوق جنسی. در ایران روابط جنسی، یک مسأله پیچیده است و باید همه مسئولان را متوجه کنیم که این موضوع سادهای نیست و نمیتوان به سادگی درباره آن تصمیم گرفت. ما باید به این موضوع توجه کنیم که مثلا در هیچ کشور توسعهیافتهای هیچ گاه بیان نمیشود که توانستهایم اعتیاد یا دیگر آسیبهای اجتماعی را ریشهکن کنیم ولی در ایران میبینیم که طرحهای مختلف ضربتی برنامهریزی و اجرا میشود و اینطور به نظر میرسد که با چنین طرحهایی میتوان تمام آسیبها را از بین برد. باید حتما به این موضوع توجه داشته باشیم که با مسائل جنسی هم اینطور برخورد نکنیم که اگر این کار را کنیم، نشان میدهد که ما درک درستی از این موضوع نداشتهایم.» او گفت: «متاسفانه یک سوءتعبیر وجود دارد که سلامت جنسی مبتنی بر روابط جنسی است و اگر فردی بیماری ایدز یا اختلال عملکرد جنسی نداشته باشد، سالم است اما انجمن جهانی سلامت جنسی و سازمان سلامت جهانی در سال 2002 سلامت جنسی را رفاه و آسایش فیزیکی، هیجانی، روانی و اجتماعی در امور مرتبط با جنسیت و نهتنها فقدان بیماری، اختلال عملکرد یا ناتوانی تعریف کرد.»
او در ادامه گفت که برای کلمه Sexuality اسفند سال گذشته واژه «جنسینگی» در فرهنگستان زبان تصویب شده است: «این مفهومی پیچیده و چند بعدی است، دستاندرکاران سلامت جنسی موضوع روز جهانی سلامت جنسی را در سال جاری کماکان به ارایه تعریفی از بهزیوی (معادل مطرح شده بهجای Well being ) یا خوب زندگی کردن از نظر امور مرتبط با جنسیت اختصاص دادهاند.» رئیس کلینیک سلامت جنسی مرکز فوق تخصصی ابنسینا ادامه داد: «سازمان بهداشت جهانی و دیگر سازمانهای بینالمللی تا چندین دهه تمرکزشان درباره سلامت جنسی، بر سلامت باروری بود اما از حدود 15سال پیش همان سازمانهای بینالمللی پذیرفتند که فقط مسائل مربوط به سلامت باروری مهم نیست و دراینباره مفهوم پیچیدهای وجود دارد. وقتی میگوییم سلامت جنسی، سلامت باروری زیرمجموعه آن قرار میگیرد، نه اینکه فقط سلامت باروری مطرح باشد.» او گفت: «در دهههای اخیر بسیاری از طرحها و مراقبتهای اولیه بهداشتی گسترش یافت و سلامت باروری توسعه یافت. اما متاسفانه پرداختن به سلامت جنسی هنوز هم برای برخی متولیان نظام سلامت یک دغدغه جدی نیست و ابعاد سلامت جنسی نهتنها در میان اغلب اقشار مختلف جامعه چندان شناخته شده نیست، بلکه مسئولان و سیاستگذاران حوزههای فرهنگی و اجتماعی، آموزش و گاه حتی سلامت هنوز ترجیح میدهند دراینباره بهجای شواهد علمی که البته باید متناسب با جامعه ما باشد، صرفا با برداشتها و ایدههای شخصی به موضوع بنگرند.» این استاد دانشگاه ادامه داد: «در موضوع سلامت جنسی بر حسب سن و ابعاد دیگر سلامت جسمی و روانی، فرد میتواند از درجات متفاوتی از سلامت جنسی برخوردار باشد. یعنی مراحل رشد و تکامل جنسی را به خوبی طی کند و سپس در ادامه زندگی هم بیشترین قابلیتهای عملکردی را در کنار سایر ملاحظات جسمی، روانی و اجتماعی سلامت جنسی و باروری حفظ کند. به همین دلیل هم سلامت جنسی در هر سن و سالی مطرح است و اصولا تنها به روابط جنسی بین انسانها نیز محدود نمیشود. بنابراین کسی میتواند مدعی باشد که به لحاظ سلامت جنسی وضع مناسبی دارد که درخصوص جنسینگی (Sexuality) و هویت جنسی (Sexual Identity) خود یعنی مجموعهای متشکل از هویت و نقش جنسیتی و جهتگیری، رفتار و عملکرد جنسی خود، متناسب با سایر جنبههای سلامت دچار دغدغه، مشکل یا اختلال عملکرد نباشد.»
رئیس کلینیک سلامت جنسی مرکز فوق تخصصی ابنسینا در ادامه گفت: به موضوع جنسیت در سه سطح فرهنگ و عرف، رسوم و مناسبات اجتماعی و تحلیل شخصی نگریسته میشود: «با توجه به تغییرات جامعه مفاهیم رابطه قبل از ازدواج، مجرد بودن و باکره بودن متفاوت است. باید برای حقوق جنسی افراد بهعنوان بخشی از حقوق بشر احترام قایل شویم. از ابتدای صبح تا صبح روز بعد، تقریبا همه جنبههای زندگی یک فرد، اعم از وضع ظاهری و پوشش تا نحوه جابهجایی و حمل و نقل، مناسبات و تعامل بین فردی در خانه، جامعه و محیط کار و بسیاری موارد دیگر کاملا با مسأله جنسینگی در ارتباط هستند البته این ادعا اصلا به این معنی نیست که همه جنبهها و رفتار بشر جنسی هستند و نباید در این خصوص سوءتفاهم ایجاد شود.» او ادامه داد: «بنابراین برخورداری از سلامت جنسی میتواند مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی روزمره یک فرد تأثیر بگذارد و از طرفی آنچه در زندگی و اطراف فرد در جریان است ازجمله رفتار و سبک زندگی و همچنین ملاحظات جنسی حاکم بر محیط و جامعه، نقشی تعیینکننده در سلامت جنسی او دارند.»
آذین با بیان اینکه همه آن چیزهایی که سلامت جنسی افراد را تهدید میکنند الزاما از جنس بیماری نیستند، ادامه داد: «بسیاری از افراد تنها درباره سلامت جنسی خود نگرانی یا دغدغههایی دارند؛ مثلا در مورد تصویر بدنی خود یا نحوه برخورد با تکانههای جنسی یا تصمیمگیری و مسئولیتپذیری درخصوص رفتار مناسب جنسی. بعضی دیگر با مشکلاتی مواجه هستند که بهخودیخود بیماری جنسی محسوب نمیشوند اما تعامل و عملکرد جنسی را تحتتأثیر قرار میدهند؛ مثلا مسائل جنسی در سالمندی، بارداری یا در شرایط ابتلای خود یا شریک زندگی به بیماریهای مزمن یا مشکلاتی همچون خشونتهای وابسته به جنسیت.در کشور ما خدمات مشاورهای برای روان پزشکی و مسائل جنسی فاجعه بار است و باید هرچه بیشتر تلاش کنیم که سلامت جنسی را وارد نظام سلامت کنیم.» او با بیان اینکه بعضی نگران عواقب آموزش جنسی به نوجوانانند گفت: «آنها تصور میکنند این آموزشها مشوقی برای شروع زودرس فعالیت جنسی تلقی میشود، درحالیکه پژوهشهای متعدد در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه به خوبی نشان دادهاند که وقتی محتوای مناسب برای هر سن بهموقع، یعنی نه زود و نه خیلی دیر و بعد از ایجاد آسیب ارایه شده، تقریبا همیشه نقش محافظتکننده داشته است.»
آذین ادامه داد: «به عقیده من در درجه اول باید به حقوق جنسی افراد احترام بگذاریم. اگر این شرط اول را پذیرفتیم بقیه راه اگرچه ناهمواریهایی دارد اما پیمودنی است. پذیرفتن این حق یعنی اینکه نظام سلامت ما موظف است مراقبتهای مربوط به سلامت جنسی را در همه سطوح پیشگیری و درمان و برای همه اقشار جامعه فراهم آورد و در این راه شبکه بهداشت و درمان کشور و همچنین عناصر حمایتی مثل بیمهها باید احساس مسئولیت کنند. پذیرفتن این حق یعنی آموزش مناسب و بهموقع و دسترسی به اطلاعات صحیح و علمی دراینباره باید برای افراد پیشبینی شده باشد. پذیرفتن این حق یعنی کسی در کشور ناچار نباشد تن به ازدواج اجباری دهد.»