عیسی علوی| مراسم اختتامیه لوح قلم زرین که شامگاه یکشنبه در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد، جدا از بخشهای مختلفی که داشت در بخشی از آن برای فرجالله سلحشور مراسم تقدیر و بزرگداشتی برگزار شد. اما این بزرگداشت بدون حرف و حدیث
به پایان نرسید و سلحشور در صحبتهای خود بار دیگر به انتقاد از وضع سینما پرداخت. البته اگر در چند سال اخیر تقریبا تمام مصاحبههای کارگردان «یوسف پیامبر» را بخوانید اعتراض و نقد او به سینما همیشه در صحبتهایش وجود داشته اما این بار انتقادهای او نهتنها فراتر از حد عادی بود بلکه در یکی از معدود دفعات، او از کلیگویی دست برداشت و مستقیما به سراغ یکی از چهرههای سینما و فیلمش رفت و با الفاظ و تعابیری عجیب او را مورد خطاب قرار داد. رخشان بنیاعتماد و فیلم «قصهها» اینبار سیبل انتقادات کارگردان همیشه معترض سینما و تلویزیون شدند و جالب است که تا لحظه تنظیم این گزارش نهتنها واکنشهای مردم در فضاهای مجازی نسبت به این اظهارات بسیار تند بوده بلکه حتی بسیاری از رسانههای معمولا همسو با سلحشور که پیش از این صحبتهای جنجالی او را با آب و تاب بازتاب میدادند این بار یا در این مورد واکنش نشان ندادهاند یا به صورت بسیار گذری به آن پرداختهاند.
آرامشی که به هم خورد
ماجرا را از فیلم «قصهها» شروع کنیم. قصهها پس از چند سال توقیف و ایجاد حاشیههایی که به اعتقاد بسیاری از سینماگران هم صنف او – حتی آنها که شاید از برخی جهات همفکر با بنیاعتماد هم نبودند - رنگ و بویی کاملا سیاسی داشت، بهار امسال اکران شد. فیلمی که بنیاعتماد در آن با پیگیری سرنوشت شخصیتهای فیلمهای قبلیاش نقبی به وضع امروز جامعه زده است. این فیلم وضع جامعه را اسفبار توصیف کرده هرچند هنوز هم بارقههای امید در دل شخصیتها وجود دارد و اصلا مهمترین ویژگی فیلم همین وجود امید اندک در دل داستان است. با این حال در تمام سه، چهار سالی که از توقیف فیلم گذشت نیمه پر لیوان دیده شد و با هیاهو و جوسازیهای فراوان اجازه اکران فیلم داده نشد. ماجرا از زمانی که مجلسیها هم وارد موضوع شدند بغرنجتر شد اما بالاخره در تعامل سازنده سازمان سینمایی و شفافسازی درباره موضوع و مفهوم فیلم «قصهها»، نهتنها موضع منفی بسیاری از مخالفان تقلیل پیدا کرد بلکه با قرار دادن برخی محدودیتها مثل کم بودن سالنهای سینمایش و نداشتن حق تخفیف ویژه برای پخش تیزرش از تلویزیون فیلم روی پرده رفت. «قصهها» با همان محدودیتها فروش بسیار خوبی داشت و رسانههایی هم که معمولا ید طولایی در حاشیهسازی برای برخی فیلمسازان جریانهای خاص سینما دارند در مدت اکران کمترین حاشیه ممکن را برای فیلم بنیاعتماد ایجاد کردند. به این ترتیب داستان فیلم «قصهها» که همین چند سال پیش تبدیل به بحرانی در سینمای ایران شده بود با آرامش و البته محدودیت اکران شد و هیچ جا هیچ اتفاقی هم رخ نداد. حالا درست زمانی که اکران فیلم رو به پایان است و اکران در همان چند سالن باقیمانده هم تمام میشود، سلحشور روایت فیلم را دروغین و کارگردان آن را فردی دانسته که نه در ظاهر و نه در باطن نشانی از خدا و پیغمبر ندارد.
قصههای سینمای ایران دروغ است؟
بله، اتهام سنگینی است. سلحشور در صحبتهایش به جایی میرسد که آرزوی خود را داشتن سینمای اسلامی میداند. سینمایی که به تعبیر او قصههای راست و درست در آنها روایت میشود: «نه مثل الان که در وضع مناسب سر تا پای قصهها و آنچه که در سینمای ما روایت میشود، دروغ است.» بعد از این اظهارنظرها او به این بخش از صحبتهایش میرسد: «شما الان را ببینید، همین الان چه کسانی را در سینما برای مردم الگو میکنند؟ کسانی که نه ظاهر و نه واقعشان نشانی از خدا و پیغمبر(ص) را ندارد. سینماگری که به راحتی به همه مسئولان اهانت میکند و میگوید فیلمم را اکران میکنم و مردی هم نمیبینم که جلوی اکران آن را بگیرد. این درحالی است که فیلم او درباره فتنه است و در این مملکت هم هیچکس به او نمیگوید که خانم حرف حساب تو چیست؟ وقتی امام خامنهای علیه فتنه موضع دارد، چطور این خانم میتواند برای آن فیلم بسازد و به هیچکس هم محل نگذارد؟» البته جالب است که رخشان بنیاعتماد تنها یکبار در نشست مطبوعاتی نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر، با اشاره به مسئولان سینمایی دولت احمدینژاد گفت که کسی نمیتواند جلوی فیلم ساختن او را بگیرد. سلحشور بعد هم گفته مسئولان به این باور رسیدهاند که فیلم و سریالهای غربی وحی مُنزل است، اما او آرزو دارد که در جریان فیلم و سریالسازی اسلامی، اثری مانند حضرت موسی(ع) را بسازد. سلحشور این بار برخلاف همیشه خیلی شفاف از طرف مقابلش نام برده و او را قضاوت کرده است و همین موضوع راه را برای ذکر برخی نکات درباره اظهارات سلحشور آسانتر مینماید.