| امین تریان | دانشآموخته تاریخ ایران |
دیوانگان بخشی از جامعه ایرانیانند که در تاریخنگاری کهن به آنان کمتر پرداخته شده است. آنچه درباره دیوانگان و چگونگی رفتار با آنان میدانیم مطالبی پراکنده در کتابهای طب قدیم است. میدانیم که دیوانگان بیآزار در شرایط نسبتا مناسبی در شهرها و روستاهای ایران میزیستند، بدون مزاحمت در شهر میگشتند و با مردم میآمیختند. حکایت دیوانگان خطرناک اما از نوعی دیگر است. آنان در روزگار کهن در دارالمجانین نگهداری میشدند. دیوانگان را در دوره صفویه در بخشی ویژه در بیمارستان یا زندان نگاه میداشتند، بر دستوپایشان بند مینهادند، روزها با شلاق کتکشان میزدند، داروهای تلخ به خوردشان میدادند و از سقف آویزانشان میکردند. این رفتاری بود که با دیوانگان با تصور درمان انجام میشد؛ به روایت جرجانی، اگر روشهای معمول درمان مفید واقع نشد باید ضربه محکمی به سر آدم دیوانه زد. بهاءالدوله نیز بر آن است که دیوانه را باید آنچنان ترساند که جرأت دهان بازکردن به خود ندهد، به این منظور باید پس از هر وعدهغذایی او را فلک کرد، سرش را تراشید، بر صورت او داغ نهاد و با شلاق به شدت کتکش زد. گروهی دیگر از اطبا، کشیدن دندانها و داغکردن شقیقهها را توصیه میکردند. به هر روی، تا دوره قاجاریه و آشنایی با پزشکی جدید این درمانها تنها راهنجات دیوانگان خطرناک از بند بیماری یا دستکم رهاندن دیگران از خطر آنان شناخته میشد. از اینرو یکی از مسائلی که در این دوره ایرانیان رهسپار فرنگ را بهشگفتی دچار کرد، موضوع تیمارستانهای فرنگی و نوع رفتار با دیوانگان در آن سرزمینها بود. آنان در سفرنامههای خود این شگفتی را درقالب اختصاص فصلی یا بخشی به موضوع تیمارستانهای فرنگ نمودار ساختند.
رضاقلیخان نایب الایاله که در 1253 قمری به فرنگ راهی شده بود، شاید نخستین ایرانی باشد که به این موضوع اشاره کرده است. وی که به «تماشاى تيمارستان لندن» رفته بود با ساختمانی بسیار بزرگ و زیبا در چهار طبقه روبهرو شد. در آنجا وسایل آسایش دیوانگان شامل میز، صندلی و تختخواب و هر آنچه که بدان نیاز داشتند، آماده کرده بودند، بهگونه ای که مینویسد «جميع مايحتاج آن ديوانگان را درغايت مهربانى و تلطف چنان آماده و مهيا كرده بودند كه هركس ميل به جنون میكرد و آن مجانين مطلقالعنان در آن خانه با يكديگر معاشرت مينمودند». بنابر اشاره رضاقلیخان هر یک از زنان و مردان دیوانه در آنجا به حرفه و کاری که در دوران سلامت به آن میپرداختند، سرگرم بودند. وسایل آسایش، کار و مطالعه آنان در بالاترین میزان آماده بود. بخشی نیز ویژه پزشکان در نظر گرفته بودند که «در هفته
دو روز چند نفر از اطباء بجهت معالجه مجانين در آنجا جمع ميشوند. مجانين را بنظر اطبا ميرسانند. در باب غذا و دواى ايشان با يكديگر مشورت كرده قرار ميدهند و هريک كه رفع مرضش شود بعد از تجربه او را رها میكنند و قرار ايشان بر اين قسم است و مخارج آن با دولت است».
فرخخان امينالدوله نیز که در سال ۱۲۷۲ قمری به دیدار «ديوانهخانه شهر لندن» رفته بود از ساختمان بزرگ و زیبای سهطبقهای یاد کرده است که در آن وسایل آسایش و راحتی برای دیوانگان درمانپذیر آماده شده بود: «چون فصل زمستان بود بخاریهاى اين طالار مطوّل را با رديف و قطار سوزانيده و اطراف آنها صندلیهاى نرم و نيمتختهاى راحت گذاشته كه پنج و شش نفر يكجا جمع، بعضى مشغول صحبت و بعضى مشغول خواندن كتاب و روزنامه بودند. ابدا حركت لغو و هرزهگویى در آنجا مشاهده نگرديد؛ ولى از حالتشان معلوم بود كه مسلوبالشّعور و بعضى كمال بهت را داشت. و آن طالار را از سقف و ديوار آرايش داده بودند از انواع و اقسام گلها و پردههاى بزرگ تصويرى و از تمثالهاى مرمرى و قفسهاى بزرگ آويزان كه از هر جنس طيور مشغول بازى و خواندن بودند. و اين اوضاع و اسباب را فراهم آورده بودند براى اينكه خيال ديوانگان مشغول اينها بوده اثرى كه از خارج عارض شده كمكم معالجه و رفع بشود». از این روی وی آنجا را درحقیقت مدرسه ای با کمال تنقیح مینامد. «دور اين طالارها حجرات و تخت و رختخواب و همه اسباب لازمه يك منزل را موجود داشت. و حمّامى در هر مرتبه موجود، و هفتهاى يكدفعه آنها را شستوشو نموده، لباس ايشان را عوض مىكنند. رختشورخانه مختصّى دارند كه زنهاى متعدده شب و روز مشغول شستن و خشكنمودن و اتو كشيدن و نمره گذاشتن و ترتيبدادن، و انبار بزرگى تختهبندى و خانهخانه مرتب گرديده جاى لباسهاى شسته شده است كه دستهبدسته با نمره در آن خانهها ترتيب دادهاند».
برای دیوانگان خطرناک اما «اطاقهاى چوبى ساخته، همه زمين و ديوار را ماهوت كشيده و وسط آنها را پر از چيزهاى نرم نمودهاند. و هركس كه زنجيرى مىشود چند روزى در آن اطاقها مىگذارند اگر بخواهد خود را به در و ديوار بزند همهجا را نرم يافته آسيبى نخواهد ديد و از قرارى كه مىگفتند ديوانههاى زنجيرى در اوايل ناخوشى مثل حيوانات وحشى از همهچيز ترس و رم مىكنند. بعد از آنكه موافق مزاج آنها حركت گرديد در اندك مدت آن حالت رفع و آرام و مأنوس مىشوند، و بعد از آن معالجه مىشوند». امینالدوله همچنین اشاره میکند دیوانگانی که درمان شوند از دیوانه خانه رها میشوند اما باقی تا پایان عمر در آنجا بستری خواهند ماند. در جایی که به گمان وی هیچگونه نقصی در اوضاع آن ندیده است.