آداب و رسوم ماه مبارك رمضان یكی از مباحث مهم فرهنگ مردم است كه به واسطه قدمت خود، از قداست ویژه ای برخوردار است. متأسفانه در زندگی شهری و ماشینی، بسیاری از این سنتهای زیبا به بوته فراموشی سپرده شده اند و بسیاری دیگر نیز
كم رنگ تر شدهاند و از آنجا كه این رسوم زمینه ساز همبستگی در جامعه به ویژه در میان آحاد ملل مسلمان است، اهمیت فراوانی نیز
دارد.
آداب و رسوم رمضان در اصفهان
پوشاندن پیراهن مراد بر تن حاجتمندان
مردم استان اصفهان در اواخر ماه شعبان با نظافت و خانهتکانى، نظافت اماکن عمومى، نظافت شخصى و تهیه مایحتاج ماه رمضان به پیشواز ماه مبارک میروند و خود را براى میهمانى خالق مهیا میکنند. همچنین براى استفاده هرچه بهتر از ایام و لیالى این ماه مبارک و تزکیه نفس، از وعاظ و روحانیون دعوت میکنند و در مساجد و حسینیههاى استان، منابر وعظ و سخنرانى برپا میشود. در اکثر مساجد برنامههاى منظم قرائت قرآن برپا میشود. در بسیارى از منازل نیز اینگونه برنامهها رایج میشود.
از مراسم فرح بخش این ماه، بیدارشدن هنگام سحر و سحرىخوردن است. در گذشته مردم با صداى بانگ خروس، صداى نقاره یا طبل و شیپور یا با خواندن سوره یاسین و طه بیدار میشدند یا اینکه همسایهها همدیگر را با کوبیدن در منزل یا دیوار خانه بیدار میکردند یا اینکه با صداى توپ یا صداى مناجات بیدار میشدند.
ولى امروزه صداى زنگ ساعت و صداى زنگ تلفن یا صداى روشن شدن تلویزیون که از قبل تنظیم شده است، مردم را براى سحر بیدار میکند.
در اکثر مناطق ایران هنگام سحر، صداى مناجات و سحرخوانى فضایى بسیار دلپذیری بهوجود میآورد و همه خفتگان را از خواب بیدار میکند و آنها را به یاد پروردگار میاندازد. سحرخوانى در گذشته، در بام منازل انجام میشد، اما امروزه بلندگوى مساجد و منازل صدا را به همه نقاط میرساند.
افطارىدادن یکى از رسوم پسندیدهاى است که از دیرباز در میان مردم این استان مرسوم بوده و
کسانى که توانایى دارند یک یا چند روز از ماه رمضان را افطارى میدهند. در ایام شهادت مولاى متقیان حضرت على علیهالسلام، مردم اصفهان همانند سایر مردم ایران اسلامى، غرق در ماتم و عزا هستند.
همهجا سیاهپوش میشود، هیاتهاى عزادارى تشکیل میشوند و دستهها بهراه میافتند. کسبوکار و بازار یکسره تعطیل شده و عزادارى در این سه روز ادامه دارد.
در این شبها که مصادف با لیالى قدر است، مردم تا سحر بهدرگاه خدا دعا و نیایش میکنند و بر قاتلان على علیهالسلام لعن میفرستند و در تمام مساجد و حسینیههاى استان در سوگ مولاى خود به نوحهسرایى و عزادارى میپردازند. در جریان مراسم شبهاى قدر، دعاهایى که مخصوص این لیالى است و همچنین سورههایى از قرآن مجید قرائت
میشود.
خواندن نماز قضا، نماز نافله شب و نماز هفت قلهوالله نیز ازجمله برنامههاى این شبهاست. برخى نیز با هم صحبت میکنند ولى تا سحر بیدار میمانند.
قرآن بهسر گرفتن یکى دیگر از آیین شبهاى قدر است که در سراسر کشور
اجرا میشود.
از دیگر مراسم مخصوص این ماه که در اصفهان برگزار میشود میتوان از مراسم شبنیمه، رسم هومبابایى و دوختن پیراهن مراد نام برد.
مراسم شبنیمه
در کاشان در شب پانزدهم ماه رمضان، بچهها و نوجوانان به در منازل میروند و جملاتى را با هم میخوانند و از صاحبخانه هدیهاى را درخواست میکنند. هدایا از قبیل پول و شیرینى و سایر خوراکیهاست.
رسم هومبابایى
این رسم در بسیارى از شهرهاى استان ازجمله کاشان برگزار میشده است. این رسم توسط بچهها و جوانها از شب اول ماهرمضان آغاز و تا شب پانزدهم که آن را شبنیمه میگویند، ادامه دارد. بچهها و جوانها در دستههاى مختلف ۴ تا ۲۰ نفره به هومبابایى میروند.
این عده بعد از افطار در محل معینى جمع میشوند و یک نفر را بهعنوان صندوقدار براى جمعآورى پول و خوراکیها و یک نفر را بهعنوان میداندار براى خواندن ابیاتى انتخاب میکنند.
بقیه جوانها نیز باید همصدا، جواب میداندار را بدهند. آنها به هر خانهاى که رسیدند، در خانه را میکوبند و شروع به خواندن میکنند و بچهها جواب میدهند. بچهها عبارت «هومبابا، هومبابا» را بعد از هر بیت میداندار تکرار میکنند.
دوختن پیراهن مراد
این مراسم اغلب روز ۲۷ماه رمضان در اکثر شهرها و روستاهاى استان برگزار میشده است. زنهایى که مریضى داشته، یا بچهدار نمیشدند یا اینکه بچه آنها در کودکى میمرده است، پیراهنمراد میدوختهاند. زنى از بستگان بیمار پارچهاى را به مسجد میبرد و بعد از نماز مغرب و عشا آن را میبریدند و میدوختند. سپس از روحانی مسجد میخواستند که روضه حضرت ابوالفضل علیهالسلام بخواند و بیمار را دعا کند. آنگاه همه رو به قبله آیه «امن یجیب...» را میخواندند و صاحب نذر مقدارى خرما بین مردم تقسیم میکرد. بعد روحانی با عدهاى به دیدن بیمار میرفتند و براى او دعا کرده و پیراهن را به تن او میپوشاندند و معتقد بودند که خدا او را شفا خواهد داد.
همچنین در کاشان رسم بود که شب ۲۷ ماه رمضان، زنان تازهعروس را براى سفیدبختى به مسجد میبردند. سعى داشتند عروس را در صف اول جماعت جاى دهند. پس از خواندن نماز مغرب و عشا، مقدارى شیرینى یا خرما بین نمازگزاران تقسیم میکردند. آنگاه عروس را به خانه بازمیگرداندند و معتقد بودند که بین زن و شوهر هرگز جدایى نمیافتد و همیشه در صلح و صفا بهسر خواهند برد.
از گذشته همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان در اکثر مناطق شرق اصفهان آداب و رسوم ویژه محلی برگزار میشد. متاسفانه گذر زمان روی برخی از این آداب و رسوم گرد فراموشی نشانده و بعضی از آنان همچنان به قوت خود باقی است. برای نوعروس، مراسم ویژه شب بیستوهفت و پختن
نان جو ازجمله این رسوم است که همچنان در این ماه برگزار میشود.
افطاری برای نوعروس (براآن جنوبی)
در منطقه براآن جنوبی و بین اکثر مردمان محلی این منطقه با آمدن ماه رمضان، خانواده تازهداماد در تدارک بردن افطاری در اوایل ماه به خانه نوعروس هستند. در این مراسم بزرگان فامیل داماد با در دست داشتن سینیهای افطاری (میوه، حلیم، آجیل، پشمک و...) و همچنین هدایا به خانه عروس میروند و هدایا را در وسط خانه روی سفرهای بزرگ قرار داده و یکی از بزرگان به معرفی هدایا میپردازد. در ادامه پس از طی چند شب این مراسم توسط خانواده عروس بهسمت خانه داماد تکرار میشود.
مراسم شب بیستوهفتم (حسنآباد)
در حسنآباد جرقویه از قدیم رسم بر آن بود که در شب بیستوهفتم ماه رمضان مردان بعد از غروب آفتاب به در خانه همسایهها رفته و با خواندن شعری با مضمون درخواست نعمت برای آن خانواده از آن خانه هدایایی از قبیل (پول، خرما، شیرینی، کشمش و...) دریافت میکردند. ولی بهمرور زمان این رسم امروزه بیشتر از طرف نوجوانان و جوانان اجرا میشود. در این زمان نوجوانان بههمراه دوستان خود بهدر خانه همسایهها میروند و بعد از دریافت هدایا آنان را بین خود تقسیم میکنند.
پختن نان جو (در کلیه مناطق شرق)
این رسم هنوز در تمامی مناطق شرق اصفهان خصوصا روستاهای این مناطق به قوت خود پابرجاست. در روز چهاردهم ماه رمضان مردان با بردن دانهجو به آسیاب، آرد جو را برای پختن نان نذری بهمنازل میآورند. زنان از عصر روز چهاردهم ماه به پختن نان میپردازند و نان آماده شده را بههمراه خرما بهمساجد برده و با نیت افطاری بین نمازگزاران تقسیم میکنند.
کلیدزنی در شبهای ماه رمضان
سیرجانیها در برپایی آیینهای سنتی همیشه نقش موثری را در تاریخ دیار کرمان ایفا کردهاند، اجرای مراسمهای گوناگون در ایام ماه مبارک رمضان و عید نوروز در سیرجان، تاج دیار کریمان رونق بسیاری داشته است. این رفتارها و سنتها در زندگی مردم سیرجان همیشه وجود داشته است اما در دنیای مدرن امروز، دیگر مردم از این سنتها فاصله گرفتهاند و کمکم این رسم و رسوم و آیینها درحال فراموشی است.
در ماه مبارک رمضان نیز مساجد در سیرجان رونق بیشتری بهخود میگرفت و در اوایل این ماه مبارک همه مردم برای غبارروبی مسجد با شوق خاصی فرشها و لوازم مسجد را رفتوروب میکردند. اما امروزه برداشت ما از مساجد تنها جنبهمذهبی دارد. نسل جوان با اندیشههای مدرن انگیزهها را برای رونقبخشیدن به مساجد به مخیله فراموشی سپردهاند و این میتواند یک آسیب جدی برای نسل جوان ما باشد.
سنت کلیدزدن سیرجانیها در ماه رمضان
کلیدزنی یکی از آداب و رسوم مردم استان کرمان بهخصوص سیرجان است که در شبهای ماه مبارک برگزار میشد، در این مراسم «کلید زن» داخل یک سینی، آینه، سرمهدان و یک جلد کلامالله مجید قرار داده و به منازل اهل محل میرود و درحالیکه صورت خود را با چادر پوشانده با کلید به سینی میزند.
این مراسم در سیرجان قدیم و بهطور ویژه به زنان حاجتمند اعم از بیوهزنان، دوشیزگان جوان دمبخت یا زنان بیفرزند اختصاص داشته است، بدینگونه که درون یک کِمو(الک) یک قطعه آینه، یک عدد سرمهدان و قدری نبات میگذاشتند و درحالیکه صورتهای خود را میپوشاندند تا کسی آنها را نشناسد، در محلهها به در خانهها میرفتند.
مردم سیرجان در قدیم عقیده داشتند، خوراکیهایی که کلیدزنها از خانهها جمع میکردند، خواص بسیاری دارد و اگر شخصی حاجتمند با عقیده و ایمان از آنها مصرف کند به کمک خداوند حاجتش روا میشود.
مردم خطه کهنآران و بیدگل، از دیرباز رسوم مذهبی و آیینهایی داشتهاند که بعضی از آنها زبانزد است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
سحرخوانی
سحرخوانی یکی از رسوم قدیمی مردمان خطه کویر است که از دیرباز، جایگاه ویژهای در برنامههای ماه رمضان داشته است. اشعاری بسیار کهن از مردمان آران و بیدگل باقی مانده است که گاهی هنوز هم در سحرهای ماه رمضان، از گلدستههای رفیع شهر شنیده میشود: «گفتی که تو را عذاب خواهم فرمود، من در عجبم که در کجا خواهد بود/ آنجا که تویی عذاب نبود آنجا، آنجا که تو نیستی کجا خواهد بود».
آیین قاشقزنی
در ایام قدیم افرادی با کوبیدن چوب به قابلمهها در سحرگاه، در کوچهها میگشتند و مردم را از خواب بیدار میکردند. آیین قاشقزنی نیز از دیگر آیینهای این ماه مبارک در شهرستان آران و بیدگل بود که طی آن، زنان محلهها نیز با روی پوشیده به در منازل میرفتند و با در دست گرفتن قابلمه و قاشقی، مقدار اندکی آذوقه جمعآوری کرده و آن را مبارک میدانستند.
آیین جزءخوانی
در گذشتهها، جزءخوانی یکی از آیینهای مرسوم بوده است و معمولا خانوادهها در کنار یکدیگر، کوچک و بزرگ به این کار اقدام میکردند. در ایام رمضان جلسات قرآن محلی هم رونق میگرفت. مردم به فکر فقرا و همسایگان نیز بودند و سفرههای افطار و سحر را در مساجد و خانهها میگستردند.
آیینهای نیمهرمضان
در روز نیمه ماه مبارک رمضان نیز که مصادف با میلاد امامحسنمجتبی(ع) است، تازهدامادها برای نوعروسان هدیه آورده و به میمنت این روز، جشن میگرفتند.
کودکان شهر در نیمههای ماه رمضان، بههمراه بزرگترها در سحرگاهان بهمساجد میآمدند و آیینی بهنام «هومبابایی» را به میمنت میلاد کریم اهلبیت امامحسن(ع) و به پاسداشت روزهداری خود برگزار میکردند.
آنها با خواندن اشعاری مانند «امشب شبنیمه است که ما مهمانیم هوم بابا هوم ننه، هدیه ماست که ما شادانیم هوم بابا هوم ننه، دست در کیسه کن اشرفی را خردهکن، یکی بده به من یکی بده به اون هوم بابا هوم ننه، تا که همه راضی شوند از در خانهات راهی شوند هوم بابا هوم ننه» به در خانهها رفته و از بزرگترها عیدی میگرفتند.
آداب و رسوم رمضان در کهگيلويه
رمضان در باور و فرهنگ مردم کهگیلویه و بویراحمد همواره با برخی سنتها و آداب و رسوم کهن همراه بوده است که نشان از اهمیت این ماه نزد مردم این خطه دارد. مردم استان بنا بر سنتی دیرینه چند روز مانده به آغاز رمضان با روزهداری به پیشواز ماه میهمانی خدا میروند زیرا معتقدند با این کار، باب مهیا شدن برای ماه خودسازی بازمیشود.
مردم استان درحالی در تابستان امسال به ضیافت رمضان میروند که دمای هوا در برخی شهرستانهای گرمسیری استان بعضی روزها از مرز 46 درجه عبور میکند، با این وجود شوق و ذوق در چهره آنها نمایان است.
در سالهای نهچندان دور کشاورزان با زبان روزه در اوج گرما در زمینهای خود مشغول کار بودند و برای اینکه شدت تشنگی آنها را از کار باز ندارد، مشک کوچکی از آب به شکم خود میبستند تا کمی خنک شوند و کمتر احساس عطش کنند.
گرمای هوا، قرار گرفتن عشایر در ییلاقها، رمضان در کورهدهات و آبادیها، روزهگرفتن در سیاهچادرهای عشایر و اینکه گاهی رمضان با زمان کوچ یا فصل درو در روستاها همراه است که این خود به حلاوت روزه نزد روزهداران میافزاید.
خانهتکانی یکی از آداب و رسومی است که مردم این استان پیش از ماه مبارک رمضان انجام میدهند. پیش از فرارسیدن این ماه، کهگیلویه و بویراحمدیها به زدودن آلودگی از چهره خانه و محله خویش میپردازند، درواقع با نظافت و خانهتکانی به پیشواز بهار قرآن میروند تا بتوانند با فراغت و آسودگی خیال به انجام تکالیف دینی خویش بپردازند.
پاکیزگی تنها به محیط خانه محدود نیست و پیر و جوان با طیبخاطر در نظافت اماکن عمومی محله خود مشارکت میکنند و مساجد و تکایا را جهت برگزاری مراسم گوناگون ماه رمضان آماده میکنند، خادمین مساجد، مسجد را آب و جارو کرده و زیلوها، فرشها و گستردنیهای داخل شبستان را میتکانند و ظروف و وسایل آبدارخانه را شستوشو میدهند. در امر نظافت شخصی نیز، همگان اهتمام میکنند که شب قبل، غسل ورود بهرمضان را انجام دهند.
در کهگیلویه و بویراحمد، زنان روستایی در ماه رمضان مانند عیدنوروز که منازل خود را غبارگیری میکنند، اقدام به غبارروبی مساجد میکنند، زنان مومنه بر این اعتقادند خانهای که برای شروع ماه رمضان پاک و تمیز نباشد، خیر و برکت ماه میهمانی خدا از آن گریزان میشود.
نگریستن به آیینه و نذر صلوات و دیگر ذکرها پس از رویت هلالماه بین مردم استان مرسوم است. زیرا آنها معتقدند که باید در ماه رمضان دل مومن همچون آیینه صاف و روشن باشد و از ناپاکیها صیقل یابد.
اگرچه امروز استفاده از رسانه، ساعتهای زنگدار و گوشیهای همراه برای زمان دقیق افطار و سحر استفاده میشود اما در قدیم این رسم به شکل دیگری انجام میگرفت. از قدیمالایام، برای بیدارشدن در سحرهای ماه مبارک رمضان و تشخیص وقت دقیق سحر و انجام اعمال مخصوص از وسایل و روشهای گوناگونی استفاده میکردند، بعضی از این روشها امروزه نیز متداول و برخی منسوخ شدهاند ازجمله نگاهکردن به ستارگان و محل آنها در آسمان، بانگ خروس، روشنکردن چراغهایی در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد، صدای نقاره و طبل و شیپور، صدای مناجات از گلدستههای مساجد، جار کشیدن در کوچهها، صدای بوق حمامها وکوبیدن دیوار همسایه از شیوههای پیشینیان برای اعلام وقت شرعی بوده است.
در قدیم در این ماه با بانگ خروس و دیدن هشت ستاره متوجه سحر میشدند و در ساعات ظهر با فروکردن چوبی در خاک زمانیکه سایه نداشت ظهر بود و زمانیکه سایه داشت بعدازظهر بود و برای افطار هم به زبان محلی (مرغان جا گرفتهاند) یا با دیدن سه ستاره متوجه زمان افطار میشدند.
هنگام افطار یک نفر از اهالی که عمدتا از نوجوانان روزهاولی بود در محلههای مختلف روستا با رفتن به پشتبام بانگ افطار فرارسید (بخرید هووی بخرید؛ یعنی آهای بخورید افطارشده)، سرمیداد و هنگام سحر هم با ضربهزدن به دیوار همسایه و بهصدا درآوردن کوبه در خانه و نیز صدای طبل یا نقاره همدیگر را برای سحری بیدار میکردند، گاهی هم موذنان در روستاهای استان، با صدای نافذ و گیرایی، وقت سحر را بر پشتبامهای منازل یا مساجد اعلام میکردند.
اگر نور یا صدایی از خانهای نمیآمد، همسایهها فکر میکردند که افراد آن خانه روزه نمیگیرند و گاه آنها را با اصطلاح «روزهخوار» خطاب میکردند.
زنها پیش از افطار، مشغول آمادهکردن افطاری میشوند و وسایل آب گرم و چای را هم آماده میکنند.
بر سر سفره افطار دعاهای مخصوص افطار خوانده میشود و با نوشیدن مقداری آب داغ یا خرما و نان جو روزه خود را میگشایند بعضیها هم با قند یا نبات با آبداغ افطار میکنند. افطاری معمولا خوراکیهای حاضری مثل نان، پنیر، سبزی، آش، هندوانه، خربزه و ماست محلی است و سحرها بیشتر پختنی و غذای گرم مثل چلو و خورش است.
ماه رمضان در کهگیلویه و بویراحمد ماه احسان، اطعام و تجدیددوستیهاست و اکثر خانوادهها، سعی میکنند حداقل برای یکبار در طول این ماه به افراد فامیل و نزدیکان، افطاری بدهند. افطاردادن به اندازهای بین مردم استان جایگاه دارد که هریک سعی میکنند در این امر بر دیگری پیشی گیرند و دادن افطاریهای جمعی، برای مستمندان در بیشتر مساجد شهری و روستایی استان در شبهای ماه رمضان مرسوم است.
افطاردادنها از هفته دوم ماه رمضان آغاز میشود که معمولا فقرا را به مراسم افطاری دعوت میکنند همچنین عشایر سعی میکنند به کسانی که از بضاعت مالی کمتری برخوردارند در این ماه کمک کنند و به صورت نوبتی خانوادهها هنگام افطار یا سحر سفره خود را با آنها تقسیم میکنند.
در این ماه به حرمت حضرت علیابنابیطالب(ع) معمولا مراسم عقد و عروسی بین مردم معمول نیست اما معتقدند، فراهمکردن مقدمات یک زندگی مشترک و مراسم بلهبرون در این ماه، پربرکت و میمون است.
از دیگر سنتهای مرسوم در استان برگزاری آیینهای حسنه ختمقرآن است. این سنتحسنه در جمع خانوادههای یک روستا، محله و جمع دوستان مرسوم است و بهصورت دورهای مراسم افطاری و ختم قرآن در منزل شخصی یکی از افراد جمع برگزار میشود. نجوای سبحانک یا لااله الاانت، الغوث الغوث خلصنا من النار یارب که به گوش میرسد، نشان از شبهای احیا در استان است که این نوا بهویژه در سیاهچادرهای عشایر و در دل صحرا جذابتر هم میشود. در این شبها مساجد، حسینیهها و مصلاها و سیاهچادرهای عشایر همه از خیل مشتاقان وصالدوست و خریداران معرفت و تشنگان محبت و رحمت دوست آکنده و لبریز است، در این روزها و شبها احسان و نیکوکاری مردم و خانوادههای آنان به اوج خود میرسد. کودکان و نوجوانان نیز از این آداب و رسوم سنتی و معنوی سهمی برای خود دارند. آنها پابهپای بزرگان و والدین خود سحری میخورند و چون ظهر شرعی فرا میرسد، افطار زودهنگام میکنند که این نوع روزه نزد مردم استان به (کلهبنگشتی یا کلهگنجشکی) معروف است. در عصر روز آخر رمضان بسیاری از خانوادهها در بسیاری از شهرها و روستاها به زیارت اهل قبور رفته و نذر و احسان میکنند.
در آخرین شب ماه مبارک رمضان همه سعی میکنند هنگام اعلام عید در خانههای خود باشند تا فطریهشان به گردن کسی نیفتد. سرپرستخانواده با محاسبه میزان فطریه افراد آن را از قوتسالانه یا از پول توی جیب جدا کرده و در محل خاصی قرار میدهد، فطریه در روستاها و بین عشایر شامل آرد و گندم است که سرپرستخانواده آن را پشت در منزل قرار میدهد که در اولین فرصت به افراد فقیر و مستمند تحویل دهد. در برخی مناطق روستایی و شهری در روز پایانی ماه رمضان، بعد از ادای فریضه مغرب و عشا، آیین وداع با ماه رمضان برگزار میشود که این آیین شامل نمازهای مستحبی و دعاهاست.
عید سعید فطر جایی که عشایر نزدیک مسجد باشند، نماز عید فطر را برگزار میکنند و در زمان کوچ بزرگترها محلی را برای نماز درنظر میگیرند و به یکدیگر تبریک میگویند و در آخر جشن با شکوهی هم برگزار میشود. اما هلال ماه شوال که به بام آسمان نقش میبندد، حلول شوال و پایان رمضان حتمی است و فردایش عید فطر است و شادی و نشاطی دیگر، به شکرانه توفیق یک ماه روزهداری و منزلت در جوار محبت پروردگار، خانوادهها را دربر میگیرد. رفع کدورت در میان افراد یا قبایل با برگزاری مراسم آشتیکنان که ریشسفیدان انجام میدهند از دیگر رسومی است که در این ماه در استان انجام میشود.