احمدرضا دالوند
تاريخ تمدن بشرى گواهى مىدهد كه ايرانيان طى ششهزارسال عشق خود را به زيبايى نشان دادهاند و در اين راه خدمات بزرگى به تمدن و فرهنگ بشرى كرده و «شيوه خاص ايرانى» را در هنر به وجود آوردهاند. ايرانيان در رشتههاى متعددى طبع آزمايى و آثارى خلق كردهاند كه سرآمد روزگار خود بوده است. ازجمله در رشتههايى چون: نقاشى و مينياتور - خط و تذهيب - صحافى و تجليد - حجارى و گچبرى – چوببرى و منبتكارى - حكاكى عاج و استخوان - فلزكارى – سفالسازى - شيشه و بلور - منسوجات - فرش و قالى - كاغذسازى - آجركارى - كاشيكارى و ...
ايران به واسطه موقعيت جغرافيايى از سه تمدن و فرهنگ چين و هند و اروپا استفاده كرده و اندوختههايى بر ادب و علم و هنر خود افزوده و در مقابل توانسته است آن تمدنها را از فرهنگ خود بهرهمند سازد. ايران در تمام طول تاريخ مدنى خود، شخصيت خود را حفظ كرده و طوفانهاى سهمگين مانند حمله اسكندر مقدونى و هجوم قبايل مغول و تاتار نتوانسته است او را محو يا به كلى تغيير دهد، بلكه پس از هر فاجعه هولناكى، سجاياى اصلى خود را بازيافته و دوباره برپاخاسته و زندگى از نو آغاز كرده است. ازجمله رشتههايى كه ايرانيان به آن مىپرداخته و آثارى بديع خلق كرده اند و تأثيرى شگفت در آن سوى مرزهاى ايران برجاى گذاشته بود، صنعت «قالیبافی» بوده است. عالىترين قالىهاى ايرانى در دوره صفوى بافته شده است. در زمان شاه اسماعيل و شاه طهماسب، شهر تبريز يكى از مهمترين مراكز صنعت و فن و ازجمله قاليبافى بوده است. ساير مراكز قاليبافى عبارت بودند از: كاشان، همدان، شوشتر، هرات و اصفهان. هر قالى ايرانى يك اثر صنعتى كامل و تركيب متعادلى از طرح و رنگ و نقش بوده است. در آمريكا چندين نمونه عالى از قالىهاى ايرانى وجود دارد. دو نمونه معروف در موزه مترو پوليتن نيويورك است. يكى در مجموعه «آلتمن» و ديگرى در مجموعه «بلومنتال». نمونههاى عالى ديگر در مجموعه مايرون تيلور Mayron Taylor و پال گتى Paul Getty يافت مىشود. قديمىترين نمونه موجود قالى ترنجى با مناظر شكار است كه در موزه «پولدى پزولى» Poldi Pezzoli در ميلان ايتاليا نگهدارى مى شود و تاريخ بافت آن ۹۲۹ هجرى است، نام بافنده آن نيز «غياثالدين جامى» است.قالى بزرگ ترنجى مسجد شيخ صفى اردبيل كه هماكنون در موزه «ويكتوريا و آلبرت» لندن قرار دارد، برطبق كتيبه روى آن، به دستور «مقصود كاشانى» بهعنوان هديه به مقبره مذكور بافته شده است (۹۴۶هـ).
از مشهورترين قالىهاى ايرانى، قالىهايى است كه نقش گل و برگ نخلى و شكل ابر به سبك چينى دارند. اين نوع قالىها را به اشتباه به اصفهان نسبت مىدهند در حالى كه متعلق به شرق ايران و هرات هستند. تصوير اين نوع از قالىها در آثار نقاشان بزرگ هلندى و اسپانيايى قرون شانزده و هفده ميلادى ديده مىشود. در زندگى روزانه ايرانيان، باغ نقش عمدهاى داشت. نقاشان ما نيز در آثار نقاشى و مينياتور اغلب مناظر باغ مىكشيدند. نقش باغ در اوايل دوره صفوى در طراحى قالىها مرسوم شد. يك گروه جالب از قالى ايرانى، داراى نقش باغ هستند. در اين نوع از قالىها، سطح قالى به قطعات مستطيلى كه داراى درخت و گياه است و جوى آب آنها را از هم جدا كرده تقسيم شده است. اين نوع قالىها، به «قالى خيالى» موسوم و به قالى «بهار خسرو» نيز معروف بودند. قديمىترين نمونه از اين نوع كه با نخ نقره و طلا بافته شده، در مجموعه «فيگدور» در وين واقع است كه در زمان شاه عباس بافته شده است.