يحيي يثربي استاد فلسفه
زندگی امروز ما، زندگیای است که در دوران مدرن، سپری میشود و به همین دلیل، الزامات خاص خود را داد. ما باتوجهبه زندگي در دوران مدرن و با نظر به تغييرات زیادی كه در زندگيمان پديدار شده است، نيازمند الگوسازي در جامعه هستيم. در جوامع گذشته به دلیل سادهبودن زندگی مردم و سادگي روابط ميان آنها، الگوسازي از مسير موعظه شکل میگرفت. در اين روش كه بر اخلاق جامعه هم تأثیر میگذاشت، جامعه حركت و پويايي خود را حفظ ميكرد. خطيبان، آیات و روايات مربوط به اخلاق را برای مردم میخواندند و یک روحانی، بازاری یا صنعتگر را الگوی رعایت این اخلاقیات، معرفی میکردند.
وضع امروز با آنچه در گذشته بود و نمونهای از آن ذکر شد، تغيير كرده است. زندگی امروزی پیچیدگی خاص خود را پیدا کرده و روابط افراد با یکدیگر نیز از گذشته پیچیدهتر شده است. در دوران قدیم خانوادهاي كه از پس ذخيره گندم زمستانش بر ميآمد، دیگر مشکلی نداشت، اما در این مقطع زمانی، انواع لوازم زندگی از ماشینلباسشویی گرفته تا ماشینسواری آنهم با مارکهای مختلف تولید شده است. حجم اين توليدات خود گواه پيچيدهتر شدن زندگي در دوران كنوني است. از طرف دیگر ادارات، نهادها و مراكز مختلفي با درآمدهاي گوناگون بهوجود آمدهاند و شهرنشيني هر روز بيش از گذشته توسعه مييابد. بنابراین در شرایط کنونی قناعت كردن به موعظه و الگوسازي، ما را به نتيجهاي كه در فضاي به وجود آمده، نيازمند آن هستيم، نميرساند. با اين وجود در چند دهه گذشته، سازمانهای عریض و طویلی به اين منظور بهوجود آمد. مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی دارای معلم تربیتی و پرورشی شدند. نهاد تربیتی و دروس اخلاقی در ميان واحدهاي درسي رشتههاي تحصيلي مختلف، گنجانده شد. به نظر ميرسد اگر همه این بخشها و شعبههاي ايجاد شده را در كنار هم قرار دهيم، بتوانيم به اين نتيجه برسيم كه بیش از 10درصد جمعیت ایران در کار تبلیغات ارزشی هستند، اما اخلاق جامعه در وضع رضایتبخشي قرار ندارد. ناهنجاریهای اخلاقی از قبیل، دزدی، اختلاس، تهمت، غیبت، زورگیری، درگیری، ناسازگاری و خلافکاریها در جامعه بیداد میکند بهنظر ميرسد مشکلات زندگی امروز، باعث ظهور و بروز هرچه بيشتر انحرافات اخلاقی شده است. بنابراين براي مقابله با وضع بهوجود آمده نيازمند شيوه مواجهه صحيح و كارا هستيم. بهنظر ميرسد، لازم است در کنار موعظه و تبلیغ، زندگی مناسب و راحت و مرفهي برای مردم مهیا کنیم. اگر جوانان ما در سن بلوغ ازدواج میکردند و شغل و خانه داشتند خیلی از ناهنجاریهای جامعه حل میشد. حل این معضلات بخش دیگری هم دارد که مربوط به انجام برخی امور غیراخلاقی توسط صاحبان نفوذ است. در این مرحله باید نظارتها را بر مسئولان و مدیران بیشتر کنیم تا ديگر شاهد اختلاس و مسائل اقتصادي كه به تبع آن ايجاد ميشوند، نباشيم. سوال اينجاست كه چرا در کشورهایی مثل آلمان و آمریکا شنیده نمیشود که فلان مسئول، بهمان مقدار پول جمع کرده و آن پول را در بانكهاي بينالمللي پسانداز كرده است؟ آنها که از ما مومنتر نيستند. موضوع در آنجا، اين است كه سيستم ادارهكننده آن كشورها راههای کسبدرآمد نامشروع را بسته است. در آن ممالك حساب و کتاب دقیق در کار است. باید توجه داشته باشیم شنيدن خبر اختلاس میلیاردی در كشور ما، مانند پتکی است که بر سر اخلاق جامعه کوبیده میشود. بايد از خودمان سوالهاي جدي و اساسي را بپرسيم. بايد از خودمان بپرسيم تا چه زماني قرار است كنترل ورود موادمخدر به كشور و جابهجايي آن در شهرهاي مختلف را تنها از طريق بريدن حكم اعدام براي قاچاقچيان موادمخدر اجرايي كنيم؟ باید بیندیشیم وفکر کنیم شايد بايد مسير را تغيير داد. بهنظر من فراهمکردن یک زندگی خوب و سالم برای عموم و سیستمی که اجازه تقلب و دزدی را به افراد ندهد ناهنجاریهای اجتماعی را به قدري کاهش میدهد که مسأله اعتیاد در آن پیشپا افتاده محسوب میشود.