| احمد شماعزاده |
مشکل بیشتر کیهانشناسان در ناتوانی تحلیل درست از وجود و کیفیت کیهان، ماهیت و جایگاه اجزای آن و کنش و واکنشهای کیهانی آن است که هنوز شکل کیهان را درنیافتهاند، به همین دلیل، آنان به راه کج رفته خود، ادامه میدهند.
جایگاه انرژی تاریک
با توجه به شکل حلزونی کیهان، جایگاه انرژی تاریک در مرکز حلزون کیهانی و در اصل هسته آن است. هر حلزون از مرکز رشد میکند و گسترش مییابد. مرکز هر حلزون سنگینترین بخش آن است و هر چه لایههای حلزون با نیروی گریز از مرکز، از مرکز حلزون دور شوند، فراختر و کموزنتر میشوند. (به شکل کیهان در قرآن یا شکل حلزونی کیهان رجوع شود.) آقای احمدرضا دالوند به پیروی از کیهانشناسان که به دلیل ندانستن شکل کیهان جایگاه انرژی تاریک در کیهان را نمیدانند، و از منشأ گرانش آگاهی ندارند، تحلیل نادرستی ارایه میدهند و احتمالا به نقل از آنان مینویسند: «بهنظر میرسد این نیروی عجیب (انرژی تاریک) اجزای جهان (منظور کیهان است) را با سرعت فزایندهای از یکدیگر دور میکند، درحالیکه نیروی گرانش با این نیرو مقابله کرده و از سرعت گسترش میکاهد.»
این نظر درحالی بیان میشود که انرژی تاریک که بیشترین چگالی را در کیهان دارد، خود مرکز و منبع گرانش است و هیچگاه نمیتواند با گرانش خود مبارزه کند. انرژی تاریک فینفسه (بهخودیخود) نهتنها موجب سرعت گسترش کیهان نشده، بلکه با گرانش خود مانع گسترش بیرویه آن شده و آن را کنترل میکند ولی از آنجا که همزمان، منبع تغذیه کیهان نیز است؛ موجب دوام، پایداری و گسترش کیهان نیز میشود. از آنجا که کیهان با چرخش و دوران ایجاد شده؛ هم شکلی حلزونی یافته مانند بسیاری از کهکشانها، ازجمله راه شیری و هم کل حلزون کیهانی با نیروی گریز از مرکز ایجاد شده و روبه گسترش نهاده است. این روند تا پنجمیلیارد سال ادامه داشته است. پس از این دوره، دوره دربندشدن انرژی تاریک نیز دومیلیارد سال به درازا کشیده تا بهصورت کنونی درآمده است. بنابراین، پس از سروسامان گرفتن حلزون کیهانی و آباد شدنش با کهکشانهای لازم در هفت لایه توسط انرژی تاریک، خود انرژی تاریک دربند میشود تا وظیفهاش را بهگونهای دیگر که شاهد آن هستیم، ادامه دهد (به سازمان کیهان در قرآن و پیدایش کیهان یا مهبانگ در قرآن بازگشت شود). بدین ترتیب انرژی تاریک همهکاره کیهان است: هم مادر کیهان است، هم تغذیهکننده آن است، در نتیجه وظیفهاش آن است که از زاییده خود با ایجاد بالانس و هماهنگی نگهداری و مراقبت کند. برای فهم درست نقش انرژی تاریک در بالانس کیهان، به این مثال توجه کنید: راننده خودرویی که در شیبی بسیار تند و روبهبالا گیر افتاده است، اگر راننده ماهری نباشد، موفق به ادامه راه نمیشود. کسی موفق میشود از این شیب بگذرد که بتواند بسیار دقیق و ماهرانه، میان پدالهای گاز و کلاج یک هماهنگی ایجاد کند تا خودرو هم به عقب نرود؛ و هم رو به جلو حرکت کند. بدین ترتیب وظیفه انرژی تاریک آن است که با نیروی گرانش خود هم مانع گسترش کیهان (که نتیجه نیروی گریز از مرکز است) نشود که اگر بشود همه چیز متوقف میشود و هم مانع گسترش بیرویه آن بشود که اگر نشود همه چیز کیهان درهمپیچیده و بر هم ریخته میشود. یک مثال کیهانی: خورشید منبع تغذیه منظومه شمسی است و هر روزه 360هزار تن از وزن خود را از دست میدهد تا منظومه را گرم نگاه دارد و همانند مادری است که به زندگی کودکانش تداوم میبخشد؛ ولی با این حال خم به ابروی مبارکش نمیآید (زیرا بسیار بزرگ و بزرگوار است. هرچند در مقام مقایسه از ستارگان دسته میانه است) و با گرانش خود سنگ گران خانواده است و همه فرزندان را دور و بر خود نگاه داشته است. همین مثال را برای انرژی تاریک در نظر بگیرید. انرژی تاریک مادر کیهان و منبع تغذیه آن و تامینکننده مواد خام لازم برای ساختوسازهای کیهانی در کارگاه ستارهسازی ماده تاریک است؛ ولی آنچنان بزرگ و بزرگوار است که تغییراتش محسوس نیست و تا زمان پایان کارش به همین صورت به کار خود ادامه خواهد داد. در آن هنگام نیز تنها کمی دگرگونی در کارآیی و کارکردش بهوجود خواهد آمد و چهار نیروی دیگر افزون بر نیروهای چهارگانه کنونی حاکم بر کیهان (که منشأ همه آنها نیز انرژی تاریک است) آن را نگاه خواهند داشت و پاسداری خواهند کرد.
ماده تاریک
آقای دالوند در بخش دیگری از نوشته خود، به ناگاه وارد مبحث ماده تاریک میشوند که برای مبتدیان کیهانشناسی و کسی که تفاوت میان انرژی تاریک و ماده تاریک را به خوبی نداند، گیجکننده است. درست آن بود که پیش از اشاره به ماده تاریک آن را معرفی میکردند و میزان آن را نیز یادآور میشدند. ضمن اینکه 200میلیارد کهکشان موجود در کیهان، تنها چهار در صد کل کیهان را شکل میدهند. ماهیت ماده تاریک که برای کیهانشناسان هنوز ناشناخته است، به احتمال بسیار زیاد پادماده است که تاکنون بسیار کم بهنظر آمده و در ماده تاریک (نمای بالا) که در سراسر کیهان وجود دارد، نهفته است. (به پادماده در قرآن بازگشت شود.) در پایان باید گفت اگر آقای دالوند میخواهد به آرزوی خود برسد (چنانچه در نوشتهاش آمده) باید به شکل حلزونی کیهان که همان نظریه جامع یا تئوری فراگیری است که همه به دنبال آنند معتقد شود تا به کشف برخی از رازهای کیهان دست یابد.