شماره ۶۰۳ | ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۱ تير
صفحه را ببند
چارچوب عملياتي سازمان‌های بشردوستانه برای فعالیت‌های امدادی در مرحله پاسخگویی سريع به بحران
حمایت «اسفیری» از آسیب‌دیدگان در بحران

فرزانه صادقی تهرانی کارشناس آموزش معاونت بهداشت، درمان و توانبخشی

برای پرداختن به «خدمات حمایتی اسفیری برای آسیب‌دیدگان»، باید به تعریف واژگان مرتبطی پرداخت که ضمن آن، چگونگی این خدمات نیز بیان خواهد شد.
سلامت: طبق تعريف سازمان جهانی بهداشت، سلامت عبارت است از حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بيماری. سازمان جهانی بهداشت تاکيد دارد که هيچ‌يک از موارد فوق ارجحيتی بر ديگری ندارد.
بهداشت روانی:  تامين، حفظ و ارتقای سلامت روان افراد جامعه است؛ به‌گونه‌ای که آنها، نه‌تنها بيماری روانی نداشته باشند، بلکه بتوانند کارهای روزانه خود را به خوبی انجام دهند، از زندگی‌شان لذت ببرند و با افراد خانواده و محيط خود ارتباط برقرار نمايند.
حوادث و بلایا:  وقفه جدي و ناگهاني در عملکرد جامعه كه باعث خسارات سنگين محيطي، مالي يا جاني مي‌شود و از توانايي مردم آسيب‌ديده و منابع داخلي آنها براي مقابله فراتر مي‌رود.
بحران یا شرايط اضطراري: شرايطي است كه به دنبال يك حادثه، موقعيت زندگي مردم در يك منطقه جغرافيايي خاص را به خطر می‌اندازد. به تعریف دیگر، پیشامدی است که به صورت ناگهانی و گاهی فزاینده رخ می‌دهد و به وضعیتی خطرناک و ناپایدار برای فرد، گروه یا جامعه می‌انجامد.
حمايت اجتماعي: به كمك‌هايي كه از سوي خويشاوندان، دوستان و ديگر افراد به يك فرد مي‌شود، اطلاق مي‌گردد. اين كنش‌ها شامل كمك‌هاي عاطفي، ابزاري و اطلاعاتي است كه باعث مي‌شود افراد احساس كنند مورد حمايت هستند. چنين حمايت‌هایی غالبا به شكل انواع غيرملموس است اما كمك مي‌كند كه حس ارزشمندي در افراد تقويت شود. حمايت مصاحبتي، حمايت عاطفي، حمايت خدماتي، حمايت مالي، حمايت اطلاعاتي و حمايت مشورتی نيز در زمره حمایت‌های اجتماعی‌اند.
حمایت روانی: فرآیندی است که در راستای تامین سلامت روانی آسیب‌دیدگان از سوانح یا حوادث انجام می‌گیرد تا به آنها کمک کند به‌طور موثر خود را با فشار‌های روانی ناشی از آن سازگار نمایند و با افراد خانواده و محیط خود ارتباط مناسب برقرار کنند. بهداشت روانی به‌عنوان بخشی از تعريف سلامت و به مفهوم تأمين، حفظ و ارتقای سلامت روان افراد جامعه است.
تنش:  تنش (استرس) واژه‌ای با مفهوم گسترده است که به تاثير هر چيز در زندگی که نياز به تطابق داشته باشد، اطلاق می‌شود. استرسور‌های محيطی يكسان، در افراد مختلف پاسخ‌های متفاوتی را بر می‌انگيزاند. با این‌که استرس هميشه زيانبار تصور نمی‌شود اما وقتی اين فشارها افزايش يابد باعث افت عملكرد می‌شود. تاثيرات مخرب آن روی سلامت جسمی، روانی يا اجتماعی آشكار می‌شود. استرس بر تمام جنبه‌های رفاه و سلامت اعم از روانی، جسمی و اجتماعی تاثير می‌گذارد.
گروه‌های آسیب‌پذیر در بلایا:  بلایا بر افراد اثر یکسانی ندارد و برخی نسبت به دیگران آسیب‌پذیری بیشتری دارند. کودکان، زنان، سالمندان و توان‌یابان و کسانی که تنها زندگی می‌کنند یا منابع حمایتی و مالی کمتری دارند در موقع بلایا بیشتر دچار عوارض روانی می‌شوند.
پروژه اسفیر: گروهی از سازمان‌های غیردولتی (NGO)‌ و جنبش بین‌المللی صلیب‌سرخ و هلال‌احمر در ‌سال 1997 با هدف ارتقای کیفیت اقداماتی که در راستای پاسخگویی به بحران‌ها و حوادث ناگوار انجام می‌دادند، این پروژه را بنیان گذاردند. درحالی‌که دو باور اصلی مبنای آن قرار گرفت؛ نخست این‌که افراد آسیب‌دیده در وقایع و کشمکش‌ها، حق زندگی با حفظ کرامت انسانی و استحقاق بهره‌مندی از اقدامات پاسخ‌گویانه تحت عنوان مساعدت را دارند و دیگر این‌که برای تسکین دردمندی‌های بشری ناشی از بلایا و بحران‌ها باید همه قدم‌های ممکن را برداشت.
اصول حمایت   اسفیری
از منظر منشور بشردوستانه، حمایت، به معنی امنیت، حفظ کرامت و حقوق مردمی است که بحران یا اغتشاشی مسلحانه بر آنان اثر بگذارد. این منشور چهار اصل اساسی را به‌عنوان اصول حمایت در چارچوب حمایت قرار می‌دهد که در ادامه به آنها اشاره می‌شود:  از قرار دادن مردم در معرض آسیب‌های بیشتر ناشی از عملکردتان بپرهیزید یا از ایجاد آسیب پرهیز کنید؛ از دسترسی مردم به کمک‌های بی‌طرفانه متناسب با نیازهایشان، بدون اعمال تبعیض یا از دسترسی عادلانه به کمک‌ها اطمینان یابید؛ از مردم در برابر آسیب‌های جسمانی و روانی ناشی از خشونت و زور یا  در برابر خشونت حمایت کنید؛ به مردم کمک کنید تا حقوق‌شان را بگیرند، به جبران خسارت دسترسی داشته باشند و بتوانند آثار مخرب سوءاستفاده‌ها را التیام بخشند یا به گرفتن حق مردم، بهره‌مندی از امکانات بازپروری موجود و التیام‌یافتن پس از مورد سوءاستفاده قرار گرفتن کمک کنید. باید در نظر داشت که این چهار اصل حمایتی آنچه را که آژانس‌های بشردوستانه می‌توانند و باید برای حمایت از جمعیت‌های آسیب‌دیده انجام دهند را توصیف می‌کند. در اینجا توجه به این نکته ضروری است که نقش مسئولیت آژانس‌ها در این چارچوب معمولا ثانویه بوده و همان‌طور که منشور تصریح کرده است، چنین نقش‌هایی در وهله نخست بر عهده مسئولان دولتی و غیردولتی مرتبط بوده که بحران یا اغتشاش درکشورشان به وجود آمده است.
چگونه اصول حمایت را به اجرا بگذاریم؟
برای دستیابی به استاندارد‌های کتاب راهنمای پروژه اسفیر، همه آژانس‌های بشردوستانه حتی اگر قوانین حمایتی مشخص یا ظرفیت تخصصی برای حمایت نداشته باشند، باید با اصول حمایت هدایت شوند. اگر چه این اصول مطلق نیست چون شرایط می‌تواند گستره فعالیت آژانس‌ها را در پیروی از این اصول محدود کند. به‌خصوص در مورد اصل سوم که شاید آژانس‌ها نتوانند جنبه‌هایی از آن را در محدوده ظرفیتی خود بگنجانند اما در عین حال یادآوری مکرر اصول چهارگانه توسط آژانس‌ها می‌تواند نگرانی‌های جهانی بشردوستانه را بارز‌تر نموده و نگاه دولت‌ها را به خود معطوف نماید. برخی از آژانس‌های بشردوستانه دارای دستور کارهای حمایتی یا نقش‌های خاصی هستند که شامل گروه‌های آسیب‌پذیر می‌شود و معدودی از همین آژانس‌ها فعالیت‌های حمایتی خود را با استفاده از منابع تخصصی و کارکنان متخصص به صورت برنامه‌ها یا پروژه‌های مستقل یا در چارچوب  «خوشه‌های حمایتی» یا پاسخگویی حمایتی در «بخش حمایت» در حوزه‌های زیر انجام می‌دهند: حمایت کودک؛ خشونت‌های مبتنی بر جنسیت؛ سرپناه، زمین و اموال؛ عملیات جمع‌آوری و خنثی‌کردن مین؛ حاکمیت قانون و عدالت، که البته این حوزه‌ها جامع نیستند و حوزه‌های خاص حمایتی بسیار دیگری نیز وجود دارد.
شیوه‌های مختلف عملکردهای حمایتی
گستره‌های حمایتی همه آژانس‌های بشردوستانه می‌تواند مطابق سه شیوه عملکرد زیر باشد:
پیشگیرانه باشد؛ این پیشگیری می‌بایست درخصوص جلوگیری از وقوع تهدیدهای جسمی یا سوءاستفاده از حقوق آسیب‌دیدگان باشد. یعنی به کاهش خطر قرار گرفتن در معرض آسیب یا کاهش آسیب‌پذیری نسبت به چنین خطرات و سوءاستفاده‌هایی منجر شود. فراموش نکنیم پیشگیری از تهدیدها شامل حمایت از شرایطی می‌شود که در آن حرمت زنان، مردان، دختران و پسران در همه سنین، مطابق حقوق بین‌المللی حفظ می‌شود.
پاسخگویانه باشد؛ یعنی به توقف خشونت‌های در حال وقوع منجر شود و با عملکرد پاسخگویانه اثرات حوادث خشونت‌آمیز و سایر موارد پایمال شدن حقوق افراد در معرض آسیب را پایان بخشد. چاره‌گرانه باشد؛ به یافتن راه چاره برای بهبود سوءاستفاده‌های فعلی یا گذشته از طریق جبران، بازتوانی با ارایه مراقبت‌های بهداشتی، حمایت روانی، کمک حقوقی، کمک به جمعیت آسیب‌دیده برای دستیابی به راه‌های جبران خسارت و احقاق حقوق یا سایر خدمات و پشتیبانی‌ها کمک کند. اگر ارتقای منافع گروه هدف که همان گروه آسیب‌دیده‌اند، مورد توجه قرار گیرد، می‌توان در‌یافت که همین مهم نیز می‌تواند عامل مشترکی باشد که این سه شیوه فعالیت را به هم پیوند دهد. باید اذعان داشت که منشأ تهدید جمعیت یا گروه آسیب‌دیده، تصمیم‌ها و اعمال سیاست‌های اجباری است و آژانس‌های حمایتی، پاسخگویی حمایت‌گرانه خود را برای برداشتن چنین سیاست‌هایی به کار می‌بندند.

 


تعداد بازدید :  256