شماره ۶۰۳ | ۱۳۹۴ پنج شنبه ۱۱ تير
صفحه را ببند
گزارشگر لوموند از زندگی کودک- سربازان در سودان جنوبی می‌گوید
حال کودکان خوب نیست

|   نیک ترس  |    برگردان: سودابه قیصری   |

مالاکال، سودان جنوبی
واقعا باور نداشتم که بخواهد به من شلیک کند. هیچ خشمی در چشمانش دیده نمی‌شد، انگشتش اصلا نزدیک ماشه نبود و مرا نشانه نگرفته بود. با وجود این، او پسر بچه‌ای بود با سلاح AK -47 در دست که لوله‌اش به سمت من نشانه رفته بود. شرایط ترسناکی بود.
نمی‌دانم چند ساله بود. شاید 16، 18 یا 19 اما چند سرباز دیگر هم بودند که حتی جوان‌تر به‌نظر می‌رسیدند نه بیشتر از 15 سال.
وقتی به سن آنها بودم، حق نداشتم رانندگی کنم، رأی بدهم، ازدواج کنم، در کازینو قمار کنم، در هیأت ژوری داوری کنم، خودرو کرایه کنم، نمی‌توانستم بلیت سینما برای فیلمی که درجه R1  داشت بگیرم. در مدرسه بودن و درس خواندن برایم اجباری بود. قانون حکم می‌کرد که چند ساعت می‌توانم کار کنم و کار کردنم در شغل‌هایی که برای کودکان خطرناک است، ممنوع بود  مثل کار با ماشین های پیچیده در نانوایی‌ها یا تعمیر آسانسور. با اطمینان مي‌گويم، هيچكس فكر نمي‌كرد قرار دادن سلاح در دستان من، ايده خوبي باشد. اما كسي فكر مي‌كند - يا بهتر است بگويم بسياري افراد - كه براي اين بچه‌ها، دردست داشتن سلاح قابل قبول است. حكومت‌شان، حكومت سودان‌جنوبي اين طور فكر مي‌كند و البته دولت من، دولت ايالات‌متحده.

بمب تصويري
برای گرفتن سلاح به سمت من دليل داشت، درحقيقت دلايل زيادي داشت. البته حسم خيلي سريع به اين نتيجه رسيد كه مشكل از من است. داشتم كاري مي‌كردم كه مي‌دانستم دچار مشكل مي‌شوم ولي نتوانستم جلوي خودم را بگيرم. سعي كردم یک عكس بگيرم و گرفتم، بيش از يكي.  
از عكاسي اجتماعي در سودان‌جنوبي اصلا استقبال نمي‌شود. از سوژه اشتباهي- از نظر دولت- عكس‌بگير و مسئولان ممكن است مجبورت كنند كه آنها را از توي دوربين حذف كني يا دوربينت را ضبط كنند يا حتي اتفاق بدتري برايت بيفتد.
اين اتفاق در فصل باراني‌ سال‌گذشته در حومه مالاكال، شهر درگير جنگ، در 320 مايلي شمال پايتخت - جوبا - روی داد. فرودگاه در نزديكي سواحل نيل سفيد، تبديل به باند موقت شده بود. به‌نظر مي‌رسيد كه هيچكس از چراغ آبی‌رنگ يا ساختمان سفيد رنگ ترمينالش استفاده نمي‌كند. به جاي آن بايد از روبه‌روي چشمان سرد و بی‌احساس پاسداران صلح رواندايي، كاميون‌هاي نيروهاي سازمان‌ملل و يك يا دو خودروي زرهي حمل پرسنل تا باند فرودگاه رانندگي کنی.
در آن‌جا بودم که هواپيماي سفيد وازده‌ نسبتا بزرگي رسيد. اين قدر داغون بود كه اصلا توجه را جلب نمي‌كرد و البته این براي مالاکال بسيار طبيعي است. اگر پرواز برنامه غذايي جهان نباشد، تنها هواپیمایی که در این فرودگاه می‌نشیند، هواپيمای شكم بزرگي است كه براي برخي سازمان‌هاي غيردولتي تداركات مي‌آورد يا متعلق به سازمان‌ملل است، مانند آن كه مرا به اينجا آورد و آني كه منتظرش بودم تا سريعا مرا دور كند.
اين هواپيماي سفيد درب و داغون با ديگر هواپيماها فرق داشت. وقتي «كاناداير
CRJ-100» با نوشته «‍Cemair» كه روي دمش نوشته شده بود بر زمين نشست و درش باز شد، مسافراني‌كه از پله‌ها پايين آمدند اصلا شباهتي به مسافران معمول خطوط هواپيمايي نداشتند. حداقل در ابتدا اين‌گونه نبود. مسافران، گروه بزرگي از مردان جوان با يونيفرم‌هاي استتار بودند كه تفنگ و سلاح‌هاي جنگي حمل مي‌كردند و هنگام جابه‌جايي، با گروه بزرگي از جوانان مسلح با لباس‌هاي مشابه كه دقايقي قبل از ورود آنها، سوار بر ستوني از زره‌پوش‌ها به آن‌جا رسيده بودند، ملاقات كردند. هرگز در تمام عمرم چنين چيزي نديده بودم، براي همين گوشي همراهم را درآوردم و سعي كردم سريع و مخفيانه چند عكس بگيرم، البته به اندازه كافي مخفيانه نبود. يكي از فرماندهان مرا ديد، عصباني شد و به سمتم آمد و انگشتش را تكان مي‌داد يعني «نگير». همان لحظه بود كه آن پسر جوان با سلاح AK-47 كه تازه با گروهش به آن‌جا رسيده بود، همزمان با نگاه خيره فرمانده‌اش به سمت من برگشت و سلاح‌اش هم با او چرخيد و من هم سريع گام برداشتم تا فرمانده بين من و او قرار گيرد و همزمان موبايل را در جيبم قرار دادم و تند و تند عذرخواهي كردم.
براساس گزارش يونيسف حداكثر 13‌هزار كودك در گروه‌هاي مسلح در سودان جنوبي سازماندهي شده‌اند، علاوه‌بر آن حدود 400‌هزار جوان به دليل جنگ داخلي كه تقريبا يك‌سال‌ونيم است در آن‌جا شعله‌ور شده، از مدارس بيرون آمده و ترك‌تحصيل كرده‌اند. این‌که چگونه اين همه نوجوان و كودك تحت‌تاثير درگيري‌ها قرار گرفته و در گروه‌هاي ميلشيا خدمت مي‌كنند، نياز به توضيح دارد. تاحد زيادي اين موضوع به جنگ‌هاي داخلي كه در دهه 1950 شروع شد و حدود 5 دهه شورشي‌های جنوب را درمقابل دولت در شمال قرار داد و سودان را به دو كشور تبديل كرد، مربوط مي‌شود.
عوامل ديگر شامل قرارداد صلح 2005 مي‌شود كه منجر به استقلال سودان‌جنوبي و انتقال نيروهاي چريكي مخالف به درون ارتش‌ملي شد. ارتش آزادي‌بخش مردم سودان يا SPLA2 دارای فرهنگی روستايي است كه در آن گاوها پادشاهي مي‌كنند زيرا تنها دارايي مردم هستند و پسران جوان براي دفاع از گله در مقابل دزدي و همچنين هدايت و جابه‌جايي آنها، مسلح مي‌شوند. در دسامبر 2013 مسابقه و دشمني مسلحانه بين رقباي سياسي كه نماينده قبايل مختلف در سودان‌جنوبي هستند، شروع شد. همه اينها با هم باعث شده هرگونه تلاش براي رها كردن سودان‌جنوبي از معضل سرباز - كودكان، محو شده و تاثيري نداشته باشد. بايد عامل «آمريكا» را هم به این معضلات افزود، كشوري‌كه همان‌طور كه سناتور قبلي و وزير امور خارجه كنوني جان‌كري گفته بود مانند قابله براي زنده ماندن به سودان‌جنوبي كمك كرد.

ارتش آفريقايي آمريكا

در ‌سال 1996، ايالات‌متحده از طريق كشورهاي اطراف مانند اتيوپي، اريتره و اوگاندا برای شورشيان سودان‌جنوبي كه براي استقلال مي‌جنگيدند، تجهيزات نظامي ارسال كرد. يك دهه بعد، پس از اين كه جنگ داخلي به معاهده صلح منجر شد، واشنگتن به‌طور رسمي كمك نظامي به SPLA  را آغاز كرد و براساس مدارك و اسناد وزارت كشور، در آن مقطع زماني، آمريكا كمپين هماهنگي را براي تبديلSPLA  از نيرویي چريكي به ارتشي حرفه‌اي، بدون سر و صدا و به دور از چشمان كنجكاو مطبوعات آغاز كرد. اخيرا وقتي در مورد حوزه و گستره آموزش پرسيدم، رادني فورد سخنگوي امور آفريقاي وزارت امورخارجه گفت: دولت آمريكا برنامه دفاع حرفه‌اي وسيعي را در‌ سال 2006، پس از رفراندوم و استقلال سودان‌جنوبي تا دسامبر 2013 ادامه داد. اين كمك‌رساني شامل، زيرساختاري، وسايل نقليه، آموزش حقوق بشر، لجستيك، علوم‌اداري، پزشكي، عدالت‌نظامي، اقتصاد و آموزش زبان انگليسي همچنين وسايل نظامي مي‌شد. به‌طور مثال دولت آمريكا با کمک ارتش سودان‌جنوبي، برنامه پزشكي وسيعي را هدایت كرد كه هدفش ايجاد بيمارستان‌هاي سيار، ساخت كلينيك‌ها، آموزش پرستاران و بهبود و گسترش زيرساخت‌هاي پزشكی- نظامي است. فورد همچنين تاكيد كرد كه هيچگونه «تجهيزات مرگبار» به اين كشور داده نشد و اين كه آموزش‌ها طوري طراحي شده‌اند كه به «سربازان مهارت‌هايي را ياد بدهند كه به نفع مردم اين كشور باشد.» درست مثل اين است كه نيروي پاسدار صلح سودان جنوبي را مي‌سازند. در واقعيت كمك‌هاي آمريكا فقط محدود به تلاش براي ساخت كلینيك‌هاي پزشكي و مسائل حقوق بشر نبوده است. اين برنامه شامل آموزش و تجهيز گارد مخصوص رياست جمهوري،‌ ساخت مركز نظامي جديد براي SPLA  در جوبا،‌ بازسازي مركز آموزشي SPLA   و كالج آموزشي آنها در «مالو» و ساخت دو مركز در شهرهاي «مي‌پل و دوار» و برنامه‌هاي آموزشي براي افسران، ‌استخدام كنيايي‌ها و استادان اتوپيايي براي آموزش مهارت‌هاي نظامي به SPLA، آموزش نيروهاي پليس و كماندو توسط نيروي اتوپيايي، ساخت آكادمي افسران در مي‌پل و آموزش آنان توسط استادان خصوصي و پرسنل ارتش آمريكا و همه اينها فقط بخش كوچكي از تلاش‌هاي واشنگتن است.
طي سال‌هاي اوليه 2000 هنگامي‌كه هزاران مهاجر(پسران گمشده) كه به دليل جنگ داخلي از سودان‌جنوبي گريخته بودند در شهرهاي مختلف آمريكا مقيم مي‌شدند، برادران و خواهرانشان در وطن رنج مي‌بردند و به جنگجويان خشني تبديل مي‌شدند. هر چند، بين سال‌هاي 2001 و 2006 فشارهاي بين‌المللي افزايش يافت و از شدت جنگ داخلي كاسته شد،‌ حدود 20‌هزار سرباز- كودك نيز توسط SPLA   از حركت بازماندند. هر چند كه هزاران نفر به دلايل مختلف ازجمله وجود نداشتن فرصت‌هاي ديگر، در ارتش باقي ماندند.
وقتی در ‌سال 2012، SPLA  پيمانی برای خلع‌سلاح همه كودك- سربازان تا پايان‌سال امضا كرد، حدود 900 كودك هنوز در نيروي آن خدمت مي‌كردند.‌ سال بعد براساس موارد توافق كه به جنگ داخلي پايان داد، مردم سودان جنوبي براي رسیدن به استقلال، پاي صندوق‌هاي رأي رفتند. 6 ماه بعد، در 9 جولاي، سودان جنوبي به‌عنوان کشوری جديد در جهان شناخته و با پيامي از باراك اوباما حمايت شد: مطمئنم كه حلقه دوستي بين سودان جنوبي و ايالات‌متحده در سال‌هاي پيش‌رو محكم‌تر خواهد شد. در زماني‌كه شما كار سخت ساختن كشوري جديد را پيش مي‌بريد، آمريكا با شما پيمان‌دوستي مي‌بندد زيرا ما در جست‌وجوي امنيت، رشد و توسعه و حكومتي پاسخگو هستيم كه بتواند خواسته‌هاي مردم را انجام داده و به حقوق بشر احترام بگذارد.
وقتي درواقع، كودك- سربازان درSPLA  ماندند، باز هم آمریکا خود را درگير تلاشي يك ساله براي خرج ميلياردها دلار در زمينه كمك‌هاي انساني و صدها ميليون دلار نيز خرج ارتش و كمك امنيتي در سودان كرد و همه اينها منجر به اين قانون شد:   ممنوعيت فعاليت كودك- سربازان كه در ‌سال 2008 توسط كنگره تصويب و در ‌سال 2010 اجرايي شد و آمريكا را از كمك نظامي به دولت‌هايي كه از كودك- سربازان استفاده مي‌كنند، منع كرده است. بدين معنا كه دولت اوباما از كمك‌هاي نظامي به سودان‌جنوبي در ‌سال 2011 منع شد.
البته دولت با توسل به تكنيك‌هاي خاص، استثنا را پيدا كرد - با ادعاي اين‌كه كشورهاي ممنوعه قبل از اين كه كشور جديد سودان موجوديت پيدا كند، مشخص شده بودند. حمايت واشنگتن از SPLA  حتي تا زماني‌كه گروه‌هاي ميلشیا ازجمله كودكان در درون ارتش به كار گرفته شدند، ادامه داشت. آمريكا حتي در مدارس نظامي پيشرفته آمريكا، مراكز تربيتي، دانشگاه‌ها و كالج‌ها را به روي اعضاي SPLA   باز كرد. درحالي‌كه آمريكا پول و تلاشش را براي ساخت نيروهاي نظامي كشور سودان به كار مي‌بست، گروه‌هاي حقوق بشري مرتبا به استفاده ارتش از كودكان اعتراض داشتند. لازم به گفتن نيست كه دولت اوباما عملا چشم خود را بر اين حقيقت بست، درواقع شرايط از اين هم بدتر بود. در 28 سپتامبر 2012 معاون امور آفريقاي وزارت خارجه، جاني كارسون سخنراني شديدي عليه استفاده از كودكان به‌عنوان سرباز انجام داد: «ما خود را موظف مي‌دانيم‌كه استفاده از كودك- سربازان را در كشورهاي ناحيه ازجمله در جمهوري دموكراتيك کنگو ( RDC ) پايان دهيم.»
همان‌روز اوباما در سخنراني خود به اجرایی‌شدن قانون منع استفاده از كودك- سربازان در چند كشور (تاجايي‌كه قانون به رئيس‌جمهوری اجازه مي‌دهد) اشاره كرد. سودان‌جنوبي نيز جزو اين كشورها است و اين تصميم به‌خاطر «منافع ملي آمريكاست». همان‌طور كه ثابت شد، اين قانون و تصميمات، به‌خاطر منافع ملي آمريكاست نه به خاطر منافع كودكان سودان‌جنوبي.
همان‌طوركه يكي از مسئولان سازمان‌ملل گفت: «اين حركت بيش از آن كه مفيد باشد، آسيب‌زده است زيرا ابدا اراده‌اي سياسي براي حل مشكل كودك- سربازان وجود ندارد.»
در پايان‌ سال 2013، سودان‌جنوبي درگير جنگ داخلي با سربازان SPLA   به‌ويژه آناني‌كه به قبيله «دينكا» تعلق داشتند و به رئيس‌جمهوري «سالوا كير» وفادار بودند، شد. بلافاصله اعضاي SPLA  اقدام به كشتار جمعي ازجمله مردم منطقه «نیووی» كردند. گارد رياست‌جمهوري كه چند‌سال قبل از آن توسط آمريكا آموزش‌ديده و تجهيز شده بود، به‌طور خاص مسئول جنايات خشن و ضدبشري شناخته شد. باز هم كودكان توسط دولت و گروه‌هاي ضددولتي به‌عنوان سرباز به خدمت گرفته  شدند.

حال كودكان خوب نيست
يكي از مسئولان وزارت امور خارجه در ايميلي براي من توضيح داد: «ما براي حصول اطمينان از كاهش كودك- سربازان يا كودكاني كه در ارتش به كار گرفته مي‌شوند، از نزديك با رهبران SPLA  تماس داشتيم. دقيقا قبل از شروع درگيري‌هاي اخير، سازمان‌ملل گزارش داده بود كه ديگر هيچ كودك - سربازي در نيروهاي سودان‌جنوبي وجود ندارد هر چند كه هنوز عده‌اي در اردوگاه‌ها به كار آشپزي و تميزكاري مشغول هستند.»  
البته چيزي كه وي گفت، دقيقا چيزي نيست كه سازمان‌ملل گزارش كرد.
قبل از شروع جنگ داخلي «سازمان‌ملل استخدام جديد و استفاده از 162 كودك، همگي پسر و غالبا بين 14تا 17 ساله را تاييد كرد كه 99 نفر آنها با SPLA، 35 نفر با گروهی ميلشيا به رهبري فردي به نام ديويد ياوياوyau yau، 25 نفر وابسته به گروه قبيله Lou Nuer و سه نفر با پليس ملي سودان‌جنوبي بودند. كودكاني كه باSPLA  بودند، در اردوگاه‌هاي نظامي شناسايي شدند كه يونيفرم‌هايSPLA  پوشيده و براي درگيري‌هاي منطقه‌اي آموزش می‌ديدند.»
اين گزارش را نماينده ويژه رئيس سازمان‌ملل در بخش«كودكان و درگيري نظامي» ارايه كرده و افزوده كه حتي هنگام ارايه گزارش به سازمان‌ملل بكارگيري و استفاده از
 133 كودك ديگر نيز گزارش شده است. از دسامبر 2013 شرايط از اين هم بدتر شده است. سخنگوي شوراي امنيت سازمان‌ملل «ند پرايس» ‌سال‌گذشته اعلام كرد كه به‌رغم توافق‌ها و تلاش‌ها، هر دو گروه دولتي و گروه‌هاي شورشي همچنان از كودك- سربازان در درگيري‌ها سوءاستفاده مي‌كنند و ما از هر دو طرف خواسته‌ايم به این وضعيت پايان دهند.  در مي 2014 يونيسف تخمين زد كه 9 هزار كودك از طرف نيروهاي درگير در جنگ داخلي به كار گرفته شده‌اند درحالي‌كه طبق قوانين بين‌المللي و قوانين سودان، استفاده اجباري يا اختياري افراد زير 18‌سال چه به‌عنوان عضو عادي ارتش يا نيروي غيررسمي ممنوع است. اين روزها اين آمار تا 13‌هزار كودك افزايش يافته است.حدود يك‌سال پيش (SPLA-IO  ) نيروي مخالف دولت، پيماني را به منظور پايان دادن به استفاده از كودكان در ارتش امضا كرد و در ژوئن گذشته نيز ارتش آزادي‌بخش مردم سودان نيز چنين توافقي را امضا كرده است ولي به‌رغم قول‌هاي جديد هر دو طرف همچنان از كودكان به‌عنوان سرباز استفاده مي‌كنند. دانيل بكل مسئول بخش آفريقاي دیده‌بان حقوق بشر گفت كه «در مالاكال، نيروهاي دولتي كودكان را درست كنار مراكز سازمان‌ملل به زور مي‌برند.»

تفنگ اسباب‌بازي، تفنگ واقعي و منافع ملي

جنگ در سودان جنوبي براي كودكان همیشه كابوس بوده است. يونيسف تخمين مي‌زند كه 600‌هزار كودك آسيب روحي جدي ديده‌اند، 235‌هزار كودك در خطر سوءتغذيه شديد قرار دارند و 680 نفر كشته شده‌اند. جان‌كري، وزير امور خارجه آمريكا اخيرا در گفت‌وگويي با راديو «چشم‌سودان» گفت: «مادران، كودكان خود را به خاك مي‌سپرند... سطح كشتار، قربانيان بي‌گناه، شهروندان بي‌گناه، با هيچ استانداردي قابل‌قبول نيست.» سالوا‌كير، رئيس‌جمهوری و ريك ماچار بايد به خود بيايند. آنها بايد توافقي واقعي امضا كنند، نبايد اجازه دهند مردم عادي قرباني درگيري‌هاي آنها بر سر قدرت شوند. ما نياز به خواستي واقعي داريم و اراده‌اي براي تمام‌كردن جنگ كه بشود روي آن حساب كرد و به آن اطمينان داشت.»
اما آيا مي‌شود در اين زمينه روي آمريكا حساب باز كرد و به آن اطمينان داشت. آيا آمريكا پس از سال‌ها از تصويب قانون و دخالت در سودان، مسئوليتي در قبال استفاده گروه‌هاي متخاصم در سودان‌جنوبي از كودكان پذيرفته است؟ آيا حركتي براي توقف جدي آن كرده است؟
اندي برنت مي‌گويد: «شايد به‌نظر بيايد كه كل ماجرا را فراموش كرده‌ايم اما واقعيت حال‌حاضر نشان مي‌دهد كه ما براي فعاليت‌هاي انجام شده در اين زمينه، وكيل‌مدافع قوي‌اي بوديم و سعي كرديم همه كودكاني‌كه تحت نظر SPLA فعاليت مي‌كنند را از آن‌جا خارج كنيم، اما نمي‌گوييم كاملا موفق بوديم.» برنت مدعي است كه نيروهاي آمريكا پيشرفت واقعي داشته‌اند اما پيشرفت هر چه باشد، بايد قبل از جنگ داخلي انجام مي‌شد، پس تلاش آمريكا براي آموزش و تربيت در سودان‌جنوبي با شكست مواجه شد؟
برنت تا حدي مسئوليت را مي‌پذيرد ولي تلاش مي‌كند كه شركاي آمريكا را مقصر جلوه دهد: بله، تلاش جهاني براي اصلاح SPLA و جلوگيري از بكارگيري كودكان به‌عنوان سرباز موفق نبوده و اين كاملا آشكار است.
اين پذيرفتن، البته هيچ تاثيری به حال كودكاني كه همچنان توسط نيروهاي درگير به زور وارد جنگ و آموزش‌هاي مربوط به آن مي‌شوند، ندارد. برنت شرايط را اين‌گونه توصيف مي‌كند:   «مشكل فزاينده كودك- سربازي و نمونه‌هاي بيشتری از استخدام جديد كودكان توسط گروه‌هاي متخاصم.»
روزي هنگام جابه‌جايي نيروهاي سازمان‌ملل در «جوبا» پايتخت سودان‌جنوبي، در روزي داغ و تابستاني، دختر جواني را ديدم كه لباس صورتي روشن پوشيده بود و لبخندي به پهناي صورت داشت و پسر جوان‌تري در شلوارك صورتي و صندل‌هاي خاكستري كه همديگر را توي گل و لاي دنبال مي‌كردند. هركدام يك تفنگ پلاستكي كوچك مشكي در دست داشته و وانمود مي‌كردند كه به هم شليك مي‌كنند، درست مثل بازي زمان كودكي من. همان‌طوركه دور و بر من مي‌دويدند و به من گل مي‌پاشيدند و مي‌خنديدند، به اين فكر مي‌كردم كه تا چند‌سال ديگر احتمالا دختر را وادار به آشپزي برای سربازان می‌كنند و پسرك هم خود را با سلاحي واقعي در دستانش بازمي‌يابد. واقعيت تلخي است، سالي نه چندان دور از حالا، ممكن است دوباره با پسر جوان - كه تفنگ اسباب‌بازي‌اش با سلاحي واقعي عوض شده - در بیرون جاده‌ دور افتاده‌اي از سودان‌جنوبي روبه‌رو شوم.
اگر آن روز برسد، تصور مي‌كنم درست همان حسي را پيدا خواهم كرد كه آن روز صبح در مالاكال وقتي كه پسرك سرباز سلاح‌اش را به سوي من گرفت، پيدا كردم.
شايد آن روز نسبت به جمله اوباما كه مسأله
كودك- سربازان را مسأله «منافع ملي آمريكا» دانست، آرام‌تر برخورد كرده و آن را طور ديگري ببينم ولی مطمئنم كه آن روز همان‌قدر از كلمه «منافع» - توسط رئيس‌جمهوري كه خودش فرزند دارد، بيان شد و اين قدر راحت منافع آن پسر در مالاكال و ساير بچه‌هاي سودان‌جنوبي را به نفع منافع خودش/ خودمان مصادره كرد- آزرده مي‌شوم.
*نيك ترس مدير اجرايی سايت Tomdispatch و كارمند موسسه ملي آمريكا است که در‌ سال 2014 جايزه IZZY و جايزه كتاب آمريكا را براي كتاب «هر چيزي كه تكان مي‌خورد، بكش» برده است.
1- فیلم‌های درجه r به فیلم‌هایی گفته می‌شود که به دلیل داشتن صحنه‌های خشن یا غیراخلاقی مختص گروه سنی بالای ۱۷‌سال هستند و افراد پایین‌تر از 17‌سال برای تماشای این فیلم‌ها باید تحت‌نظارت بزرگترهای خود به سینما  بروند.
2- spla  - Sudan People's Liberation Army
- ارتش آزادی‌بخش مردم سودان


تعداد بازدید :  204