| حجتالاسلام سيداحمد هاشمينژاد |
آنچه كه پيش روي ماست درخصوص شأن نزول يا اسباب نازلشدن قرآن است و آن واقعه و حادثهاي كه موجب شده آيهای به پيامبر نازل شود، رابطه شأن نزول با آيه 3 گونه است و در اين قسمت ميپردازيم به بيان اين 3 بخش:
الف) بيان حادثهای كه موجب شكست مسلمين شده، مثل جنگ اُحد كه علل آن را بيان ميدارد.
ب) گاهي برای هشدار دادن درخصوص اتفاقي و رخ دادن حادثهای آيهای نازل ميشده تا مسلمين آگاه شوند و آماده برخورد با آن شوند. در مقام مثال مراجعه شخصي از قبيلهای ديگر و دادن خبر دروغي به پيامبر كه اگر آيه نازل نميشد ممكن بود ساز و برگ جنگ آماده شود و پيامبر و مسلمانان به جنگ كفار بروند و چه بسا تعداد زيادي از مسلمانان به شهادت برسند. خدا با نزول اين آيه پيامبر را آگاه ميسازد و از خطرات آتي پيشگيري ميشود.
ج) بسياري از سؤالات براي پيامبر مطرح ميشد كه لازم بود از جانب خداوند پاسخ آن داده شود. بهعنوان مثال در رابطه با مسأله روح كه خداوند فرمود: «قُلْ اَلرُّوح مِنْ أَمْرِ رَبِّي» يا درخصوص انفال يعني ثروتهاي عمومي جامعه همچون مراتع، جنگلها و معادن و... و چگونگي مصرف و مالكيت آن كه آيه آمد: «قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ».