ضرورت تشکیل اتاقفکر هلالاحمر برای مطبوعات
الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه اعتماد
همواره دولتها و حاکمیتها تأثیر بسزایی در مناسبات و نوع رفتار مردم بازی میکنند که کشور و مردم ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند. این مناسبات مختلف باعث میشود تا مردم در انجام فعالیتهای روزانه خود بهگونههای متفاوتی عمل کنند. برای مثال، کشور ما نزدیک به 36سال پیش انقلاب اسلامی را تجربه کرد. در هر انقلابی دگرگونیهای خاصی به وجود میآید و این اتفاق در کشور ما نیز رخ داد. کشورهایی که انقلاب را تجربه میکنند، معمولا نیاز به زمان دارند تا به سرانجام یا پویاییاجتماعی موردنظر دست پیدا کنند اما شرایط برای ما کمی متفاوت بود. بعد از انقلاب تا بهخودمان آمدیم جنگ شد و کشور 8سال درگیر جنگ و مناقشات زیادی شد و این اتفاق تاثیرات مخربی را به جامعه و کشور تحمیل کرد. بعد از جنگ اما کشور بهسمت مسیر صعودی نیل پیدا کرد و این روال در دولتسازندگی و بعد از آن در دولتاصلاحات ادامه یافت تا اینکه به یک انقطاع در کشور رسیدیم و آن هم دولت قبلی بود که هنوز بعد از گذشت 2سال از خاتمه دورانش، مصایب درحال برملاشدن است... منظور از این تعریفات این است که جامعهای میتواند فعالیتداوطلبانه باصلابت داشته باشد که در داخل آن جامعه ثبات و آرامشفکری بین مردم وجود داشته باشد. اما درخصوص پیشینه توجه به فعالیت داوطلبانه، بهیاد دارم که از قدیمالایام ما در محل زندگیمان امکان نداشت همسایهای گرسنه سر بر بالین بگذارد. این بدانمعناست که توجه به خیر عمومی در جامعه ما از سالهای دور نهادینه شده است. حتی قبل از ورود اسلام به کشور هم زرتشتیان و دیگر مردمان ایران همواره بهفکر یکدیگر بودهاند.
اما امروزه حوزههای اخلاقی در جامعه ما آسیب دیده است و برای احیای آن هم نیاز است که بخشهای مختلف در آن سهیم شوند و برای ارتقای اخلاق تلاش کنند. بهعنوان مثال، سازمان هلالاحمر بهعنوان یک سازمان پیشرو در انجام فعالیتهای داوطلبانه میتواند اتاقفکری مستقل یا متشکل از رسانههای مختلف تشکیل دهد و در جریان اشاعه فرهنگداوطلبی و همینطور انجام امور داوطلبانه با کمک رسانهها و بهصورت کاملا برنامهریزی شده عمل کند. این اتاق فکر میتواند مطبوعات را در روند ترویج فرهنگ داوطلبی سهیم کند و کدام مدیرمسئولی است که این را از خدا نخواهد.
فرهنگداوطلبی در جامعه میتواند از طریق چندین مجموعه خاص نمود پیدا کند. برای مثال آموزشوپرورش ما یکی از نهادهایی است که نهفقط بحث داوطلبی بلکه میتواند جامعه ایران را از ریشه تغییر دهد که متاسفانه این نهاد جامعه پذیر کننده دیگر این برندگی و برنامهریزی اساسی را در داخل خود ندارد. امروز تلاطمات سیاسی باعث شده است که رسانههای ما نتوانند فعالیتهای داوطلبانه را پوشش دهند. دلیل هم روشن است رسانههای ما عمدتا مشغول دعواهای سیاسی بین یکدیگر هستند و نمیتوانند بهخوبی به موضوعات داوطلبانه در جامعه ما بپردازند. برای مثال بسیج یکی از ارگانهایی بود که در اوایل انقلاب قصد داشت تا با فعالیتهای داوطلبانه مردم را یاری کند. برای مثال ما در محلههای مختلف حاضر میشدیم و هرکسی که احتیاج به کمک داشت را یاری میکردیم یا باری از دوش مردم برمیداشتیم...
هلالاحمر تنها ارگانی است که طرفدار هیچ طرف و سمتی نیست و مردم با آغوشباز به این نهاد ایمان دارند و آنها هستند که میتوانند متولی فرهنگ داوطلبانه در جامعه باشند. امروز روزنامهشهروند این کار را بهخوبی پیاده میکند. اما اعتماد هم بیکار ننشسته است و در صفحات جامعه، توجه بر حقوقحیوانات، پاسداشت محیطزیست، فعالیتهای انجیاوهای مختلف، پیگیری وضع کارتنخوابها و کودکانکار را در دستورکار دارد. تا امروز گزارشهای زیادی را داشتهایم و از این به بعد هم توجه بیشتری را از اعتماد نسبت به فعالیتهای داوطلبانه خواهید دید.
برنامه ویژه شرق برای فعالیتهای داوطلبانه
مهدی رحمانیان مدیرمسئول روزنامه شرق
فرهنگداوطلبی در جامعه ما الهامگرفته از آموزههای دینی است که از صدر اسلام تاکنون مراحل پیشرفت خود را دنبال کرده است. میتوانیم این موضوع را با قاطعیت اعلام کنیم که ریشه اصلی فرهنگداوطلبی از رفتار و منش حضرتعلی(ع) نشأت گرفته است. حتی زمانی که ایشان در منصب حکومت نبودند، ترویج این فرهنگ را بهخوبی در سطح جامعه آن زمان به فعل میرساندند. در جامعهای که افراد آن احساس تکلیف را بهدرستی درک کنند و بشناسند، ناخودآگاه ما با دایره عظیمی از افرادی مواجه میشویم که بدون اینکه خودشان متوجه شوند، یک داوطلب تمامعیار محسوب میشوند.
پیامبر ما هم میفرماید که تمام انسانها درمقابل سرنوشت انسانهای دیگر مسئول هستند و نمیتوانند بیتفاوت از کنار یکدیگر گذر کنند. یعنی این موضوع به شرایط انسانها بستگی دارد، هرکسی بهتر از دیگران میداند که در چه حوزههایی توانمند است و میتواند چه باری را از دوش دیگران بردارد. پس چه بهتر است که این کار را بدون هیچ منت و چشمداشتی ارایه دهد. اگر این فعالیتهای داوطلبانه در جامعه ما متداول شود، میتواند زنجیره عظیمی را به وجود آورد که جامعه از هر نیازی
برطرف شود.
در اوایل انقلاب هم این فعالیتها را بهخوبی مشاهده میکردیم. بهیاد دارم که یکی از زمستانهای اول انقلاب بود. مردم مشکلاتی را پیرامون زندگیشان حس میکردند، در سرمای زمستان که نفت را در صفهای طویل بین مردم توزیع میکردند، بهیاد دارم که مردم خودشان، نفت را بین کسانی که بیشتر احتیاج داشتند تقسیم میکردند و آن روزها خبری از احتکار نبود. روز مبادا وجود نداشت؛ هر روز، روز مبادا بود. مثلا بحث آب امروز یکی از آن فعالیتهایی است که باید مردم داوطلبانه در آن مشارکت داشته باشند.
البته روزنامه شرق نیز در اینباره و بهخصوص فرهنگداوطلبی تلاشهایی را داشته است زیرا تنها گزینهای که برای کمک به فرهنگداوطلبی میتواند سریع و بران عمل کند رسانه است. شرق درباره فعالیتهای داوطلبانه برنامه ویژهای داشته است که البته این برنامهها عمدتا با نظرخواهی و شراکت هنرمندان در جامعه صورت میگیرد و عقیده بر این است که با افرادی که مورد وثوق مردم هستند، این فرهنگ را درقالب یادداشتها و مصاحبههای مختلف ارایه دهیم.
از لحاظ ساختاری هلالاحمر و «شهروند» میتوانند درارتباط با داوطلبی حرف اول را بزنند
حسین عبدالهی مدیرمسئول روزنامه آرمان
فرهنگداوطلبی برگرفته از آموزههای اخلاقی و دینی ما است. اگر ما بتوانیم با انتشار نوعدوستی و ترویج فرهنگداوطلبی که برگرفته از تغییر نگرشها یعنی از خود گذشتن و به فکر دیگران بودن است را اشاعه دهیم کار بزرگی را انجام دادهایم. بهصورتکلی فرهنگ داوطلبی یعنی ما شدن. کشور ژاپن که یکی از نمادهای توسعه در بخش اقتصاد محسوب میشود را میتوان نمونه ایجاد فرهنگ داوطلبانه به معنای عملی آن دانست. حقیقت و وفاداری را در بخشهای مختلف در جامعه ژاپن میتوانید مشاهده کنید.
فرهنگداوطلبی شاید یک کلمه باشد اما دایره وسیعی از موضوعات پیچیده در یک جامعه را دربر میگیرد، شما اگر میبینید کشوری توسعهیافته است و مردم آن از سرانه نشاط بالایی برخوردار هستند؛ قطعا بدانید که فرهنگ ازخودگذشتگی و احتراممتقابل در آنجا بهخوبی جاافتاده است. اگر کمک به همنوع بهعنوان یک اصل به وجود بیاید، بدون نگاهها و جهتگیریهای سیاسی میتواند نقش عظیمی در پیشبرد و ارتقای فرهنگداوطلبی داشته باشد.
رسانه بهعنوان یک ابزار قدرتمند وظیفه دارد که فرهنگداوطلبی را ترویج دهد و در داوطلبشدن مردم نقش عظیمی را بازی کند. رسانه میتواند با انتشار این مفاهیم سطح آگاهی و خیر عمومی را گسترش دهد. تغییر نگرشها و حفظ انساندوستی کار رسانه است که البته در این میان آموزشوپرورش هم نقش مهمی بازی میکند. همچنین حوزههای علمیه باید این فرهنگ را اشاعه دهند.
آگاهی مهمترین اصل در ایجاد فرهنگ داوطلبی در جامعه است، زمانی که افراد، گروهها یا سازمانهای مختلف در انجام کارهای خیر و اهداف داوطلبانه کوشا باشند، ناخودآگاه این فرهنگ بهصورت مطلوبی جامیافتد. از لحاظ ساختاری هلالاحمر و «شهروند» میتوانند در این قسمت حرف اول را بزنند. در روزنامهآرمان چه در صفحه سلامت و چه در صفحه فرهنگ و هنر این موضوع را بهخوبی ارایه میدهیم اما نه با سرکلیشهای داوطلبانه. ما این موضوع را در ستونهای مختلف با نگاه به اتفاقات اجتماعی بروز میدهیم، اما اینکه یکی از اهداف ما باشد متاسفانه اینگونه نیست و عقیده دارم برای این اقدامات کمکاری هم کردهایم.
افتخار پوشش فعالیتهای داوطلبانه
مصطفی کواکبیان مدیر مسئول روزنامه مردمسالاری
ترویج فرهنگداوطلبی نیاز بهکار راهبردی دارد. شما نمیتوانید بهراحتی بگویید که من یک داوطلب هستم. هر داوطلبی نیاز به یک نقشهراه دارد یا به اصطلاح، داوطلبان در جامعه شناسنامه دارند. من خودم کارتداوطلبی دارم اما تا چه حد داوطلب هستم؟ من شاید بهخوبی فعالیتهای داوطلبانه را بهجا نمیآورم اما همواره در رسانه تحتاختیارم سعی کردهام که برای این فرهنگ جای ویژهای را
باز کنم. برای یک رسانه، افتخار محسوب میشود که فعالیتهای داوطلبانه را پوشش دهد.
در روزنامه مردمسالاری این موضوع چندینبار نمود پیدا کردهاست. برای مثال آن معلمی که سرش را بهخاطر شاگردانش تراشید در روزنامه مردمسالاری بهصورت میدانی پوشش داده شد. ما در روزنامه عقیده داریم که باید به این فرهنگ اهمیت زیادی داد و باید آن را پوشش داد. ما برای سازمانها و نهادهای مختلف داوطلب درنظر داریم فعالیتها و تبلیغاتشان را در صفحات بهصورت رایگان نشان دهیم تا شاید برای آنها هم فراهمآور شرایطی مطلوب باشد اما این موضوع نیاز به کار دارد. عقیده دارم که بهگونهای درست به اهمیت والای آن در جامعه و رسانههای ما پرداخته نمیشود، با آنکه رسانه تنها مشوق فعالیتهای داوطلبانه است.
«شهروند» را میتوان تریبون آسیبشناسی اجتماعی دانست
احسان مازندرانی مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان
خدمت بنیآدم به یکدیگر مدتهاست رنگوبوی دیگری گرفته، چهرهاش محزون شده یا ابرو در هم کشیده و مانند سابق کسی از راه ماندهای دستگیری نمیکند. چارهای هم نیست و راهی است که جامعه امروز ایران به دلایل متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بهخصوص فرهنگی انتخاب کرده و شاید نسل دیگری باید بیاید تا چرخ طور دیگری چرخد. در میان این جملات مرثیهگونه بهیاد آوردم هنوز هستند افرادی که با چشمهای کاملا باز و با کنار گذاشتن چرتکه حساب و کتاب زندگی، جامه خدمت داوطلبانه به تن کرده و بدون چشمداشت یا چشمانداز مالی دست به یاری همنوع دراز میکنند. لسان الغیب حافظ شیرازی در بیان این منش میگوید:
روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم/ در لباس فقر کار اهل دولت میکنم
داوطلبانه خدمتکردن با پوشیدن لباسهای قرمز و سفید معروف هلالاحمر، کمتر از کار دولت کردن نیست و چنین است که اندوه فروبردن سرهای در گریبان تا حدودی بر طرف میشود.
هلالاحمر ایران بهخصوص در سالهای اخیر استراتژی خود را برمبنای جملهای زیبا قرار داده: «ترویج فرهنگ خدمتداوطلبانه». موضوعی که شاید در میان یکصد اولویت زندگی شهروندان ایران هم نباشد اما در همین مدت دوسال اخیر نیز این سازمان توانسته با دوری از سیاست و حرکت به سمت کارویژههای تعریف شده با استانداردهای بینالمللی بار دیگر نام نهضت هلالاحمر را در اذهان زنده کند.
با این حال حلقه مفقوده ارتباط سازمانهای داوطلب با جامعه، رسانه است تا بتواند پیام و صدای این زمینه بشردوستانه را بهگوش مردم برساند. نوآوری هلالاحمر پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 92 در بازنگری زمینه انتشار روزنامهشهروند و تبدیلشدن این روزنامه به رسانه «ترویج فرهنگ خدمتداوطلبانه» گامی نو در فرآیند انتقال پیام در این حوزه است. رسانهای که با رویکرد اجتماعی محض به آسیبشناسی چالشها میپردازد، صدا میزند و جامعه را به استمداد برای حل بحرانهای واقعی دعوت میکند. «شهروند» را میتوان تریبون آسیبشناسی اجتماعی دانست که برای هر دولتمرد یا شهروندی آیینه جامعه است تا با نگاه به آن تاملی کنند و چارهای درپیشگیرند. وقتی پای پول در میان نیست و روزنامهنگاری در خدمت توسعه قرار میگیرد میتوان شمیم دلانگیز ترویج فرهنگ خدمت داوطلبانه را به صورت واقعی و بیتکلف احساس کرد.
«شهروند» فعالیتهای داوطلبانه را بهخوبی تقسیمبندی و ارایه میدهد
محمد علی وکیلی مدیرمسئول ابتکار
اگر فرهنگ داوطلبی را بخواهیم تعریف کنیم باید درنظر داشته باشیم که اساسا این فرهنگ در کشور ما چگونه و براساس چه المانهایی بهوجود آمده است. یکی از مهمترین آنها فرهنگ دینی و عقیدتی ما در کشور است که نقش عظیمی در بهوجود آمدن فرهنگ یا فعالیتهای داوطلبانه بازی میکند. البته فرهنگداوطلبی در جامعه ما با کشورهای غربی متفاوت است که دلیل اصلی آن نیز مربوط به سطح فرهنگ و توسعه در جوامع مختلف است که این عملکردها را از هم متمایز میکند. اگر فرهنگ داوطلبی در جامعه ما به خوبی پیاده شود و بین افراد همهگیر باشد قطعا باعث میشود که از لحاظ فرهنگ و توسعهاجتماعی جامعه ما دچار تغییرات مثبتی شود. فعالیتهایداوطلبی میتواند شاکله اصلی بنیان و بدنه یک جامعه قلمداد شود، بهگونهای که این فعالیتها هرچه بهتر در جامعه پیاده شود، میتواند نویددهنده یک جامعه استوار و با نظم باشد، اما چندین سالی است که تمام محورهای اجتماعی ما درگیر دعواهای سیاسی در جامعه شده که این رویدادها قطعا به ضرر جامعه مدنی و اجتماعی ما است. البته مقصر در این موضوع را نیز میتوان رسانهها دانست زیرا رسانههای ما این روزها بیشتر تمرکز و پتانسیلشان را روی مناقشات سیاسی گذاشتهاند.
البته با کاری که امروز «شهروند» انجام میدهد، میتوان نتایج مثبتی در قبال این فعالیتها دید. هرچند توجه مردم به مسائل سیاسی هم کم نیست زیرا مردم هستند که مناسبات توسعه در یک جامعه را رقم میزنند. اگر همین مردم ما توجهشان را به مسائل اجتماعی متمرکز کنند، میتوانند سرعت قابلتوجهی بهقطار توسعه در کشور ببخشند.
«شهروند» فعالیتهای داوطلبانه را بهخوبی تقسیمبندی میکند و ارایه میدهد اما سوال اینجا شکل میگیرد که آیا «شهروند» بهتنهایی میتواند؟ البته در جامعه ما فعالیتهای داوطلبانه بهصورت فردی اجرا میشود که این فعالیتها هم الگوی سنتی خود را دنبال میکند که کمککردن به مستمندان است یا همان صدقهدادن. نیاز است که این نوع فعالیتها به مدل مدرن خود تغییر جهت دهد زیرا مدل فردی آن تأثیر زیادی در موضوعات اجتماعی ندارد البته این میان میتوان مدل فردی را تبدیل به مدل جمعی کرد تا تاثیرات مثبت آن را در جامعه دید.
یکی از مهمترین کارهای رسانهها باید بازتاب جوانمردی و کارهای خیری که در جامعه صورت میگیرد باشد تا این فرهنگ جوانمردی به خوبی جابیفتد. «شهروند» خوشبختانه در ارایه و پرداخت به فعالیتهای داوطلبانه فوقالعاده عمل کرده است. با اینکه تمامی نگاهها به «شهروند» بهعنوان یک روزنامه وابسته بهدولت خوب نبود اما زمان نشان داد که در این مدت بهعنوان یک ارگان مدنی تمامعیار و متعلق به یک نهاد خیرخواهانه خوب عمل کرده است. به لحاظ کارکرد، «شهروند» در مسائل اجتماعی پیشقدم بوده است. از لحاظ سوژه و موضوع در قبال فعالیتهای داوطلبانه مبتکر بوده و این فعالیتها را بهصورت مدرن و سنتی بهخوبی نشان داده است. بخشی از تحرکات مثبت اجتماعی امروز ماحصل فعالیتهای «شهروند» در جامعه بوده است.
میلیاردها تومان هم برای سرمایهگذاری در«شهروند» کماست
منصور مظفری مدیرمسئول آفتاب یزد
ماموریتهایی که سازمانهای هلالاحمر دارد بینالمللی است و مختص جغرافیای کشور خاصی هم نمیشود. هلالاحمر در هرجای دنیا در مقابل اتفاقات حضور دارد و کمک میکند؛ برای مثال، کشورهایی مانند یمن یا فلسطین از کمکهای هلالاحمر استفاده کردهاند. البته هلالاحمر فعالیتهای دیگری را نیز درمقابل بلایای طبیعی از خود نشان داده که آنها هم قابلتقدیر است. نهاد هلالاحمر را میتوان متولی فرهنگ داوطلبی در جامعه دانست. دیدگاهها نسبت به هلالاحمر در کشور ما بسیار مثبت است. میتوان گفت تنها ارگان دولتی که مردم حس پیوند و همبستگی با آن دارند، هلالاحمر است. برای ترویج فرهنگ داوطلبی فقط و فقط نیاز به فرهنگسازی است و این فرهنگسازی هم عمدتا از مجاری رسانهها صورت میپذیرد. من در تعجبم که چرا صداوسیما در اینباره اقدامات جدی انجام نمیدهد زیرا یکی از نیازهای اصلی کشور ما ترویج فرهنگداوطلبی است. رسانهها میتوانند گامعظیمی درقبال موضوعات اجتماعی بردارند. «شهروند» برای انتقال اخبار هلالاحمر به جامعه رسانهای نیامده است بلکه وظیفهای که امروز به نحو احسن دنبال میکند، ارتقای سطح فرهنگ داوطلبی در جامعه است. روزنامهشهروند در مسائل اجتماعی یک کمکحال بوده است. هرچه در راستای نشریات هلالاحمر هزینه شود بیشک کم است. اگر روزنامهشهروند با همین اهداف ادامه دهد میلیاردها تومان هم برای سرمایهگذاری در آن کم است، زیرا اهدافش عامالمنفعه است و در راستای ارتقای سطح جامعه گام برمیدارد.
جای روزنامه اجتماعی در رسانههای ما خالی بود زیرا با نگاهکردن به هر رسانهای شما بوی سیاست و مسائل پیرامون سیاست را حس میکنید. زمانی ما قدر نشریات اجتماعی را درک خواهیم کرد که خدایناکرده نظام اجتماعی پیرامون ما از هم گسیخته و ضعیف عمل کند. بیش از هر زمان دیگر ما نیاز به رسانههایی داریم که دیدگاه سیاسی را دنبال نکنند و در این باب به دنبال راهکارهای اجتماعی موجود باشند. تا زمانی که نشریاتی مثل «شهروند» حضور دارند ما متوجه اهمیت آنها نمیشویم اما بعد از اینکه بروند تازه متوجه میشویم که چه میراثی را از دست دادهایم.
«شهروند» خلأهای داوطلبی در جامعه را بهخوبی پر کرده است
محمدرضا راهچمنی مدیر مسئول روزنامه همبستگی
یکی از اهداف اصلی هلالاحمر در جامعه ما، پیادهسازی و برنامهریزی مدون برای بهتر ارایه شدن خدمات داوطلبی و امدادی است. از این رو لازم است که همواره این سازمان از نظر تجهیزات و امکانات در شرایط مطلوبی قرار گیرد زیرا اهدافش با جان انسانهای زیادی در ارتباط است. هلال احمر همواره در تلاش برای نجات جان انسانها در سراسر کشور است اما گاهی نیاز است که این سازمان از لحاظ ذهنی و تفکر افراد نیز آنها را سازماندهی کند.
هلالاحمر با روح و جسم آدمیان در ارتباط است و بهترین مولد برای فرهنگ داوطلبی محسوب میشود. هلال احمر را در کشور همواره یک سازمان یا نهاد عامالمنفعه میشناسیم؛ از آنجا که بسیاری از آموزشها در باب کارهای خیر از این نهاد شکل میگیرد و به سطح جامعه میرسد. هلالاحمر و «شهروند» مولدهای حقیقی برای ارتقای سطح فرهنگی در جامعه هستند. انبارها و مخازن هلالاحمر یکی از مهمترین مراکز در کشور ما هستند که عقیده دارم همواره اولویت در کشور ما باید سیرابکردن مراکز مربوط به هلالاحمر باشد؛ حالا این میتواند سازمان امداد و نجات یا رسانه تحت اختیار این سازمان باشد. کیفیت در مراکز مختلف هلالاحمر باعث پویایی جامعه میشود.
تمام خدماتی که هلالاحمر ارایه میدهد در تمامی سطوح داوطلبانه است، یعنی اگر نگاهی به عملکرد هلالاحمر بیندازید ناخودآگاه همواره داوطلبی را عجین با این نهاد میبینید. اکثر داوطلبانی هم که ما در کشور داریم، تربیتشده هلالاحمر ایران هستند که تأثیر خود را نیز تا امروز به خوبی در جامعه گذاشتهاند.
هلالاحمر برای خدمات بیشتر نیاز به داوطلبان زیادی دارد اما بهتنهایی نمیتواند این فرهنگداوطلبی را گسترش دهد، امروز خوشبختانه رسانهای به نام «شهروند» وجود دارد که نیرویمحرکه این سازمان شده است و در کنار هلالاحمر موضوعات و اطلاعات موردنیاز را ارایه میدهد. ما رسانههایی با همه گرایشهای مختلف را تا امروز داشتهایم اما «شهروند» از نظر اهداف میتوان گفت منحصربهفرد است. «شهروند» خلأهای داوطلبی در جامعه را بهخوبی پر کرده است. لقبی که به روزنامهشهروند میتوان داد؛ یک بیدارکننده فطرت در جامعه است.
«شهروند» موفق بوده و ترویج فرهنگداوطلبی را بهدرستی ارایه داده است
عزیز شاهمحمدی سردبیر روزنامه جامجم
داوطلبی یعنی بهدوش کشیدن موضوعات یا مسائل مختلف در یک جامعه و ترمیمکردن. داوطلبی یعنی شهروندان خودشان را جزئی از جامعه ببینند. جامعه ما نباید این تصور را در خود غالب ببیند که برای رفع و انجام هر کاری عدهای هستند و بهصورت سازمانی موضوعات مختلف را سروسامان میدهند. داوطلبی یعنی اینکه افراد در یک جامعه نسبت به طرز فکر و عملکردشان نگرشی داشته باشند و عملکردشان را مورد ارزیابی قرار دهند. داوطلبی یعنی کسی دیگر در این جامعه نمیگوید به من ربطی ندارد، همه افراد همواره خودشان را در برابر موضوعات مسئول میبینند. در یک جامعه توسعهیافته همه مسئول هستند. اما موضوع داوطلبی یعنی هر کسی به هر مقداری که توان و قدرت دارد این موضوع را در جامعه
پیاده میکند.
داوطلبی جنبهها و فضای وسیعی را در جامعه دارد. این فعالیتها از مدرسهسازی، کمک به مستمندان تا فعالیتهای مدنی مانند آلودگی محیطزیست یا توانمندسازی انجیاوها شکل میگیرد و از همین بابت است که گفته میشود هرکسی در هر حوزهای که میتواند، باید تلاش کند.
روزنامه جامجم همین موضوع را دنبال میکند که مردم نقشعظیمی در حل مشکلات بازی میکنند و در این چرخه فقط باید بهدنبال تشریح فعالیتهای مردم در این زمینه تلاش کرد. برای مثال ما در گزارشهایمان اعلام کردهایم فلان موادغذایی کیفیت مناسب ندارد و مردم با این دانش میتوانند به آن تولیدکننده موادغذایی نه بگویند تا حرکتی داوطلبانه و گامی درجهت اصلاح برای آن تولیدکننده باشد که این یک مجازات هم هست. نباید مردم صبر کنند تا یک مسئول یا ناظر این کار را انجام دهند. یا مثالی دیگر، اغلب در فصلهایی خاص شاهد بودهایم که بعضی از محصولات یکدفعه گران شده است. خب این مردم هستند که باید نه بگویند که اغلب اینطور نیست و برای خرید محصول موردنظر هجوم میبرند. بارها دیدهایم که پلیسراهور هشدار میدهد که مردم در مواقع سفر به زمانبندی عبور و مرورشان دقت کنند تا در طول مسیر به مشکل برنخورند و این موضوع را مردم باید داوطلبانه مدیریت کنند. مسلما همکاران ما در رسانههای مختلف کوشا هستند اما «شهروند» در این راه موفقتر بوده و ترویج فرهنگ داوطلبی را بهدرستی ارایه داده است.
ارایه فرهنگ داوطلبی نیاز به ظرفیتهای به خصوصی دارد، برای مثال، یکی همین قسمت جوانان هلالاحمر است که میتواند با تبیین موضوعات مرتبط و شعارهای سازنده تأثیر بسزایی در قشر عظیمی از جامعه بگذارد. من خودم هم در این سازمان مشغول بودم اما بعد از مدتی به دلیل مشغله فراوان جدا شدم. همین بحث امدادگری را شما توجه کنید. کار امدادگری پزشکی در شهر و نوع زندگی آپارتماننشینی ما یکی از الزاماتی است که میتواند زندگیمان را فرا بگیرد و خیلی مفید است که شخصی بتواند در مواجهه با مصدومان وقایع مختلف بهترین عملکرد را داشته باشد یا به نوعی داوطلبانه به آنها کمک کند. اکثر ما سفر کردهایم و به جادهها گذری داشتهایم، چقدر میتواند مفید باشد که یک نفر در هر خودرویی اطلاعاتی درباره کمکهای بهداشتی یا حتی یک نبضگرفتن را بلد باشد و تا چه حد میتواند تاثیرگذار باشد.
اگر نگاهی به فیلمها و نشریات کشورهای خارجی بیندازیم میبینیم که تا چه حد آنها این مسائل را به دور از هر کار فانتزی ارایه میدهند. جامجم هم سعی میکند در این رابطه کوشا باشد البته خوب باید قبول کنیم که هرکسی در هر حوزهای حرفهای کار میکند و «شهروند» هم در این زمینه و درباره فرهنگداوطلبی در جامعه حرفهای عمل کرده است. ظرفیت داوطلبی هلالاحمر بینظیر است، باید به جوانان ما عشق، دوستی و فداکاری را یاد بدهد تا زمینههای آنها در جامعه به خوبی دیده شود.
«شهروند» یکی از ستونها و حامیان جدی جامعه مدنی در نظام رسانهای کشور
قاسم خرمی سردبیر روزنامه قانون
در هر جامعهای فعالیتهای داوطلبانه منشأ مرتبط با خود را دارد. در کشور ما این فعالیتها اکثرا برگرفته از آموزههای دینی ما است. پس نقش کسانی که این فرهنگ را به مردم انتقال میدهند این است که از آموزههای دینی و جذابیتهای اهداف این برنامه برای جذب داوطلبان کمک بگیرند.
امروز بیشتر شرکتها یا افرادی که در کارهای خیر و فعالیتهای داوطلبانه شرکت دارند این حق را برای خود قایل هستند که از خودشان یا شرکت موردنظرشان تبلیغی به عمل آید. البته با این طرز فکر مخالف نیستم زیرا میتواند معقول باشد که انسانها در برابر کارکردها یا خدماتی که ارایه میدهند طلبهایی را هم داشته باشند هرچند با اصل تعریف فعالیتهای داوطلبانه مغایرت دارد اما اگر افراد چشمداشتی هم در برابر کارهای خیری که انجام میدهند داشته باشند، عیبی ندارد. حداقل میتواند بهگونهای تعریف شود که ما پایگاههای کمکرسانیمان را از دست ندهیم.
ما یکسری افراد داریم که میتوانیم از تفکر آنها در باب موضوعات علمی و تخصصی فعالیتهای داوطلبانه سود ببریم، برای مثال یک قاضی، روزنامهنگار، پزشک یا مهندس میتواند فعالیتهای داوطلبانهای را ارایه دهد که احتیاجی به پرداخت یا هزینهمالی نباشد بلکه آنها میتوانند با تخصصشان روزهایی از هفته را به آموزش افراد یا ارایه خدمات در حوزههای مختلف بهصورت رایگان بپردازند که هرکدام مناسب توانایی خودشان پیش میروند و این موضوع در فعالیتهای داوطلبانه شکل مدرنش جای خوبی را باز کرده است.
یکی از مهمترین موضوعات برای جذب داوطلبان در حوزههای مختلف، اطمینان آنها به موسسات یا فضاهایی است که قصد دارند در آنها فعالیتهای داوطلبانه داشته باشند. متاسفانه فعالیتهای داوطلبانه امروز در کشور ما تحتتأثیر بیاعتمادیهایی قرار دارد که در جامعه نیز رسوخ کرده است. اکثر ما بر این باور هستیم که وقتی حرف از فعالیتهای خیر به میان میآید، حتما باید وجهنقدی بپردازیم! نه اینطور نیست! بسیاری از افراد را میشناسم که به حرم امامرضا(ع) میروند و فعالیتهای داوطلبانهای را ارایه میدهند. بسیاری هستند که دربانهای حرم میشوند. تعدادی هم حضور دارند فقط برای سروساماندادن و جفتکردن کفشهای زائران و... منظور اینکه یک جامعه زمانی میتواند داوطلبان خوبی داشته باشد که اول، مردم علم این کار را داشته باشند و در مرحله دوم، اشتیاق و انگیزه خدمت در هرجایی که توان آن را دارند وجود داشته باشد. بسیاری از متخصصان و دکترهای مختلف را میشناسم که در هفته به درمان بیماران بهصورت رایگان میپردازند. پس هرکسی حتی مستمندترین افراد در جامعه هم میتوانند داوطلبان تاثیرگذاری باشند. ایدهآلترین قشر در جامعه ما برای هدفگذاری و ایجاد فرهنگ داوطلبی طبقه متوسط روشنفکر مدرن است که میتوان با هدفگذاری روی این طیف، بخش عظیمی از معضلات جامعه را بهخوبی
حل کرد.
فرهنگ کار خیر در جامعه به استیصال افراد ربط پیدا کرده که این فرهنگ هم برگرفته از سنتی بودن امر خیر یا فرهنگ خیر در جامعه ما است. شما در فرآیند زندگی خصوصیتان خدمات زیادی را دریافت میکنید که میتواند این خدمات گاهی برای افراد رایگان و برگرفته از فرهنگ داوطلبی در جامعه باشد. چرا در جامعه اروپا و آمریکا با اینکه اعتقادات سفت و سخت اخروی وجود ندارد، فعالیتهای داوطلبانه بهتر عمل میکند؟ زیرا گذشت مردم و حساسیتهایشان نسبت به فضایی که در آن زندگی میکنند، بیشتر است. البته تفاوت جامعه ما با غرب نیازهایی است که مردم ما دارند اما در غرب مشاهده نمیکنیم. در کشورهای جهان سوم 90درصد مردم نیازمند فرآیندهای ابتدایی زندگی خود هستند. مردم در ابتدا دنبال رفع نیازهایشان هستند و در مرحله بعد میتوانند به فعالیتهای داوطلبانه اهمیت بدهند. هلالاحمر بهترین بستر برای انتقال فرهنگ داوطلبی در جامعه ما است. روزنامهشهروند قبلایعنی در دولت احمدینژاد یکی از روزنامههای ضدجامعهمدنی بود اما اکنون «شهروند» به یکی از ستونها و حامیان سفتوسخت جامعه مدنی در نظام رسانهای کشور تبدیل شده است. این نزدیکی «شهروند» به جامعه مدنی میتواند خیلی تاثیرگذار باشد و بازوی نحیف و ضعیف جامعه ما را پر توان کند. قانون هم بهشکل سنتی برای فعالیتهای داوطلبانه اهمیت قایل است اما ما هم میتوانیم دنبالهروی «شهروند» باشیم و از برنامههای آن در این راه حمایت خواهیم کرد.
موضوعات مورد توجه «شهروند» منحصربهفرد است
علی میرزاخانی سردبیر روزنامه دنیایاقتصاد
این روزها فعالیتهای داوطلبانه یا شاید تعریفی که مردم ما از آن در جامعه دارند به خوبی حس میشود و نقصانش قابلتامل است. هرچند مردم ما فرهنگ نوعدوستی و کمک به دیگران را از قدیمالایام داشتهاند اما عقیده دارم که این فعالیتها نسبت به قبل کاسته شده است. میتوان فعالیتهای داوطلبانه را یک آسیبشناسی اقتصادی کرد. اینطورکه چرا فعالیتهای داوطلبانه در شیوه نوین مسئولیت اجتماعی مطلوب را نمیبینیم؟ به این معنا که در جامعه ما به اندازه جوامع غربی داوطلبان برای سامان دادن به مسائل اجتماعی
حضور ندارند.
یک اصطلاحی در اقتصاد داریم به نام (کنارزنی) این کنارزنی مفهومش این است که در جاهایی که دولت وارد تصدیگریهایی میشود خود به خود بخش خصوصی را کنار میزند. همواره هم دیدهایم که بخش خصوصی توان مقابله با ماشین قدرتمند دولت یا همان بروکراسیهای دولت را ندارد. بههرحال رابطههایی که در بروکراسی دولت وجود دارد، بخشدولتی را درمقابل بخشخصوصی قدرتمند میکند و به همان منوال بخشخصوصی ضعیفتر میشود اما میتوان این تعریف را به فعالیتهای داوطلبانه وصل کرد؟
میتوانیم به قبل از انقلاب اشاره کنیم که فعالیتهای خیرخواهانهای وجود داشت که درقالب موسسات مختلف و با کمک دولت، داوطلبانه ارایه خدمات میدادند اما این موضوع بعد از انقلاب متفاوت شد. اتفاقی که افتاد بسیاری از انجمنهای داوطلبانه درهم ادغام شدند و سازمان بهزیستی، کمیته امداد و
جهاد سازندگی که اهداف اصلی آنها یکی است، شکل گرفتند. اینجا چه اتفاقی میافتد؟ این روش یک پیامی را به جامعه القا میکند که دولت بودجه عظیمی را به این سازمانها میدهد تا کاری را که مردم بهطور مثال باید درمقابل یک کودک بیسرپرست انجام دهند را ارایه میدهد، یا در مقابل نابینا و ...
جامعه ما خود به خود بههمان اتفاق کنارزنی دچار میشود. به این معنی که بخش غیردولتی از فعالیتهای داوطلبانه کنار میرود یا نوعی حذفشدن است که میتواند نوعی آفت قلمداد شود. یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما در بحث داوطلبی مشاهده میکنیم این است که حاکمیت تمامی عرصهها را در بخش داوطلبی تصرف کرده است و اجازه نمیدهد مردم در این فعالیتها شرکت داشته باشند. بخش عظیمی از بودجه کشور ما مخصوص به همین سازمانهایی است که فعالیتهای داوطلبانه دارند و نظاره میکنیم که این منابع عظیم گاهی اصلا به نیازمندان نمیرسد بلکه در همین سازمانهای موردنظر میماند و خرج مصارف و مشکلاتی که در همین سازمانها
وجود دارد، میشود.
اخیرا یکی از مقامات وزارت رفاه که در دولت هم هستند صحبتهای جالبی را میکرد که درمورد کشت حلزون بود. این کشت کمک بسزایی به کودکان ناشنوا در کشور میکند که البته ابراز میکردند ما نزدیک به 23میلیارد تومان احتیاج داریم و تاکنون نیز این پول فراهم نشده است و جالب اینکه اگر این مبلغ به سازمان واریز نشود، تعداد قابلتوجهی از کودکان تا آخر عمر شنواییشان را از دست میدهند! واقعا جای تعجب دارد که چرا چنین رقمی در کشورمان و با این اهمیت وجود ندارد؟ این موضوع دردآور است، با این بودجه که ما در کشور داریم و با موضوعاتی که این چند وقت مشاهده میکنیم.
حال ببینید که اگر علم این نوع فعالیتها در مردم وجود داشت و سازمانهای داوطلبانه در اختیار مردم بود، چقدر از مشکلات ما در این زمینه حل میشد. عملکرد این سازمانهای مردمنهاد و دولتی هیچگاه معلوم نیست زیرا مردم نمیدانند که اینها چه کاری انجام میدهند اما اگر دست خود مردم بود و بهصورت شفاف خرجهایی را که میکردند به سایرین اطلاع میدادند نه این بیاعتمادی بهوجود میآمد و نه اینکه این همه مستمند در طلب داوطلبان بودند. یکی از این سازمانها محک است که کارش را به خوبی انجام میدهد.
انگیزه اقتصادی یکی از عواملی است که فعالیتهای داوطلبانه را در هر جامعهای ارتقا میدهد. دولتها نباید بر فعالیتهای داوطلبانه تصدی داشته باشند بلکه باید آنها از طریق مالیاتی که از مردم میگیرند آن را سازماندهی کنند. پس معنی مالیات چیست؟ اینکه دولت از این درآمدها به اقشار ناتوان و کمدرآمد در جامعه حمایت کند.
در اینجا فرهنگسازی بسیار تاثیرگذار است. در این امر کاری که «شهروند» درحال انجام آن است، جالب است.
موضوعاتی که «شهروند» روی آنها دست میگذارد، موضوعات و نقاط حساسی است که در جامعه ما وجود دارد و کمتر روزنامهای دیدهایم که در این چندسال اخیر به دنبال آنها رفته باشد که این جای تحسین دارد. حس مسئولیت یکی از آن موضوعاتی است که باید مردم به آن دقت داشته باشند.