رویا ماهانی| چندی پیش بود که اجرای نمایشی در تالار وحدت که اولین تجربه کارگردانش بود، سروصدای زیادی راه انداخت و انتقادهای فراوانی را متوجه مدیران بنیاد رودکی کرد. بسیاری از منتقدان که هم از اهالی تئاتر بودند و هم از فعالان مطبوعاتی حوزه تئاتر، معتقد هستند تالار وحدت محل اجرای نمایشهای کارگردانان بزرگ تئاتر است. هرچند که اوایل مدیران مرکز هنرهای نمایشی ارایه مجوز برای چنین نمایشی را انکار میکردند و میگفتند تنها مجوز برای تبلیغات این گروه نمایشی صادر کردند، نه پیشفروش بلیت اما چندی بعد درست زمانی که همه از معاونت هنری ارشاد گرفته تا رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس از شأن و جایگاه تالار وحدت صحبت میکردند، مدیرعامل بنیاد رودکی در یک گفتوگوی رسانهای اعلام کرد که بحث کیفیت اولویت آنها نیست و پرداخت هزینههای تالار بیشتر مدنظرشان هست.
حالا چند روزی است که اجرای نمایش«عاشقانههای ناآرام»، اولین تجربه مریم جلالیان در مقام کارگردان نمایش آغاز شده و اجرای آن تا 12 تیرماه ادامه دارد. این نمایش که گروهی از بازیگران مطرح سینما و تئاتر را همچون محمدرضا فروتن، نیکی کریمی، فریبرز عربنیا، پانتهآ بهرام، سیامک صفری، مهرداد صدیقیان، علی سرابی و... با خودش همراه کرده، درواقع بازسازی سکانسهای برترین فیلمهای عاشقانه ایران و جهان است. همین اتفاق ما را بر آن داشت که به سراغ مخاطبان این نمایش برویم و از آنها که به تماشای این نمایش نشستهاند و پول بلیتهایی که نسبت به دیگر نمایشهای درحال اجرا گرانتر هستند را پرداخت کردهاند، نظرشان را بپرسیم. تا بفهمیم آیا چنین نمایشی درنهایت توانسته رضایت تماشاگرانش را
جلب کند؟!
جلوی درِ تالار وحدت شلوغ است. چراکه رانندههای تاکسی در مقابل درِ اصلی تالار جمع شدهاند، به نظر میرسد آنها هم از اجرای این نمایش آگاهی دارند و منتظر خروج تماشاگران هستند تا آنها را مسافر خودروهایشان کنند و به مقصد برسانند. نوازنده دورهگردی هم گوشه درِ تالار نشسته و با خروج اولین تماشاگران شروع به نواختن سازش میکند. پروانه رسایی، خانم مسنی است که به همراه خانوادهاش به تماشای این نمایش آمده، او که با تاسف اشاره میکند تنها به دیدن نمایشهای خاص میآید، درباره «عاشقانههای ناآرام» میگوید: «به نظرم نمایش عالی بود. من اصلا متوجه گذر زمان نشدم. خودم بیشتر تحتتأثیر شخصیت رفتاری هنرپیشهها بودم تا مفهوم و متن نمایش. یعنی دوست دارم تازه یکبار دیگر بیایم تا متوجه قصههای نمایش بشوم.» رسایی و دخترش تماشای این نمایش را به دلیل وجود بازیگرانش انتخاب کردهاند؛ اما آنها درخصوص قیمت بلیتها بیان میکنند: «ما اگر نمایشی خوب باشد، به تماشایش میآییم اما واقعا قیمت بلیتها بالا بود و به نظرمان هر چه قیمت بلیت نمایشها پایینتر باشد، فرهنگ تئاتر دیدن گسترش بیشتری پیدا میکند.» در همین هنگام است که دختر جوانی به سرعت از کنارمان عبور میکند، از او میخواهم نظرش را درباره «عاشقانههای ناآرام» بگوید. او که خودش را سپیده موسوی معرفی میکند و بسیار عجله دارد، در جملاتی کوتاه توضیح میدهد: «فکر میکردم صحنههایی از فیلمهای معروفتر را بازسازی کرده باشند. مثلا خیلی منتظر دیدن صحنهای از فیلم «کازابلانکا» بودم. یکسری از فیلمها را اصلا نمیشناختم. باید بگويم واقعا منتظر دیدن نمایش بهتری بودم. یکجورهایی احساس کردم همه چیز این نمایش فقط به بازیگران معروفش منتهی میشد و چیز دیگری نداشت.»
مردی تنها در کنار خیابان ایستاده و به درِ تالار خیره شده است. به سراغ او که میروم، میگوید منتظر همسر و بچههایش است. رضا نجفی برای اولین بار است که به تماشای نمایشی آمده، البته به گفته خودش، همسر و بچههایش بیشتر به تماشای تئاتر میآیند و او هم امروز به خاطر آنها آمده است. نجفی در توصیف نمایش «عاشقانههای ناآرام» به گفتن جمله کوتاهی: «خوب بود. بد نبود. من خودم زیاد به تئاتر علاقه ندارم.» اکتفا میکند. خانواده صحرایان، تماشاگران بعدی هستند که درباره نمایشی که دیدهاند صحبت میکنند. پدر خانواده نمایش را دوست داشته است اما دختر جوانش نظر متفاوتتری دارد: «خیلی نمایش قوی نبود. نسبت به کارهای آقای رحمانیان که ما قبلا دیده بودیم، واقعا کارشان خیلی قوی نبود.»
او اشاره میکند که: «در واقع فکر میکنم اکثر تماشاگران به خاطر بازیگران نمایش آمده بودند.» صحرایان معتقد است بلیتهای این نمایش قیمت بالایي داشته: «من شنیدهام این اولین نمایش خانم جلالیان است، ولی نمیدانم چرا اینقدر قیمت بلیت نمایششان به نسبت کارگردانان بزرگ تئاتر بالاست؟!» خانواده صحرایان را با این سوال بیپاسخ تنها میگذارم. به سراغ دختر جوان شیکپوشی به نام فرانک میرزایی میروم که کنار خیابان منتظر آمدن ماشین همراهش است. او که برای اولینبار به تماشای یک نمایش آمده، «عاشقانههای ناآرام» را عالی وصف میکند. البته خودش هم میگوید به خاطر بازیگران معروف به تماشای این نمایش آمده و به نظرش قیمت بلیتها خوب است. یک گروه جوان در پیادهرو دور هم ایستادهاند و درباره نمایش با هم حرف میزنند. شبنم رضایی، امروز میهمان دوستش مریم افتخاری است. او که به گفته خودش سالی یکبار به تماشای نمایش میآید، اول از همه شروع به صحبت میکند: «قسمتهایی از نمایش واقعا عالی بود و قسمتهایی هم واقعا ضعیف.» در همین زمان است که دوستش، مریم افتخاری میگوید: «البته ما دائم به تماشای نمایش میآییم. ماهی یک تا دوبار. برایم جای تعجب دارد که چرا اولین کار یک کارگردان در تالار وحدت به اجرا رفته؟! یا اصلا چطور چنین بازیگرانی حاضر به همکاری با یک کارگردان کمتجربه شدهاند؟!» اما قبل از اینکه حرفش تمام شود، خودش جواب خودش را میدهد؛ «واقعا اکثرشان بازیگر تئاتر نبودند. جز آقای سرابی و صفری که آنها هم معمولا در کارهای ضعیف بازی نمیکنند. بقیه بازیگر تئاتر نبودند. البته قسمتهای مربوط به سرابی و صفری خیلی خوب بود و من دوست داشتم اما دو سه قسمت هم بسیار مصنوعی بود.» هنوز بسیاری از تماشاگران در پیادهروها درحال صحبت با همدیگر هستند، بسیاری هم جلوی درِ تالار منتظر ایستادهاند تا بازیگران محبوبشان بیرون بیایند. مریم زعفرانی هم در کنار دوستانش ایستاده و درباره نمایش صحبت میکنند. البته موضوع دیگری ذهن آنها را به خودش مشغول کرده. آنطور که خودشان میگویند، بلیت ردیفهای اول را خریده بودند و تنها دو دقیقه دیر به سالن رسیده بودند اما آنها را به داخل سالن راه ندادهاند و بهشان گفتهاند در طبقه سوم بنشینند. آنها هم زمانی که از بالا به صندلیهایشان در طبقه پایین نگاه کردند، متوجه شدهاند که صندلیهایشان پر است. این اتفاق سبب دلخوریشان شده بود. زعفرانی دیدن این نمایش را به خاطر بازیگرهایش انتخاب کرده و به همراه دوستانش آمده است. هرچند که او هم معتقد است قیمت بلیتها بالا بوده اما نمایش را دوست دارد و میگوید: «نمیتوانم بگویم خیلی به تماشای نمایش میروم اما هر وقت نمایشی مرا جذب میکند، به تماشایش میروم.» بقیه خانمهای همراهش هم گفتههای او را تایید میکنند. خانواده وطنخواه جزو آخرین تماشاگرانی هستند که هنوز در کنار پیادهرو ایستادهاند. روناک وطنخواه میگوید، به پیشنهاد همسرش و به خاطر بازیگران معروف به دیدن «عاشقانههای ناآرام» آمدهاند؛ اما این نمایش انتظارشان را برآورده نکرده است؛ «انتظار دیدن یک نمایش خیلی قوی را داشتیم. به نظر من هم این نمایش زیاد قوی نبود و هم قیمت بلیتهایش
بالا بود.»
این گزارش تنها بخشی از نظرات تماشاگران یک اجرای نمایش«عاشقانههای ناآرام» را منعکس میکند. هرچند که همه نظرات یکسان نیست اما این گزارش میتواند نمونهای از نظرات تماشاگران این نمایش پرحاشیه باشد.