بهنظر میآید حتی لیندا واینمن هم از موفقیت خودش شگفتزده است و تصور چنین روزی را نداشته. برخلاف بسیاری از بنیانگذاران کمپانیهای مهم تکنولوژیک امروزی وی با هدف کسب درآمدهای کلان شروع به کار نکرده و قصد اولیهاش هرگز ایجاد کمپانی نبوده که توسط لینکدین به ارزش 5/1میلیارد دلار خریداری شد. او تنها سعی داشته آنچه که برای خودش جذاب بوده، یعنی طراحی وب را به سایرین نیز بیاموزد.
واینمن که برحسب اتفاق بدل به یک معلم شده، میگوید: «من نه چندان گیک بودم و نه به آن صورت خوره دنیای تکنولوژی. افراد زیادی پیش من میآمدند و میپرسیدند چگونه این کار را انجام میدهی؟ یا چگونه آن کار را انجام میدهی؟ هرگز با خودم فکر نکرده بودم به اشتراک گذاشتن دانش در رابطه با آنچه که برایت جالب است، درواقع همان تدریسکردن محسوب میشود.»
در حالیکه لیندا اعتقاد دارد تنها در زمان و مکان مناسبی حضور داشته، سخت است بدلشدن یک دامنه ۳۵ دلاری به کسبوکاری 5/1میلیارد دلاری را حاصل یک اتفاق بدانیم.
بسیاری واینمن را «مادر آموزش اینترنتی» لقب دادهاند. وی که هماکنون ۶۰سال دارد در ۱۹۹۵ سایتی را راهاندازی کرد که بهعنوان منبعی رایگان برای دانشآموزان محسوب میشد. طی آن دوران لیندا به صورت خودآموز درحال یادگیری طراحی وب بود و تلاش داشت تا آموختههایش را با سایرین نیز به اشتراک بگذارد. هر چند این روزها مسأله یاد شده امری عادی به حساب میآید اما در اواسط دهه 90 - روزگاری که هنوز یوتیوبی نبود- یادگیری طراحی وب به صورت خودجوش چندان مسأله رایجی محسوب نمیشد.
اشتیاق آن روزهای لیندا در یادگیری حالا به لطف وبسایت و سرویسهایی همانند آنچه خود او راهاندازی کرده به میلیونها نفر دیگر در سراسر دنیا نیز سرایت کرده و آنها میتوانند با اندک هزینهای و در هر جا و مکانی آنچه که دوست دارند را فرا بگیرند. ناگفته نماند که پیدا کردن مسیر صحیح کسبوکار، حتی برای لیندا واینمن نیز بدون فراز و نشیب نبوده و وی هم مانند هر فرد موفق دیگری در راه رسیدن به پیروزی پستی و بلندیهای بسیاری را از سر گذرانده و اخیرا در راستای آنچه که بر او گذشته گفتوگویی کوتاه با وبسایت Fast Company داشته که از شما دعوت به عمل میآوریم آن را در ادامه مطلب مطالعه کنید.
درک نیازی که هیچکس
به آن پاسخ نداده بود
وقتی در سال ۱۹۹۳ واینمن طراحی وب را اندکاندک فرا گرفته و قصد آموزش دادن آن را پیدا کرد، ابتدا به کتابفروشی مراجعه و سعی کرد کتابی را بهعنوان مرجع انتخاب و از روی آن به دانشآموزان خود درس بدهد. اما وی متوجه شد کتابفروشیها و کتابخانهها تنها راهنماهایی بسیار فنی و پیچیده را ارایه میکنند که درکشان برای افراد معمولی و با دانش متوسط تقریبا غیرممکن محسوب میشود.
کمی بعد کتاب «طراحی گرافیکهای تحت وب» که به باور بسیاری اولین کتاب ساده و قابل درک توسط عموم در رابطه با حرفه طراحی وب بود، توسط افراد بسیاری در سراسر دنیا بهعنوان یک مرجع غیرفنی مورد استفاده قرار میگرفت و محبوبیتی غیرقابل باور به دست آورده بود.
درست در همان زمان و در سال ۱۹۹۵ واینمن آدرس ایمیل فردی را مشاهده کرد که به صورت [email protected] بود و مشتاق شد بداند آیا دامنه لیندا نیز برای ثبتکردن در دسترس قرار دارد یا خیر. وی این دامنه را خریداری و وبسایتی تحت آن راهانداخت تا از طریقش بتواند با دانشآموزان و همچنین خوانندگان کتاب خود ارتباط برقرار کنند.
شروعی کوچک
و توسعهای آهسته و پیوسته
بعد از موفقیت کتاب واینمن همسر او، بروس هون (Bruce Heavin)، که در اصل موسس کمپانی لیندا نیز محسوب میشود، پیشنهاد داد در طول تعطیلات بهاره یکی از سالنهای کامپیوتر دانشگاهی را اجاره کرده و در آن به مدت یک هفته دوره آموزش طراحی وب برگزار کنند.
آنها این ایده را عملی کردند و سپس به منظور جذب افراد علاقهمند بنر تبلیغاتی را روی سایت لیندا قرار دادند. نهتنها ظرفیت کلاس یاد شده بسیار سریع پر شد، بلکه افراد از گوشه و کنار دنیا و حتی مثلا شهر وین برای حضور در آن ثبتنام کردند.
آن کارگاههای یک هفتهای بسیار زود باعث شدند تا کسبوکار امروزی لیندا و همسرش پایهگذاری شود. واینمن از درآمد حق امتیاز کتاب خود با ارزش ۲۰هزار دلار استفاده و مدرسه طراحی وبی را راهاندازی کرد که دورههایش در هر ماه به سرعت پیشفروش شده و ظرفیتشان تکمیل میشد. لیندا میگوید: «مشتریان زیادی وجود داشتند که مجبور بودیم به آنها نه بگوییم، زیرا ظرفیتی برای پذیرششان وجود نداشت.»
اوجگیری پس از بحران
کسبوکار لیندا پس از چندسال توانست ۳۵ فرصت شغلی ایجاد و درآمدی 5/3میلیون دلاری را فراهم کند. اما در سال ۲۰۰۱ و پس از انفجار حباب دات کام و حوادث مرتبط به یازده سپتامبر، تمایل افراد به یادگیری دروس طراحی وب کاهشی عجیب پیدا کرد، تا جایی که واینمن و همسرش در ادامهدادن مسیر مردد شده بودند.
کمپانی آنها دچار بحرانی جدی شد، واینمن و هون ۷۵درصد کارمندان خود را اخراج کردند و تنها ۹ نفر در استخدامشان باقی ماند. دفتر و مقر برگزاری دورههای لیندا نیز کوچکتر شد و سعی را بر این گذاشتند تا واحدهایی با قیمت ارزانتر اجاره کنند.
خود واینمن در مورد آن ایام میگوید: «همه درحال نبرد برای بقا بودند و سعی میکردند سر خود را بالای آب نگه دارند. ما نیز وضعیتی مشابه را تجربه میکردیم و درنهایت درست همین زمان بود که تصمیم گرفتیم خدمات خود را به صورت کاملا آنلاین ارایه کنیم.»
روزگاری که ایده یاد شده شکل گرفت و سپس عملی شد (ارایه خدمات بهصورت آنلاین) تماشای فیلم روی کامپیوترها تازه درحال رواجیافتن بود. لیندا داتکام تصمیم گرفت در ازای سرویسی که ارایه میکند هزینه حق اشتراکی ۲۵ دلاری را به صورت ماهیانه دریافت کند.