آداب و رسوم مردم اردبیل
برخی سنتهای زیبای ماه رمضان در مقایسه با سالهای گذشته کمرنگتر شده، اما بهجهت اینکه آیینهای ماه مبارک رمضان جزو میراث معنوی جامعه ایرانی و اردبیل محسوب میشود با توجه بیشتر خانوادهها و مسئولان فرهنگی میتوان به آن غنا بخشید.
با نزدیکشدن ماه رمضان بوی خوش بندگی، حلاوت افطار و صوت ربنا بار دیگر میهمان قلوب مردم دیار اردبیل شده و کنج خانهها و خلوت منازل رنگ الهی به خود میگیرد، صدای آمدن ماه رمضان یا به زبان محلی همان «اوروشلیق آیی» که میرسد هیجان و شور و شوق عجیبی در جایجای شهر اردبیل برپا میشود و این هیجان با آداب و رسوم خاصی همراه است.
خطه اردبیل به لحاظ دارا بودن پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی، از جایگاه و ارزش والایی در میان مناطق مختلف کشور برخوردار است، غبارروبی منازل و مساجد، پیشوازی، افطاری و سحری هرکدام آداب و رسوم جذاب و متنوعی دارند که طراوت ویژهای به قلوب الهی مردم متدین و متعهدش میبخشد.
آنچه در نخسین گام میتوان در آستانه رمضان بین مردم اردبیل شاهد بود، تغییر رفتار و منش آنهاست که با رفتوروب و غبارگیری منازل، خود را برای زدودن غبار مادیگرایی و گناه از دل آماده میکنند و معتقدند، خانهای که برای شروع ماه رمضان پاک نباشد، خیر و برکت ماه میهمانی خدا، از آن دور میشود.
«قاباخلاما» در اردبیل
مردم متدین اردبیل دو یا سه روز قبل از رویت هلال به پیشواز ماه رمضان میروند و روزه میگیرند که به آن «قاباخلاما» میگویند و در گذشته زمان رویت هلال ماه بزرگترها به چهره یک کودک معصوم یا یک فرد مومن و نمازخوان نگاه میکردند و اعتقاد داشتند که نگریستن به صورت انسانهای پاک، خوشیمنی در پی دارد.
نگاهکردن به آینه و فرستادن صلوات بر محمد و آلمحمد(ص) بعد از رویت هلال ماه هنوز هم بهعنوان یک رسم در بین برخی از زنان و مردان سالخورده مناطق روستایی استان مرسوم است و معتقدند، دل مومن باید در ماه میهمانی خدا همچون آینه از آلودگی و گناه پاک و صیقل شود.
در این ماه تمام مساجد، تکایا و حسینیهها در سطح شهر اردبیل رنگ صیام بهخود میگیرد، برپایی مجالس قرآن، خواندن زیارتهای ویژه ماه رمضان بهویژه در شبهای جمعه و شبهای قدر شکوه خاصی دارد و از پیر و جوان و مرد و زن در این محافل با عشق و علاقه غیرقابل توصیف شرکت میکنند .
برپایی مجالس سخنرانی عالمان بزرگ اردبیل بعد از نماز ظهر و عصر در محل مساجد سرچشمه و اعظم ازجمله برنامههایی است که سالهاست مردم این منطقه بهویژه جوانان را به خود جلب میکند و با یادآوری علوم دینی و اجتماعی خاطرات ماندگاری را در قلب و ذهنشان بر جای میگذارد.
سنت حسنه افطار و افطاردهی
افطاری و افطاردهی در اردبیل از همان هفته نخست ماه رمضان آغاز میشود و معمولا فقرا و افراد فامیل را وعده میگیرند، افطاری دادن برای دیگران بهقدری در بین مردم اردبیل از جایگاه بالایی برخوردار است که هریک سعی میکند بر دیگری پیشی بگیرد و معمولا بهترین و شیرینترین افطاریها به تازهدامادها و تازهعروسها و خانوادههای آنها اختصاص دارد.
در این ماه «فرنی» با مربای گل مهمترین غذای افطار مردم اردبیل است که با آرد برنج و شیر تهیه میشود، زنان کدبانوی اردبیلی یک هفته قبل از آغاز ماه رمضان اقدام به آرد کردن برنج با هاون یا با دستگاههایی در شیرینیپزیها و نیز خشککردن گلمحمدی کرده و مربای آن را برای استفاده در فرنی تهیه میکنند، خرماهای تزیین شده با گردو، پنیر و سبزی، نان روغنی، آش رشته محلی، آش دوغ، سوپ و اخیرا شلهزرد و حلیم ازجمله غذاهایی است که سفرههای افطار اردبیلیها را رنگین
میکند .
چند ساعت به افطار مانده مقابل شیرینیفروشیها بهویژه قنادیهای زولبیاوبامیه، نانروغنی و بربریپزیها، مغازههای فروش شیر، آش دوغ و حلیمپزی پرحرارت و شلوغ میشود، دمافطار جنبوجوش عجیبی در شهر اردبیل ایجاد شده و تقریبا همهجا تعطیل میشود.
با وجود اینکه امروزه فروشگاههای متعدد کار بانوان را راحت کرده است ولی در اردبیل بیشتر کدبانوها سعی دارند با پخت انواع نان و دسر روزهداران را در کنار هم بر سر یک سفره گردآورند چراکه این ماه تنها زمانی است که همه اهل خانه با خلوص و صمیمیت کنار هم قرار میگیرند.
اما در این میان آنچه باید در عصر تکنولوژی و پیشرفت حسرتش را خورد، انتقال این سنت حسنه از داخل خانههای با صفا و کوچک شهروندان و روستاییان به داخل سالنهای بیروح و تالارهای غذاخوری است، اگر تا دیروز با خرما و آب داغ و سوپخانگی از روزهداران پذیرایی میشد، امروزه بهدلیل زندگی ماشینی غذاهای رنگارنگ، گرانقیمت و مصنوعی روی میزها چیده میشود که انتظار میرود مردم اردبیل با نیت خیرخواهانهای که دارند از تغییر این سنت حسنه به سنت مدرن جلوگیری کنند.
«اوباشدان» و ختم آن به ندای آسمانی اذان
سحر بیدار شدن و سحری خوردن هم برای خود در اردبیل حالوهوای ویژهای دارد. در گذشته وسیله آگاهشدن مردم از اوقاتشرعی، عمدتا به وسیله قرآنخوانان و شببیداران رمضان، موذنهای روستایی، حرکت ستارگان و بانگ صبحگاهی خروسهای محلی بود، حتی در مواردی از توپ برای این کار استفاده میکردند. در بین مردم منطقه، زمان سحری خوردن به «اوباش» یا «اوباشدان» مشهور است و وقت آن نیز یک ساعت مانده به اذان صبح است.
در عصر مدرن با وجود اینکه صدای کوبیدن درها جای خود را به زنگ تلفن و گوشیهای همراه داده است ولی هنوز هم در روستاهای دورافتاده روزهداران با صدای ضربه همسایه بر دیوار خانه از خواب بیدار میشوند.
سحرگاهان در شهر و روستاهای این دیار، یکییکی روشنشدن چراغ خانهها و فراخوانی زنجیروار مردم به فریضه الهی، منظره دیدنی دارد؛ سحری خوردن همراه با شنیدن نوای دلانگیز دعای سحر توسط مدیحهسرایانی چون موذن اردبیلی و ختم آن با شیواترین ندای آسمانی یعنی اذان صبح شهد ماهبندگی و میهمانی خدا را دوچندان میکند.
لیلهالقدری که پر قدر میشود
اما شبهای احیا و نزول قرآن در اردبیل از جایگاه ویژهای برخوردار است. مساجد و حسینیهها بهویژه مصلای شهر اردبیل مملو از مشتاقان حضرت دوست و تشنگان محبت رحمت الهی میشود.
در این شبها آوای سوزناک «سبحانک یا لاالهالاانت، الغوثالغوثخلصنامنالنار یارب» هر اردبیلی برای رسیدن به کمال به اوج خود میرسد، خانوادهها با شور تمام در صفهای فشرده شبزندهداران حاضر شده و قرآن بهسر میگیرند و از درگاه خداوند متعال برای پاک شدن از هر نوع گناهی طلب آمرزش و مغفرت میکنند.
از 18 تا 23 ماه رمضان شهر اردبیل از هر روز دیگر شلوغتر میشود. مردم این منطقه ماه رمضان را ماه قرآن و حضرتعلی(ع) مینامند و همزمان با فرا رسیدن شبهای قدر و شب ضربتخوردن مولای متقیان با مرثیهسرایی و سینهزنی برای آن حضرت به سوگواری میپردازند.
بسیاری از مردم اردبیل نذرهایشان را در این شبها ادا میکنند که بخش عمدهای از این نذرها را غذاهای سنتی این استان ازجمله حلوا و آش رشته تشکیل میدهد.
آیین دوختن کیسه برکت
از دیگر رسوم استان اردبیل و شهرهای اطراف اردبیل، دوختن «کیسه برکت» است که همزمان با آخرین جمعه ماه رمضان در مساجد شهرستان مشکینشهر برگزار میشود.
دوخت این کیسهها که در آخرین روز ماه مبارک رمضان و معمولا با ختم 30جزء قرآنکریم تمام میشود، براساس یک باور دینی و مذهبی توسط زنان و دختران مشکینشهری انجام میشود. این کیسهها که بین مردم به برکت توربافی معروف است، از پارچهنذری تهیه و پس از آمادهشدن، مقداری نمک و وجهنقد در آن قرار داده میشود و خانوادهها پسانداز خود را در طولسال داخل این کیسه قرار داده و در سفرهای زیارتی و کارهای عامالمنفعه مورد استفاده قرار میدهند.
عید فطر و فطریه در اردبیل
در آخرین روز ماه رمضان در این خطه سرپرست خانواده مبلغی بهعنوان فطریه با محاسبه میزان فطریه افراد، آن را از قوت سالانه یا از پول خرجیشان جدا میکند، در برخی از مناطق اردبیل رسم است همه اهل خانه نیت کرده و این فطریه را دستبهدست میچرخانند و در جای مخصوص قرار میدهند تا بعد از خواندن نماز عید به دست فقیران و مستمندان برسانند.
فطریه در روستاها شامل آرد یا گندم میشود که سرپرستخانواده آن را در منزل پشتدر قرار میدهد که در نخستین فرصت به افراد فقیر و مستمند تحویل دهد، برگزاری آیین خداحافظی شامل برپایی نمازهای مستحبی و خواندن دعا ازجمله مراسم روز پایانی ماه رمضان در بین برخی مردم اردبیل است.
در عصر واپسین روز از ماه رمضان بسیاری از خانوادهها در بسیاری از شهرها و روستاها به زیارت اهل قبور رفته و نذر و احسان میکنند. در اردبیل کسانی که قبل از این عید یعنی در فاصله عیدفطر و یکی از اعیاد رسمی قبل از آن، یکی از افراد خانواده خود را از دست دادهاند در آن روز در خانه میمانند و دوستان و آشنایان برای همدردی و تبریک عید فطر نزد آنها میروند، این مراسم صبح روز عید در مساجد مخصوص برادران و در بعدازظهر آن روز در منزل شخصی متوفی مخصوص بانوان برگزار میشود که معمولا از میهمانان با چای و حلوا و خرما پذیرایی میشود.
اما با حلول ماه شوال شادی و نشاطی دیگر و به شکرانه توفیق یک ماه روزهداری و منزلت در جوار محبت پروردگار جشن و سرور خاصی در خانهها برپا میشود. هجران این ماه پر برکت برای روزهداران از یکطرف حزنانگیز و از طرف دیگر دستیابی عبودیت و عشق الهی فرحبخش است.
در بیشتر روستاهای اردبیل مردم نماز عید را بیرون از مساجد و منزل در فضای باز به جماعت و با شکوه تمام برگزار میکنند. در پایان عدهای خود را برای پخت نانهای مخصوص محلی « فطیر» و «نزیه» که متشکل از آرد، شکر، شیر، زردچوبه، کره و حلواست آماده میکنند و در این روز بوی خوش پخت نان در تنور داغ و حلوا با دوشاب محلی فضای روستا را پر میکند.
عیدیگرفتن و عیدیدادن بهویژه برای دخترانی که در خانه بخت هستند از رسوم قدیمی مردم اردبیل است. در این روز هرکس با یک بسته شیرینی یا نان و حلوای محلی از میهمانان خود پذیرایی میکند.
آداب و رسوم ماه رمضان
در استان کردستان
ماه رمضان که از راه میرسد، در کردستان ندای مرحبا مرحبا با آهنگ و وزن خاصی در محلهها به گوش میرسد. آوازی که فرارسیدن ماه برکت و رحمت را به مردم شهر خبر میدهد و جشن میگیرد.
پیش از اذان مغرب، مساجد و تکایای استان کردستان پر از صدای دعاهای مذهبی و اشعاری میشوند که نمازگزاران در مدح رسول گرامی اسلام میخوانند.
این اشعار مذهبی تا پانزدهم ماه رمضان به اوج خود میرسند اما با گذشتن از نیمه ماه رمضان، آوازها کمکم تغییر لحن پیدا میکنند و لحن اندوه و حزن میگیرند. از اینجا به بعد، صحبت از فراق است و خداحافظی با ماه مبارک رمضان. در این شبها اگر در کوچههای کردستان راه بروید، ندای الوداع الوداع گوشتان را پر خواهد کرد.
پا شیو
در گذشته مردم سنندج روز آخر شعبان، خود را بر پشتبام خانهها میرساندند تا هلال ماه را ببینند. بعد از آن، نقارهچیها که سه یا چهار نفر دهلزن مشهور بودند با سرنازدن بر لب باشگاهافسران و ناحیه مقاومت بسیج فعلی که در وسط شهر و میدان اصلی واقع است، نوای مخصوص فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را میزدند و آمدن این ماه را به اطلاع عموم میرساندند. بعد از آن نوبت توپ مخصوصی بود که در آن زمان بر تپه کانی کوزله سنندج قرار داشت. با شلیک گلوله از این توپ، مردم شهر میفهمیدند که ماه رمضان آمده است و آنهایی هم که صدای توپ را نشنیده بودند، با دهل و سرنا از رسیدن این ماه خوب با خبر میشدند. اما بعد از جنگ جهانی دوم شلیک این توپ متوقف شد و بعد از مدتی شلیک آن به تپه بلند شهر سنندج به نام شیخمحمدصادق و نظامآباد فعلی منتقل شد. از این زمان به بعد، دیگر مردم عادی حق شلیک توپ را نداشتند و حتما باید یک نظامی و ارتشی توپ رمضان را شلیک میکردند.
بعد از شلیک توپ، آیینهای پاشیو بود که هر روز موقع سحر در شهر برپا میشد. در آن روزها که هنوز وسایل ارتباطجمعی گسترش پیدا نکرده بود، کردها همدیگر را با مراسم «پاشیو» از فرا رسیدن زمان سحر آگاه میکردند. آنها به پشتبام میرفتند و با گفتن پاشیو، وقت سحری خوردن را خبر میدادند.
سر سفره افطار کردها که بنشینید، پنیر ممتاز کوهستانهاى کردستان، شیر، عسل، گردوی تازه و انجیر پای ثابت افطاری شما هستند. بعد از آن، باید منتظر خوردن آش دوغ، ترخینه یا آشکردی باشید.
عطر نان تازه
کردهای کردستان، سفرههای ساده و دوستداشتنیشان را با پختن نانهای محلی رنگین میکنند. نانهایی مثل نان برساق و نانتابهای که حاصل کدبانوگری زنان کرد است.
آنها همچنین طبق آیین دیرینهشان نوعی نان ویژه و محلی برای شب بیستوهفتم ماه مبارک رمضان میپزند که به آن کولیره میگویند و بعد از پخت، آن را بین همسایگان و اهالی محل تقسیم میکنند. زنان کردستان، برای پخت کولیره آرد، مغز گردو و مقداری روغن را با هم مخلوط کرده و در تنور میگذارند. درحقیقت کولیرهپزی از روز 26 ماه مبارک و بعد از نماز ظهر شروع میشود و خمیرهای آماده شده، در روز 27رمضان به تنور میروند.
بیشتر خانوادههای طبقه متوسط و بالای کردستان این نان را در تعداد زیاد میپزند و میان مردم محل یا افراد نیازمند توزیع میکنند. بهطوری که در روز 26 و 27 ماه رمضان، تقریبا تمام خانوادههای استان کردستان روزهشان را با کولیره و ماست بازمیکنند. بعد از افطاری و خواندن نماز عشا، خانوادههایی که وسعشان میرسد، کولیرههای زیادی را به مسجد میبرند و همراه با ماست در میان نمازگزاران توزیع میکنند.
کردها براساس یک رسم دیرینه، کولیرههای کوچکی میپزند و 5یا 6عدد از این کولیرهها را به نخ میکشند و در انبار آرد یا برنجشان قرار میدهند. به این امید که خیر و برکت ماه رمضان به دارایی آنها برسد. به این ترتیب، هر رشته کولیره یکسال در انبار کردها میماند و سال بعد، با کولیرههای جدید جایگزین میشود.
آداب و رسوم مازندرانیها
یکی از رسوم قدیمی مازندرانیها در ماه مبارک رمضان به استقبال رفتن این ماه مبارک و الهی است. مردم استان در گذشته عمدتا سه روز آخر ماه شعبان را به استقبال ماه رمضان میرفتند و اگر سه روز به علت گرما یا طولانیبودن روز، مقدور نمیشد؛ یک روز را بهطورحتم به استقبال میرفتند که این سنت حسنه همچنان ادامه دارد.
در قدیم به علت نبود امکانات مانند برق، روشنایی، دستگاههای رسانهای و خستگی مردم بهدلیل کار در شالیزار و فعالیتهای کشاورزی ممکن بود که عدهای، سحر را خواب بمانند بنابراین بعضی از مومنان با گرفتن حلب خالی در یک دست و چوب در دست دیگر با چوب روی حلب میکوبیدند و با فریاد «سحر برخیز»، «سحر برخیز که صبح صادق آمد»، مردم را برای خوردن سحر و روزه گرفتن از خواب، بیدار میکردند و اگر همسایهای چراغ یا به گفته مازندرانیها، لمپپا (چراغ گردسوز) یا فانوس همسایه را خاموش میدید بلافاصله بر در خانه میکوبیدند و او را از سحر، آگاه میکردند.
در مناطق کوهستانی استان مازندران و در روستاهای دوردست شهرستان سوادکوه و کوههای دوهزار شهرستان تنکابن و منطقه بندپی شهرستان بابل و بهویژه در چهاردانگه و دودانگه و روستاهای اتو، لاجیم، ولوپی، پیرنعیم، امیرکلا، ولوکش، سیپی سوادکوه و روستاهای دیگر، همچنان سنت حسنه سحرخوانی ادامه دارد.
بسیاری از مردم مازندران برای برآورده شدن آرزوها و ارتباط معنوی با خدا سه روز مانده به ماه مبارک رمضان را روزه میگیرند. در مازندران افرادی که حاجتی داشته باشند برای برآورده شدن آن نذر ختمانعام میکنند و برای این کار از کسانی که در قرائت قرآن تبحر دارند دعوت میکنند و هنگام خواندن قرآن مقداری نمک، چند قرص نان و چند ظرف آب در سینی بزرگی میگذارند و در مجلس قرار میدهند.
قدیم در مازندران رسم بود افرادی که فرزند پسر میخواستند نذر میکردند که در طول ماه مبارک رمضان مردم را برای خوردن سحری بیدار کنند، به این صورت که یک پیت حلبی خالی به گردن خود میآویختند و با چوب به آن ضربه میزدند تا مردم برای سحری بیدار شوند که البته این رسمها هماکنون از بین رفته است.
نذر حلوا از دیگر نذورات مردم این منطقه است. در شب 15 ماه مبارک رمضان همزمان با میلاد امام حسن مجتبی(ع) زنان بهعنوان نذر، قند، چای، خرما و زغال به مسجد میبرند که این کار تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد.
کسانی که در مازندران برای نخستینبار به سن تکلیف میرسند و روزه میگیرند تا زمانی که از جانب بزرگترها بهعنوان روزهسری هدیهای نگیرند، افطار نمیکنند. معمولا این هدایا شامل چادرنماز و طلاجات برای دختران، پول و انواع نقرهجات قدیمی برای پسران است.
مردم مازندران در این ماه صلهرحم را بجای آورده و به فقرا، محرومان و آشنایان افطاری میدهند.
زنان و مردان، شبهای قدر تا صبح بیدار مانده، دعا میخوانند و قرآن بر سر میگذارند.
در روز عید فطر پس از انجام نماز روز عید فطر، مردم مبالغ فطریه خود را به افراد مستحق میدهند.