محمدرضا نیکنژاد آموزگار
کمی که از کلاس دور شدیم، گفت: «آقا شمار فراوانی از بچههای کلاس، پس از پایان مدرسه به قهوهخانهای در این نزدیکی میروند و به شکل گروهی قلیان میکشند. هر چه با آنها حرف میزنم گوششان بدهکار نیست. میتوانید، بیآنکه نام مرا بیاورید، به بهانهای درباره بدیها و آسیبهای قلیان برایشان حرف بزنید؟ شاید سخن شما بر آنها کارا باشد. از نامهایشان پرسیدم، چیزی نگفت اما از رفتار و سخنهایش چنین برمیآمد که بخش بزرگی از آنها این سرگرمی را برای دور هم بودن و تفریح برگزیدهاند. با یکی از بچههای ورزشکار سوم ریاضی نیز گپوگفتی داشتم که لابهلای گفتوگو، با برشمردن نام برخی از بچههای کلاس، تأکید کرد که بیش از 80درصد همکلاسیهایش درگیر کشیدن قلیان و سیگارند. در میان نامها، دانشآموزانی را نام برد که شگفتزده و غمگینم کرد. بچههایی با سطح درسی و اخلاقی بالا! بر پایه آمارهای کشوری در دو، سه سالگذشته «تجربه مصرف سیگار در پسران و دختران تهرانی به ترتیب 35 و 26.9درصد بود. همچنین 64درصد دانشآموزان پسر بررسی شده و 43درصد از دختران، تجربه مصرف قلیان را دارند، این درحالی است که پیش از این هشدارهایی در رابطه با افزایش میزان مصرف قلیان از سوی آسیبشناسان داده شده بود.» همچنین «چندسال پیش سن مصرف سیگار بین 14 تا 16سال بود، اما متاسفانه اکنون سن مصرف سیگار به حدود 12سال رسیده است. همچنین مصرف قلیان در میان دختران دبیرستانی و دانشجوی ما رشد 20درصدی داشته است. دکتر محمدرضا مسجدی، دبیرکل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در سال 92 با اشاره به طرح «پاد»- یا پیشگیری از استعمال دخانیات- در آموزشوپرورش، عنوان کرد: بناست این طرح در مقطع ابتدایی و راهنمایی به اجرا دربیاید، البته بنا نداریم مباحث آموزشی پیرامون پیشگیری از استعمال دخانیات را وارد کتب درسی کنیم، بلکه میخواهیم از طریق اجرای فعالیتهای فرهنگی و آموزشی به این مسأله ورود کنیم. مسجدی اضافه کرد: خوشبختانه بعد از هفت سال! توانستیم در این خصوص با آموزشوپرورش به توافق برسیم». (ایسنا)
اما چرا بنا نیست آسیبهای ناشی از مصرف سیگار، قلیان، موادمخدر و ... به کتابهای درسی وارد شوند؟ مدرسه و کلاس تا چه اندازه در گسترش آسیبهایاجتماع و اخلاقی کاراست؟ سهم آموزشوپرورش در پیشگیری و درمان چنین آسیبهای اجتماعی- اخلاقیای چه اندازه است؟ و نهادهای آموزشی برای مبارزه با این دشواریها چه راهکارهایی در پیشرو دارند؟
یکی از مهمترین کارکردهای آموزشوپرورش بالابردن هوش اجتماعی دانشآموزان و تواناسازی آنها در برابر دشواریهای زیستفردی و اجتماعی بهعنوان شهروندان آینده است. بسیاری از دشواریهای اجتماعی و اخلاقی در مدرسه و کلاس- بهعنوان نخستین جایی که بچهها در گروههای همسنوسال در کنار هم قرار میگیرند- آشکار میشود. در دوران نوجوانی و جوانی، بچهها بیشترین سرسپردگی را به دوستان و گروههای همسن خویش داشته و بسیاری از رفتارها در این گروهها ساخته شده و شکل میگیرد. از اینرو میتوان مدرسه را یکی از کاراترین نهادهای رفتارساز دانست و باید برای جلوگیری از پدیداری رفتارهای ناشایست و ساختن رفتارهای شایسته در فراگیرترین نهاداجتماعی برنامهریزیهای بنیادین کرد.
در برنامه درسی دورههای راهنمایی و دبیرستان، درسهایی به نام پرورشی وجود دارد. درونمایههای آموزشی این درس، چارچوب فراخی داشته و از مهارتهای زندگی و برنامهریزی درسی و ... گرفته تا بیماریهای فردی و اجتماعی و موضوعهای دینی، اخلاقی و سیاسی را در برمیگیرد. در این ساعت آموزشی، برگزیدن موضوع برعهده آموزگار پرورشی بوده و آغاز گفتوگو به سلیقه، سواد و تواناییهای او بستگی دارد. اما به سبب نداشتن برنامهای از پیش نوشته شده، در یک فرآیند غیررسمی و فراگیر، ساعت این درس به آموزگاران درسهای دشواری مانند ریاضی و فیزیک داده میشود. از اینرو در برخورد با بیماریهای فراگیر فردی- اجتماعی مانند استفاده از سیگار و قلیان، اعتیاد، ایدز و... هیچ برنامه مشخص و تعریفشدهای وجود نداشته و آموزشوپرورش در این زمینهها به کلی ناکارآمد و ناتوان است تا هنگامیکه این موضوعها به شکلی هدفمند و مستقل و البته با ریزهکاری و پژوهش، وارد کتابهای درسی نشوند، نباید به پیگیری و اثربخشی این کنشهای دستوپا شکسته امید بست. اما مهمترین عامل گسترش کامجویی از قلیان در این روزها، کشیدن گروهی آن و تفریح و شادی دورهمبودن است. در این گردهماییها بچههایی هم که انگیزه و زمینه خانوادگی کشیدن قلیان را ندارند، برای بهرهبردن از حاشیههای شادیزای آن در جمع دوستان شرکت کرده و کمکم زشتی کامجویی از آن برای آنها نیز از میانرفته و آلوده میشوند. از اینرو برنامهریزان آموزشی باید گردهماییهای شادیزا و فرحبخش در مدرسه را افزایش داده و زمینه پدیدآوری شادی و تفریح گروهی در مدرسه را بهوجود آورند. زیرا مدرسه تنها جایی است که دانشآموزان میتوانند با دوستانشان در کنار هم کامجوییهای گروهی داشته باشند.
ازسوی دیگر در آموزشهای نوین، یکی از کاراترین روشهای آموزشی در زمینههای اجتماعی و اخلاقی، گفتوگو است. در این گفتوگوی آزاد، دانشآموزان به خوبیها و بدیهای رفتارهای خطرخیز و گرفتاریهای آن میپردازند و آموزگار آموزش دیده تنها راهنمای گفتوگو بوده و از به بیراهه رفتن آن جلوگیری میکند. بنیادیترین کارکرد این برهم کنش گروهی، کاشتن و پروراندن پرسش در اندیشههای دانشآموزان و درگیرکردن آنها با پیامدها و آسیبهای فردی و اجتماعی رفتارهای خطرخیز است. در این گفتوگوها از سویی اجبار و به دنبال آن لجبازی جوانانهای پدید نمیآید و از سوی دیگر بسیاری از پرسشها در میانه گفتوگو و از سوی همسالان آنها پاسخ داده میشوند و تا روزها ذهن دانشآموز درگیر این گفتوگوها و تجربه ماندگار آن خواهد بود. امید که کار بهدستان آموزشی هر چه زودتر برای این گرفتاری رو به افزایش، راهکاری بیابند.